برنامه یاد بعضی نفرات
 
بیدادِ بیداد
بیدادِ بیداد
اجرای علیرضا وکیلی‌منش هنرمند جوان و خوش‌آتیه در عرصه آوازخوانی به همراه گروه موسیقی نوای مخالف برای من لحظاتی شیرین به وجود آورد تا پس از مدت‌ها آوازی با حس و تکنیک توام با تلفیق خوب شعر، سیر و سیاحتی هر چند کوتاه در عوامل زیبای شور و شعور به دست دهد. دیرزمانی است که کمتر جوانانی در عرصه آوازخوانی زورآزمایی می‌کنند و نیز ذائقه مخاطبان حتی شنوندگان موسیقی ایرانی به عدم شنیدن و حظ بردن از آواز عادت کرده و ترانه و تصنیف از اقبال بیشتری برخوردار است. بدیهی است که ریشه و پایه ساخت ترانه‌ها و تصانیف مستلزم شناخت درست ردیف و آواز و ریتم‌های زیبا و پنهان در تک‌تک گوشه‌هاست و البته خود جریان آوازخوانی که مستلزم ممارست و غور در شعر و ردیف و تکنیک‌های خوانندگی و صدا‌سازی و بسیاری موارد دیگر است، به قدری درگیر این مقولات شده که بخش مهمی از آنکه مربوط به حس و حال و درک درونی خواننده و کشف و شهود در مفاهیم نهفته در شعر و موسیقی است، مورد غفلت قرار گرفته، به طوری که مدت‌هاست آوازهایی از قبیل اجراهای مرحوم محمودی خوانساری یا استاد شجریان به ویژه اجراهای خصوصی ایشان، به ندرت می‌­شنویم اجراهایی که اگر بار‌ها شنیده شود، از ملاحت آن هیچ کاسته نمی‌شود چون در عین استفاده از عالیترین تکنیک‌های آوازی شنونده را به درک مفاهیم نهفته در شعر رهنمون کرده و او را متاثر می‌سازند.

در نسل جدید آوازخوانان تنها تنی چند به این نکات توجه کافی و وافی دارند. علیرضا وکیلی‌منش یکی از این جمله است که پس از تلمذ نزد هنرمندان صاحب‌نامی چون مرحوم رضوی سروستانی و حمیدرضا نوربخش و نیز استاد محمدرضا شجریان و البته صحه گذاشتن ایشان بر قدرت و درک بالای علیرضا وکیلی‌منش در شعر و تلفیق درست آن در آواز و نیز صفای باطنی‌ای که دارد، لحظات زیبایی برای شنونده به وجود می‌آورد. برای مثال در این اجرا به چند نکته اشاره می‌کنم.

در بخش نخست این برنامه، آواز ابوعطا توسط وی اجرا شد که شعری با مطلع:

«بازآ دلبرا که دلم بیقرار توست» او با تکرار «بازآ» با حالات مختلف دقیقا حس نیاز و خواهش را بیان می‌کند یا در بیت دوم:

«بیچاره‌دل که غارت عشقش به باد داد... ‌‌ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست» تاکید بر «بیچاره‌دل» بسیار زیبا و محزون ادا شده است و نیز کلمه فتنه را دقیقا فتنه‌انگیز خوانده است.

در بخش دوم، آواز بیداد همایون که با مقدمه گروه و سپس تکنوازی کمانچه شروع شد با انتخاب به جای شعر:

«بیا که در غم عشقت مشوشم بی‌تو.... بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی‌تو» به یاد مرحوم استاد کسایی تاثیر‌گذاری گوشه بیداد را دوچندان کرده بود و فرود زیبای او به همایون کار را تمام کرد.

اجرای گروه و قطعات و تنظیم‌ها قابل قبول و دلنشین بودند هرچند به دلیل سنگین شدن ریتم قطعه خوشه‌چین، حس حماسی آن کم شده بود و نیز تکنوازی تنبک و دف بخشی اضافه در این کنسرت بود و اجرا را تحت تاثیر قرار می‌داد. نوازندگی‌ها خاصه کمانچه و نی ‌و سنتور خوب بودند. صدابرداری هم که طبق معمول خیلی اجرا‌ها قابل بحث نبود و صدای خواننده که لابه‌لای صدای ساز‌ها گم شده بود، خالی از هرگونه افکت بود و به زحمت به گوش می‌رسید.

کار‌شناس موسیقی ایرانی

منبع: اعتماد
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 تیر 1391 - 00:00

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود بیدادِ بیداد | موسیقی ما