رسالت شجریان
در تاریخ كشورها آثار هنری كه با زندگی مردم عجین شوند كم اتفاق میافتند، بهگونهای كه وقتی نیست جای خالیاش بهشدت احساس شود. به نظر من «ربنا»ی آقای شجریان آرم تشیع و آرم اسلام است، چیزی فراتر از ماه رمضان، نوایی كه با دل و روح و جان مردم این سرزمین گره خورده است. در این سالها خیلیها سعی كردند چیزی شبیه آن بخوانند و «ربنا» را از سكه بیندازند، اما مگر میشود؟ خاطرم هست چند سال پیش خود استاد تعریف میكردند كه جایی صحبت از نوآوری بوده است، بلند شده، رفته و آن را خوانده تا نشان بدهد میشود یك اثر ماندگار مذهبی را برای همیشه خلق كرد. احساسم این است كه ایشان مبعوث شده بودند برای این كشور بخوانند. چیزی كه در «ربنا» موج میزند ایرانی شدن دعای عربیست. دستگاه تحریر و نوع صدایش كه ایرانی میخواند. شاید باید آن حرف همیشگیام را بزنم كه ایرانیها شایستهترین ملتی بودند كه اسلام را پذیرفتند و هدیههای بسیاری هم به آن دادند، كاری كه هیچ ملتی نتوانسته انجام بدهد. ما در گذشته مردمی توحیدی بودهایم و هیچگاه در تاریخمان بت نپرستیدهایم و این كمك كرد كه ادراك درستتری داشته باشیم از این اسلام. فكر میكنم با لطفی كه خدا به آقای شجریان داشت ایشان مبعوث شدند برای خواندن «ربنا» و هم خودش و هم این احساس روحانی را جاودانه كردند. این دعا یكی از نمادهای عبادی اسلامی ما شد و یك ایرانی باعث آن بود. پافشاری من روی ایرانی، شیعی بودن آن است. حالا اگر رمضانی هم باشد كه «ربنا» نداشته باشد، قطعا برای ما رمضان نمیشود. آرزو میكنم استاد شجریان برای همیشه سلامت باشد. سایهاش باشد و همچنان از آوای ملكوتیاش پربهره باشیم. به قول پرویز مشكاتیان معتقدم او داوود زمانه ماست. هر بار لحظهای كه استاد میخواند «فاغفرلنا» مارا بیامرز، دلم تكان میخورد، اشك در چشمانم جمع میشود و میگویم: خدایا ما را ببخش.
منبع: ماهنامه نسیم
در تاریخ كشورها آثار هنری كه با زندگی مردم عجین شوند كم اتفاق میافتند، بهگونهای كه وقتی نیست جای خالیاش بهشدت احساس شود. به نظر من «ربنا»ی آقای شجریان آرم تشیع و آرم اسلام است، چیزی فراتر از ماه رمضان، نوایی كه با دل و روح و جان مردم این سرزمین گره خورده است. در این سالها خیلیها سعی كردند چیزی شبیه آن بخوانند و «ربنا» را از سكه بیندازند، اما مگر میشود؟ خاطرم هست چند سال پیش خود استاد تعریف میكردند كه جایی صحبت از نوآوری بوده است، بلند شده، رفته و آن را خوانده تا نشان بدهد میشود یك اثر ماندگار مذهبی را برای همیشه خلق كرد. احساسم این است كه ایشان مبعوث شده بودند برای این كشور بخوانند. چیزی كه در «ربنا» موج میزند ایرانی شدن دعای عربیست. دستگاه تحریر و نوع صدایش كه ایرانی میخواند. شاید باید آن حرف همیشگیام را بزنم كه ایرانیها شایستهترین ملتی بودند كه اسلام را پذیرفتند و هدیههای بسیاری هم به آن دادند، كاری كه هیچ ملتی نتوانسته انجام بدهد. ما در گذشته مردمی توحیدی بودهایم و هیچگاه در تاریخمان بت نپرستیدهایم و این كمك كرد كه ادراك درستتری داشته باشیم از این اسلام. فكر میكنم با لطفی كه خدا به آقای شجریان داشت ایشان مبعوث شدند برای خواندن «ربنا» و هم خودش و هم این احساس روحانی را جاودانه كردند. این دعا یكی از نمادهای عبادی اسلامی ما شد و یك ایرانی باعث آن بود. پافشاری من روی ایرانی، شیعی بودن آن است. حالا اگر رمضانی هم باشد كه «ربنا» نداشته باشد، قطعا برای ما رمضان نمیشود. آرزو میكنم استاد شجریان برای همیشه سلامت باشد. سایهاش باشد و همچنان از آوای ملكوتیاش پربهره باشیم. به قول پرویز مشكاتیان معتقدم او داوود زمانه ماست. هر بار لحظهای كه استاد میخواند «فاغفرلنا» مارا بیامرز، دلم تكان میخورد، اشك در چشمانم جمع میشود و میگویم: خدایا ما را ببخش.
منبع: ماهنامه نسیم
تاریخ انتشار : یکشنبه 8 شهریور 1388 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید