جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
در موسیقی ما همه چیز اتفاقی است
گفت و گو با بهروز صفاریان درباره وضعیت موسیقی پاپ امروز و آلبوم «بی خوابی»
در موسیقی ما همه چیز اتفاقی است
موسیقی ما- نگار حسینی: باران، استودیو، سرما، نقد، صراحت، صداقت و دو فنجان چای تلخ، این چند واژه شاید پررنگ‌ترین موضوعاتی بودند كه از آن روز سرد پاییزی گفت‌و‌گو در ذهن من باقی ماندند. بهانه این گفت‌و‌گو انتشار آلبوم «بی‌خوابی» سعید شهروز به مدیریت بهروز صفاریان بود اما حیف بود كه با او گفت‌و‌گو می‌كردیم اما در مورد شرایط كنونی موسیقی ما كه شبیه به یك كشتی سوراخ شده در یك دریای توفانی است حرفی نمی‌زدیم. او به شدت نگران شرایط كنونی جامعه موسیقی ما بود و این را به راحتی می‌شد از لحن صدایش و چشمانش فهمید. وقتی حرف از مشكلات به میان می‌آمد می‌گفت نمی‌توان دست روی دست گذاشت و فقط نگاه كرد، باید یك كاری كرد. می‌گفت اگر دست روی دست بگذاریم به زودی این كشتی غرق می‌شود و همه اندوخته‌های ما را كه حاصل سال‌ها تلاش و خون‌دل خوردن است با خود می‌برد. او می‌گفت در شرایط كنونی موسیقی ما هیچ چیز ناراحت‌كننده‌تر از این نیست كه ارزش یك كار خوب و یك كار ضعیف و چیپ معلوم نیست، اكثر كارهایی كه گل می‌كنند موفقیت‌شان اتفاقی و به پشتوانه شبكه‌های ماهواره‌ای است و كارهای ارزشی كه مدت‌ها روی آن وقت گذاشته شده است، به دلیل نداشتن ابزار تبلیغاتی اصلا شنیده نمی‌شوند. بهروز می‌گوید بعضی‌ها به من انتقاد می‌كنند كه چرا هر وقت حرف از مشكلات و چالش‌ها می‌شود تو برای بیان آنها پیشقدم می‌شوی. من در جواب آنها می‌گویم من نمی‌توانم مشكلات را ببینم و به خاطر منافعم سكوت كنم. من یك دهه از بهترین دوران زندگی‌ام را به‌طور حرفه‌ای در موسیقی گذراندم حق دارم از لحظه‌لحظه آن دفاع كنم.

یكی از جریاناتی كه این روزها موسیقی ما به شدت به آن دچار شده است موفقیت كارهایی است كه از قبل هیچ برنامه‌ریزی روی آن انجام نشده بود و عوامل آن هرگز فكر نمی‌كردند كه این كار در جامعه به موفقیت برسد، عكس آن هم صادق است یعنی كارهایی كه روی برنامه‌ریزی انجام شده و اكثرا كارشناسان به موفقیت آن امیدوار بودند با اقبال آنچنانی مواجه نمی‌شود؟
برای رسیدن به موفقیت عوامل مختلفی دست به دست هم می‌دهند. شما تصور كنید یك قطعه با رعایت تمام اصول موسیقی و در فضایی كه با شرایط جامعه و سلیقه مردم سازگاری دارد وارد بازار می‌شود اما از ابزار تبلیغاتی بهره‌مند نیست، صاحب اثر نمی‌داند یا اصلا نمی‌تواند روی كارش به لحاظ تبلیغاتی مانور چندانی بدهد به این خاطر كه از ابزار رسانه تصویری برخوردار نیست شما هر چقدر هم كه یك كار خوب تولید كنید ولی جایی برای عرضه ‌آن نداشته باشید طبیعی است كه كارتان به چشم نمی‌آید اما در موسیقی ما كه 24 ساعته هم در حال تولید است شرایط به‌طور كامل فرق می‌كند بالاخره از بین هزاران قطعه‌ای كه مسلسل‌وار تولید می‌شود یك كار به دل مخاطب می‌نشیند و با ذائقه او هماهنگی دارد این مسئله درست مانند یك رندوم عمل می‌كند نكته جالبی كه در مورد این كارها وجود دارد این است كه با اینكه مردم این قطعات را می‌شنوند و از آن استقبال می‌كنند هیچ وقت این كارها را جدی نمی‌گیرند و تنها برای لذت بردن آنی به این نوع موسیقی گوش می‌‌دهند در هر حال با شرایط كنونی خوانندگان غیرمجاز ما هرچه را كه می‌خواهند بدون كوچك‌ترین محدودیتی می‌خوانند و آن را در سطح بسیار وسیعی به گوش مخاطبان می‌رسانند و عده‌ای دیگر با وجود آنكه كارهای ارزشی را با صرف وقت و هزینه زیاد تولید می‌كنند بدون داشتن كوچك‌ترین ابزار تبلیغاتی مجبور به فعالیت هستند. این یك جنگ نابرابر است كه در موسیقی ما به راه افتاده است. به نظر من استفاده از رسانه تصویری چه در سطح كلانش تلویزیون و چه ماهواره باید برای همه یكسان باشد. اگر حضور در ماهواره ممنوع است باید برای همه ممنوع باشد نه اینكه عده‌ای تا قبل از اینكه مجاز شوند با ساخت كلیپ و حضور در شبكه‌های مختلف ماهواره‌ای برای خودشان اسم و رسمی دست و پا كنند و به شهرت برسند و بعد به ارشاد بروند با دادن تعهد به حراست ارشاد آلبومی رسمی را به بازار ارائه دهند. متاسفانه این نوع شیوه برای رسیدن به شهرت و دادن تعهد گذراندن دوره كوتاهی از محرومیت و سپس مجاز شدن به وفور در كشور ما به چشم می‌خورد؛ خوانندگانی كه با كمك ماهواره و فعالیت زیرزمینی به شهرت می‌رسند و بعد از تصاحب آن تعهد می‌دهند و به یك خواننده مجاز تبدیل می‌شوند.

یكی از نكات دیگری كه در موسیقی ما بسیار به چشم می‌آید این است كه خوانندگان غیرمجاز ما تا زمانی كه به صورت زیرزمینی فعالیت می‌كنند از محبوبیت چشمگیری برخوردارند اما همین كه مجاز می‌شوند آثارشان با بی‌توجهی مردم مواجه می‌شود، این در حالی است كه آلبوم آنها چندان هم ممیزی نشده است؟
همین‌طور است كه می‌گویید، متاسفانه جذابیت كارهای غیرمجاز برای مردم به مراتب بیشتر از كارهای مجاز است. شاید به این خاطر است كه آنها تصور می‌كنند احساساتی كه در این قطعات وجود دارد بكرتر است و خیلی درگیر سانسور نشده است به همین دلیل با آن احساس صمیمیت و نزدیكی می‌كنند.

اکثر خوانندگان سرشناس ما این روزها تنها با آلبوم اول یا تك‌تراك‌هایشان به موفقیت می‌رسند ولی در ادامه راه مسیر را گم می‌كنند برخی از آنها برای آنكه كلیشه نشوند به سمت یك فضای جدید می‌روند كه بدتر باعث فراموشی آنها می‌شود و برخی دیگر به تكرار خودشان می‌پردازند كه معمولا برایشان موفقیتی در پی ندارد؟
ما باید این مسئله را بپذیریم كه متاسفانه اكثرا اتفاقاتی كه در عالم موسیقی پاپ ما رخ می‌‌دهد مانند یك جرقه است، آنی و زودگذر... بیشتر خوانندگان نسل جدید ما كه اتفاقا به شهرت چشمگیری هم رسیدند خودشان هم نمی‌دانند فرمول موفقیت‌شان چه بوده است و دیگر نمی‌توانند كاری را انجام بدهند كه حتی در حد آلبوم قبلی‌شان باشد چراكه موفقیت‌شان اتفاقی و بدون برنامه‌ریزی بوده است برخی از آنها هم خودشان را باور نكرده‌اند یا از این طرف بوم می‌افتند یا از طرف دیگرش و به قول خودتان ادامه مسیر را گم می‌كنند. از طرفی ما نباید این مسئله را نادیده بگیریم. زمانی كه یك خواننده به شهرت می‌رسد باید كسی در كنارش قرار بگیرد كه راه درست را به او نشان دهد. مسوولیت این كار هم در كل دنیا برعهده مدیر هنری است، فردی كه در جامعه موسیقی ما وجود ندارد... تهیه‌كننده‌های ما متاسفانه معمولا به‌طور مقطعی از خواننده‌‌هایی كه اعتباری به‌دست‌ آوردند استفاده می‌كنند و بعد...

پس مقصر اصلی این اتفاقات تهیه‌كننده‌ها هستند؟
شاید مقصر اصلی نباشند اما راهكارها به دست آنهاست، آنها هستند كه با سرمایه‌گذاری درست و دعوت كردن از موزیسین‌های سرشناس و ترانه‌سراهای خوشنام، شرایط كنار هم قرار گرفتن آنها را فراهم می‌كنند و به خواننده این اجازه و جرات ریسك را می‌دهند كه به سراغ فضاهای جدید بروند.

در حرف‌‌هایتان به مدیر هنری اشاره كردید؟ در ایران اولین كسی كه مدیریت هنری برخی از آلبوم‌ها را برعهده داشت شما بودید، در این مورد توضیح می‌دهید؟
البته مدیر یا تهیه‌كننده هنری همان‌طور كه گفتم در كل دنیا مرسوم است، از گذشته تا به امروز آلبوم‌هایی كه مورد استقبال قرار گرفتند آلبوم‌هایی بودند كه یك آهنگساز تمامی قطعات آن را ساخته بود چرا كه حسی كه در این آلبوم‌ها بود بسیار یكدست بود. مدیر هنری یكی از كارهایی كه انجام می‌دهد این است كه از موزیسین‌ها و ترانه‌سرایان موفق در كنار هم استفاده كند و با خط مشی‌ای كه به آنها می‌دهد باعث می‌شود كه آلبوم به لحاظ احساسی از فضای یكسانی برخوردار باشد. او از انرژی و احساس‌های مختلف به بهترین شكل ممكن استفاده می‌كند و آنها را در یك مسیر سالم هدایت می‌كند، به خواننده می‌گوید كه در كدام استودیو بخواند، چگونه بخواند و كار میكس و مسترینگ را به چه شكلی انجام دهد، من از آلبوم دورنگی بهنام كارم را به عنوان مدیر هنری شروع كردم و در آن آلبومم سعی كردم كه از آهنگسازان مختلف و با یك احساس مشترك به بهترین شكل ممكن استفاده كنم. در آلبوم «نون و دلقك» اصفهانی هم برای اولین بار از این كلمه به‌طور رسمی در اینسرت آلبوم استفاده كردیم.

در موسیقی ما این روزها كارهای كاور به‌شدت رایج شده است البته استفاده از این كارها به دو دسته تقسیم می‌شود عده‌ای كه كار را عینا كپی می‌كنند و عده‌ای كه از آن الهام می‌گیرند؟
كاور كردن كار در كل دنیا مرسوم است و از گذشته در كشور ما وجود داشته حتی بسیاری از كارهایی كه در قبل از انقلاب گل كرده بود كاور كارهای خارجی بود اما چون در آن زمان رسانه به این شكل در اختیار مردم نبود و آنها به موسیقی خارجی دسترسی چندانی نداشتند به‌همین دلیل تعداد بسیار محدودی متوجه می‌شدند كه این قطعات كاور است اما در شرایط كنونی همه چیز فرق كرده است. این روزها دسترسی مردم به موسیقی تمام نقاط دنیا زیاد شده است و اگر موزیسینی كاری را كاور كند به‌سرعت همه متوجه می‌شوند و شاید به‌همین دلیل است كه این احساس به‌وجود آمده است كه تعداد كارهای كاور زیاد شده است. ازدیاد ناموزیسین‌هایی كه برای موفق شدن قطعات‌شان به هر كاری دست می‌زنند هم به این قضیه دامن می‌زند این عده برای اینكه كارشان در كوتاه‌مدت و بدون صرف هزینه آنچنانی گل كند كارهای خوب خارجی را عینا كپی می‌كنند.

به‌نظرتان در كاور باید به اصل موسیقی وفادار بود تا كار مارك دزدی بودن به آن نچسبد یا اینكه از آن الهام گرفت؟
باید از آن الهام گرفت، چرا كه تاثیر گرفتن از هنر به‌ویژه هنر موسیقی از دیرباز رایج بوده است اما اگر كاری عینا كپی شود اسمش می‌شود تقلید، كه در شأن یك موزیسین نیست.

این روزها تقلید و كپی در موسیقی ما به وفور وجود دارد و اگر كاری حتی به موفقیت نسبی دست پیدا كند آن قدر از روی آن كار كپی می‌شود كه حتی اصل آن زیر سوال می‌رود؟
همینطور است، متاسفانه مردم ما همیشه از كارهای كپی استقبال كرده‌اند و همین مسئله به این قضیه دامن زده است، البته این مشكل در مورد همه اركان موسیقی، صدا، ترانه و... وجود دارد كه رایج‌ترین آن هم در همان بخش صدا و ملودی است، در بخش تقلید صدا ما همیشه خوانندگانی را داشتیم كه به مدد شباهت با صدای فلانی برای خودشان اسم و رسمی دست و پا كردند، البته تقلید صدا همیشه در كوتاه مدت جواب می‌دهد چرا كه حس كنجكاوی مردم را برمی‌انگیزد كه فلان كس چقدر شبیه فلانی می‌خواند درست عین یك فیلم كمدی كه تماشایش فقط برای یك بار جذاب است اما در مورد فضا یا همان ملودی باید بگویم در موسیقی پاپ كشورمان تعداد قطعاتی كه مردم با آن نوستالژی داشته باشند بسیار محدود است. مردم ما همیشه از كارهایی استقبال می‌كنند كه برایشان خاطره سالیان بسیار دور را تداعی می‌كند من همیشه از تكرار بیزار و به دنبال خلق آثار جدید بودم اما در برخی از كارهایم برای اینكه مخاطب را بتوانم با خودم همراه كنم مجبورم به كارهای گذشته رجوع كنم و از آن الهام بگیرم و به كمك تنظیم لباس نو بر تن آنها كنم و به مخاطب ارائه دهم اما این كار را تا چه زمانی می‌توان انجام داد. بالاخره نسل‌های آینده ما هم احتیاج به نوستالژی از موسیقی دهه 80 دارند و ما باید این كار را انجام دهیم، اما برای خلق یك اثر جدید و موفق شدن آن باید از ابزار رسانه‌ای برخوردار بود در این مورد تلویزیون باید به حمایت از موسیقی برآید و با پخش مكرر یك قطعه این اجازه را به مردم بدهد كه با آن برای خودشان خاطره بسازند نه اینكه هر روز یكسری موسیقی‌های تاریخ گذشته را به خورد مخاطب بدهد.

با حرف‌هایتان موافقم، مردم ما معمولا نسبت به كارهای نو در فضاهای جدید و ناشناخته روی خوشی نشان نمی‌دهند مگر اینكه از ابزارهای جذب مخاطب برخوردار باشد؟
همین‌طور است مردم ما كلا نسبت به كار نو دافعه دارند و با آن ارتباط برقرار نمی‌كنند دلیلش هم این است كه فرصت برقراری این ارتباط به‌دلیل عدم‌حمایت رسانه‌ای به آنها داده نمی‌شود.

بعضی‌ها می‌گویند بهروز صفاریان آدم بداخلاقی است و همین بداخلاقی در كار باعث می‌شود كه عده‌ای نسبت به او حالت دفاعی داشته باشند؟
من نمی‌دانم تعریف شما از بداخلاقی چیست، اگر منظورتان بدخلقی است كه من با شما مخالفت می‌كنم چون به لحاظ رفتاری اصلا بد خلق نیستم اما اگر منظورتان جدیت و سختگیری در كار است بله، من بداخلاقم، من در كار شرایط و قوانین خاص خودم را دارم حالا اگر كسی ناراحتی داشته، احتمالا به این خاطر است كه قانون‌شكنی كرده است. آنهایی كه من را از نزدیك می‌شناسند به خوبی می‌دانند كه من معمولا در جواب آدم‌هایی كه با من در كار به تفاهم نمی‌رسند بدون هیچ دعوا و كدورتی از آنها خواهش می‌كنم كه قطع همكاری كنند. من همیشه یا یك چیز را به طور كامل می‌خواهم یا اصلا آن را نمی‌خواهم یا صفر یا صد... از طرفی در كار به‌ویژه استودیو كاملا طبیعی است و برای همه وجود دارد اما من در زندگی كاری‌ام اگر نخواهم با كسی كار كنم هیچ‌وقت كاری نكردم تا او را از بین ببرم در هر حال شما می‌توانید از همه كسانی كه با من كار كرده‌اند بپرسید. هیچ‌كدام از آنها از من دلخور نیستند با این حال بسیاری از افراد دوست دارند با من كار كنند چرا كه به نتیجه كار با من مطمئن هستند و از آن راضی‌اند.

اگر موافق باشید در مورد آلبوم «بی‌خوابی» با سعید شهروز صحبت كنیم، بی‌خوابی اثر قابل دفاعی بود ولی انتظار شنونده از بهروز صفاریان در این آلبوم به‌طور كامل برآورده نشد، قبول داری كه بی‌خوابی نسبت به كارهای قبلی‌ات در سطح پایین‌تری قرار داشت؟
شاید این آلبوم در قیاس با آنچه كه از آثار قبلی شنیده بودید در سطح پایین‌تری بود ولی در كل اثر قابل دفاعی بود. «بی‌خوابی» نسبت به آنچه كه ما در ذهنمان ترسیم كرده بودیم و قرار بود انجام شود شكل گرفت و در نوع و جایگاه خودش اثر ارزشمندی است.

یكی از شاخصه‌های كار شما تنظیم لایه‌ای و ریزه‌كاری‌های منحصر به فردی است كه در موسیقی شما وجود دارد برخلاف شبح، در بی‌خوابی خبری از این تنظیم‌های چند لایه نیست؟
برای ساخت شبح من از همان نوع آزادی برخوردار بودم و به لحاظ زمان با هیچ محدودیتی مواجه نبودم ولی در بی‌خوابی به علت مسائل مادی و كمبود زمان و اصرارهای تهیه‌كننده برای هر چه سریع‌تر آماده شدن كار نتوانستیم در مرحله ادیت‌ نهایی و میكس و مسترینگ كه مهم‌ترین بخش كار است آن‌طور كه باید عمل كنیم.

فكر می‌كنید بی‌خوابی و سعید شهروز با هم همخوانی دارند و در حد و اندازه‌های هم هستند؟
سعید هم مانند خواننده‌های دیگر از ابتدای فعالیتش مسیری را در پیش گرفته است و به‌سوی آرمان‌هایش در حال حركت است. حالا گاهی اوقات با سرعت و كیفیت بالا و گاهی كمتر. سعید با تمام قوا در این آلبوم ظاهر شد و اصلا بد كار نكرد. او تا به امروز روند نسبتا خوبی را طی كرد و آلبوم «بی‌خوابی» برای او مطمئنا حركت روبه‌جلویی محسوب می‌شود و در این برهه زمانی و با این شرایط این آلبوم بالاترین سطح موزیكی بود كه سعید نسبت به آثار گذشته‌اش می‌توانست با آن به جمع دوستدارانش بازگردد.

در این آلبوم دو قطعه ریتمیكی هم قرار دادید كه همخوانی چندانی با سایر قطعات ندارد و انگار از آنها جدا افتاده است علت این انتخاب چه بود؟
درست است. قرار گرفتن دو تراك ریتمیك در آلبوم تصمیم مجموعه نبود و به اصرار سعید اعمال شد چرا كه او می‌‌خواست ردپایی از آثار قبلی‌اش را در این آلبوم هم به همراه داشته باشد تا كاراكتر هنری‌اش به طور كامل تغییر نكند.
منبع: 
کارگزاران
تاریخ انتشار : پنجشنبه 7 آذر 1387 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:33

بهروز فوق العاده است. بهروز صفاريان از شرايط موسيقي گله مند است حق هم دارد و به نظر من كساني كه در موسيقي ايران -مثل خواننده هاي غيرمجاز - دست به خواندن كارهاي سطحي و بي ارزش مي زنند در حقيقت دارند به نوعي به يكي از بهترين درخشش هاي موسيقي پاپ يعني بهروز صفاريان خيانت مي كنند. اگر موسيقي غيرمجاز و مسئولين محترم ارشاد به بهروز فرصت بدهند او از اين موسيقي فعلا بي ارزش پاپ دنيايي مي سازد كه چشم تمام موزيسين هاي دنيا را به ايران جلب كند. بهروز مي تواند ... اگر به او فرصت دهند.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:33

او بی شک یکی از بهترین خواننده های ماست !بله! تعجب نکنید!
در تنظیم و موسیقی های او که شکی نیست جز بهترین هاست. ولی بهروز به جرأت جز بهترین های خوانندگی ماست که هنوز متأسفانه توسط هیچ ارگان و یا شرکتی کشف نشده است.
تک آهنگی که حدود2 سال پیش از شبکه5 پخش میشد که یادتان نرفته و یا هنر نمایی وی در آخرین آلوم برادرش-شبح-. . .
بـــــــه من چیزی بــــــــــگو شـــــــاید. . .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:33

بهروز صفاریان یکی از برترین هایی است که من تا حالا موسیقی ازش شنیده ام. اگر خود سانسوری نکند و به سلیقه بازار توجه کمتری کند، به نطر من ما می توانیم از او در حد آندرانیک و شماعی زاده و واروژان توقع داشته باشیم. به بهروز تبریک می گم. خوش به حالت

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:33

بهروز واقعا حرفه ای و اصلا هم بد اخلاق نیست و همیشه تو عکساش لبخند میزنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بهروز جان امیدوارم همیشه و همیشه و همیشه موفق و پیروز باشی!
عاششششششششقققققققققتتتتتتتتتمممممممممممممم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود در موسیقی ما همه چیز اتفاقی است | موسیقی ما