برنامه یاد بعضی نفرات
 
hyhj
ایستگاه جدید کجاست؟
فردا اولین روز و آغاز کار دنیاست؛ لحظه‌ها تکرار می‌شوند و زمان به آرامی از کنار ما می‌گذرد... ما سوار بر قطار در چارچوبی بسته که نامش را «ایستگاه» گذاشته‌اند و به دنبال ایستگاهی جدید، مبهوت و ساکت مانده‌ایم... بعضی اوقات خاموش می‌شویم و همانند میخی بر دیوار ثابت، می‌بینم و می‌آموزیم هر لحظه، از تکرار صحنه‌ها و تصویر جالب برخی از نمایش و گاه گریه می‌کنیم و با دستان کوچک خود این شیشه‌ی مه گرفته را تمیز می‌کنیم... در این بین وقتی در این قطار تو را زندانی می‌کنند و دل تو را به سادگی زیر پا می‌گذارند و در کنار جاده‌ای عبوس و سرد از کنارت عبور می‌کنند، می‌آموزی که چگونه با دستان خالی و دلی شکسته باز هم به این زندگی دهن کجی کنی و آنگاه می‌شود که شخصیت‌های بزرگ، سوار بر این قطار با تو هم داستان می‌شوند... حال برای ورق‌زدن این سرنوشت درس‌هایی را گاه می‌آموزیم که برای رسیدن به ایستگاه جدید باید به آنها تکیه کنیم که در این بین نقش هنرمندان، روانشناسان و افرادی که با روح و وجودیت ما در ارتباط هستند، بسیار بسیار پر‌رنگ است... فردی همانند اسکاول شین عصایی را در دستانت می‌گذارد و به تو گوشزد می‌کند که با این عصا که کلام توست به نقطه‌ای فراتر از وجود خود خواهی رسید... شخصی دیگر همانند سلندیون با موسیقی و ترانه‌ی معروف یک روز تازه خواهد آمد، تو را برای یافتن تحقق آرزوهایت و یک معجزه‌ی جدید در زندگی آماده خواهد کرد... شخصی دیگر همانند وایس با یک دست‌نوشته دنیایی سرد و خاموش را، برای تو روشن خواهد ساخت و اینجاست که نقش این شخصیت‌ها و اسطوره‌های خیالی بیش از پیش به چشم خواهد آمد.
.
سوار بر قطار بودم
در انتظار اتفاقی بزرگ
نشستم و سکوت کردم
همه جا تاریک بود اما در آن مسیر خاموش
ایستگاهی، جدید رسید
نوری را در آسمان دیدم
لبخند زدم و سپس آوایی را شنیدم
که برای تحقق یک آرزو
و به خواست خداوند سرنوشت جدیدی را برایم رقم زد
پس گاهی،
چند خطی،
آوایی،
مکثی،
سرنوشت ما انسان ها را خواهد ساخت
یکی از اصلی‌ترین نکاتی که در حال حاضر و از نظر روان‌شناختی بر زندگی ما قالب است، نوع نگرش و برخورد ما با رویدادهای متفاوت است که پیرامون همین موضوع، بر جامعه تاثیر‌گذار خواهد بود. متاسفانه نوع نگرش به موسیقی در حال حاضر فقط به تفریح تبدیل شده و هنرمندان برای ایجاد آثار، و اکثریت مردم از تاثیر موسیقی بر روح و روان خود کاملا بی‌خبرند. اگر در همین دنیای هنر، افرادی را در نظر بگیریم که برای ایجاد آثار هنری خود، آثاری را متناسب با اصول روان‌شناختی ایجاد کنند، چه خواهد شد؟ صریحا با این واژه کاملا ناآشنا هستیم و شاید با تبسمی تلخ به آسانی از این جریان عبور کنیم اما فراموش نکنیم، که تعداد افرادی که مخاطبان جدی آثار موسیقی پاپ هستند، در ساعات زیادی از یک روز «عمر»، با این موسیقی زندگی می‌کنند که از لحاظ ساختار، موسیقی‌های پاپ دچار فقر در مضمون، عدم پرداخت و شناخت کافی از شرایط موسیقیایی(تاثیر بر روح و روان)، اشعاری تلخ و استفاده از واژه‌هایی ناتوان، نگاهی به کلیشه و سراسر نیمه‌ی خالی لیوان، آثاری فاقد بر چسب عنوان ماندگار و مواردی از این دست که باید به صورت جدی این جریان را بررسی کرد. باید این جریان را باور داشته باشیم که اسطوره‌های خیالی، خواه یا ناخواه و به این خاطر که سازند‌ه‌ی ایستگاه جدیدی هستند، قطعا توانایی ساختن دنیایی جدید و متقاوت را قشر جوان خواهند داشت و در این قطار، برای برخی به اسطوره تبدیل شده و به ناچار با ما هم داستان شده‌‌اند که شاید با مکثی کوچک یا خلق اثری متفاوت و تاثیرگذار، لحظه‌ها و دقایق انسان‌های دیگر را، اعجاب انگیز و توام با لحظه‌هایی سرشار از عشق و روزهایی بزرگ طراحی کنند. یکی از بهترین آثار در این چند سال اخیر و نزدیک به این نگرش ، اثر محسن چاووشی با عنوان سنگ صبور بود که با وجود اینکه نگاهی تلخ و تراژدیک به داستان داشت و با وجود تاثیر پذیری بالای مخاطب از این اثر، اما در انتها شعله‌ای از عشق و امید را در دل هر جوانی که بر اثر مشکلات زمان دلش به تاب آمده روشن می‌ساخت که واقعا این اثر، دارای نگرشی نو و متفاوت بود که متاسفانه وجود چنین آثاری در جامعه بسیار بسیار محدود است. به این نکته می‌رسیم، افراد زیادی که تعدادشان بسیار فراتر از آن چیزیست که من و شما تصور می‌کنیم، مخاطبان جدی این اثار هستند که اگر با این روند مسیر را طی کنیم، این قطار بیش از پیش دور، فرسوده و طبعا به ایستگاهی جدید نخواهد رسید و در این شرایط واژه‌ای با عنوان هنر، فاقد معنا و نامگذاریست. به هر حال به عنوان عضو کوچکی از مخاطبین هنر، روزهایی روشن و سرشار از عشق، امید و آرزو را برای تمامی عزیزان آرزو می‌کنم.
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 آذر 1388 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:04

زیبا بود.موفق باشید

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:04

سلام میکنم به شما.مرسی از مطلب جامع و خوبتون، به امید پیشرفت موسیقی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:04

مرسی علی جان. خیای زیبا بود

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:04

کاشکی از این بحث ها بیشتر می شد

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:04

مرسی .. جامعه ی موسیقی خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنیم به این نوع مطالب احتیاج داره. مطالبی که واقعا یه ضرورت هستن تا فقط شرایط یک انسان حتی همونطور که گفتید از نظر موسیقیاقی تغییر کنه. این مطلب واقعا فوق العاده بود...بازم مرسی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:04

موفق باشی علی عزیز.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:04

20

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود ایستگاه جدید کجاست؟ | موسیقی ما