شبكههای متعدد صدا و سیما به عنوان رسانه ملی، جایگاه حضور مردم یا خواستههای آنها است. اما تا چه میزان و چگونه این رسانه منطبق با دلبستگیهای مردم، طی طریق میكند، مسالهای است كه همیشه در مقاطع مختلف تاریخی در فراز و نشیب تصمیمگیریها قرار میگیرد.
بزرگترین میزان تغییرات و ملموسترین آنها، پخش آثاری موسیقایی است كه گهگاه در محاق فراموشی میرود.
شنوندگان رادیو هیچگاه فراموش نمیكنند ابتدای دهه هفتاد را كه كم كم از صدای استاد بنان و سپس استاد خوانساری، رونمایی شد.
حتی در تاریخچه پخش موسیقی پاپ از رادیو، اتفاقات عجیب و قابل تاملی افتاده است. پخش آثار آرتوش، فرامرز اصلانی، فرهاد یا خوانندگانی نظیر خشایار اعتمادی، قاسم افشار، مجتبی كبیری و حسین زمان و سپس حذف یكباره آنها، میتواند به عنوان عملكرد پخش آثار موسیقی یك كشور ثبت شود.
در صورتی كه هر یك از خوانندگان پاپی كه ذكر شد، در جایگاه بسیار موفقی قرار میگیرند و این خود بازتاب سعی و تلاش رسانه ملی برای معرفی استعدادهای فراوان این سرزمین است.اگر بخواهیم درباره یكایك خوانندگان عرصه موسیقی پاپ، با وجود شباهتهای صدایی آنها، سخن بگویم، بحث به درازا میكشد كما اینكه عملكرد رسانه ملی خوشبختانه در ژانرهای مختلف هنری یكسان است و همه هنرمندان با كاستیهای این رسانه، آشنا هستند.
اما در این میان داستان پخش آثار موسیقایی انقلابی استاد شجریان، بسیار برجسته شده است. سرودهایی كه در ابتدای انقلاب، در خارج از استودیوهای صدا و سیما ساخته شد و چون مورد استقبال مردمخروشان انقلابی قرار گرفت، بارها و بارها از صدا و سیما پخش شد.
شجریان میگوید كه هیچ گاه رسانه ملی مجوز پخش از طرف او نداشته است و به تكرار این قضایا، اعتراض قضایی میكند و از سوی دیگر پیش از محكمه، صدا و سیما اعلام میكند حتی قطعه معروف «ربنا» را با صدای این هنرمند پخش نخواهد كرد! حال بماند كه آیا «ربنا» شأن موسیقایی دارد یا ملی و مذهبی، اما آنچه جالب است، تاكید رسانه ملی بر دو قطعه ربنا و مثنوی مهیج افشاری است كه اتفاقاً هر دو پیش از افطار پخش میشدند، و خود رسانه ملی كه آنها را به سفره روحانی افطاری پیوند زده است، به چه دلیل با وجود رضایت خواننده، قصد پخش نكردن آن را دارد؟
این مساله سیاست زدگی رسانه ملی را نشان میدهد و اتفاقاً نمونه بارزی است كه فاصله بین علاقه ملی با رسانه ملی را آشكار میسازد.
بزرگترین میزان تغییرات و ملموسترین آنها، پخش آثاری موسیقایی است كه گهگاه در محاق فراموشی میرود.
شنوندگان رادیو هیچگاه فراموش نمیكنند ابتدای دهه هفتاد را كه كم كم از صدای استاد بنان و سپس استاد خوانساری، رونمایی شد.
حتی در تاریخچه پخش موسیقی پاپ از رادیو، اتفاقات عجیب و قابل تاملی افتاده است. پخش آثار آرتوش، فرامرز اصلانی، فرهاد یا خوانندگانی نظیر خشایار اعتمادی، قاسم افشار، مجتبی كبیری و حسین زمان و سپس حذف یكباره آنها، میتواند به عنوان عملكرد پخش آثار موسیقی یك كشور ثبت شود.
در صورتی كه هر یك از خوانندگان پاپی كه ذكر شد، در جایگاه بسیار موفقی قرار میگیرند و این خود بازتاب سعی و تلاش رسانه ملی برای معرفی استعدادهای فراوان این سرزمین است.اگر بخواهیم درباره یكایك خوانندگان عرصه موسیقی پاپ، با وجود شباهتهای صدایی آنها، سخن بگویم، بحث به درازا میكشد كما اینكه عملكرد رسانه ملی خوشبختانه در ژانرهای مختلف هنری یكسان است و همه هنرمندان با كاستیهای این رسانه، آشنا هستند.
اما در این میان داستان پخش آثار موسیقایی انقلابی استاد شجریان، بسیار برجسته شده است. سرودهایی كه در ابتدای انقلاب، در خارج از استودیوهای صدا و سیما ساخته شد و چون مورد استقبال مردمخروشان انقلابی قرار گرفت، بارها و بارها از صدا و سیما پخش شد.
شجریان میگوید كه هیچ گاه رسانه ملی مجوز پخش از طرف او نداشته است و به تكرار این قضایا، اعتراض قضایی میكند و از سوی دیگر پیش از محكمه، صدا و سیما اعلام میكند حتی قطعه معروف «ربنا» را با صدای این هنرمند پخش نخواهد كرد! حال بماند كه آیا «ربنا» شأن موسیقایی دارد یا ملی و مذهبی، اما آنچه جالب است، تاكید رسانه ملی بر دو قطعه ربنا و مثنوی مهیج افشاری است كه اتفاقاً هر دو پیش از افطار پخش میشدند، و خود رسانه ملی كه آنها را به سفره روحانی افطاری پیوند زده است، به چه دلیل با وجود رضایت خواننده، قصد پخش نكردن آن را دارد؟
این مساله سیاست زدگی رسانه ملی را نشان میدهد و اتفاقاً نمونه بارزی است كه فاصله بین علاقه ملی با رسانه ملی را آشكار میسازد.
تاریخ انتشار : دوشنبه 26 مرداد 1388 - 00:00
دیدگاهها
خیلی با حالی رفیق
افزودن یک دیدگاه جدید