درباره آلبوم «پر» ساخته آلان كوشان
پروژهای برای سنتور و تبلا
مجید رئوفی : مدتها بود كه با یك آلبوم موسیقی تاثیرگذار و در عین حال غافلگیركننده روبهرو نشده بودیم؛ اثری كه احساس كنیم مسیر جدیدی به روی موسیقی ما گشوده و قابلیتهای جدیدی از آن را بر ما آشكار كرده است. اگر بگوییم طی سالیان اخیر به جز چند نمونه استثنایی- كه به تعداد انگشتان یك دست هم نمیرسد- اثر موسیقیایی سطح بالا و جدی و مهمی نداشتهایم، اغراق نكردهایم. در این فضا كه بزرگان، عموما خود را تكرار میكنند و چهرههای تازه هم چندان حرف تازهای نداشتهاند، گوش اهالی موسیقی برای شنیدن جرقهها تیزتر میشود.در واقع شاید امروز فرصت بسیار مناسبی برای ارائه آثاری باشد كه بر پایه یك نگاه جدی و عمیق و البته با ذهنیتی تر و تازه و بكر ساخته شدهاند؛ آثاری همچون «شهر خاموش» كیهان كلهر كه با همراهی كوارتتزهی بروكلین رایدر تولید شدهاند و توانستهاند نگاه اهالی موسیقی جدی را به سوی خود جلب كنند. طبیعی است كه انتظار دیگری از كیهان كلهر نمیرود و روز به روز هم به تعداد علاقهمندان آثار مهم او افزوده میشود.نمونهاش هم تجدید انتشار آلبومهای غزل I و II از اوست كه با سر و شكلی جدید در دسترس علاقهمندان موسیقی قرار گرفته است. اما از میان چهرههای جدید در داخل كشور به تازگی آلبومی منتشر شده به نام «پر» كه از همان ثانیه اول با ضرب تبلا و نوای سنتور، شنونده را تحت تاثیر قرار میدهد. آلان كوشان سنتور نواز ایرانی كه در سابقهاش همكاری با چهرههای مطرحی نظیر پاكو دلوسیا، مایلز دیویس، ماكس روخ، میكی هارت، پیتر گایگر و... دیده میشود، با یك اثر مرعوبكننده خود را به مخاطب ایرانی میشناساند. آلبوم «پر» در حقیقت پروژهای است برای سنتور و تبلا. پیش از این حضور تبلا در میان آلبومهای تجربی موسیقی ایران و گروههای مطرح و ریشهدار، رنگ ویژهای به قطعات تولید شده داده است اما حضور تبلا در اثر آلان كوشان، جایگاه رفیعتری دارد و یكی از ستونهای اصلی آلبوم است. مسعود شعاری نیز در كنسرتهای تلفیقی خود با استفاده خوبی از تبلا، علاوه بر نمایش روح شرقی حاكم بر آثارش گام جدیدی در عرصه موسیقی ایران برداشت. پس از او، گروه شمس به سرپرستی كیخسرو پورناظری نیز از ساز تبلا در تركیب اركستر خود بهره برد تا كمبود سازهای كوبهای و پركاشن در موسیقی ایرانی را بدین ترتیب جبران كند اما تبلا در تركیب پرتعداد سازهای حاضر در اركستر شمس فضایی برای جولان نداشت. اما در كنسرتهای مسعود شعایی و آلبومهای او نظیر «سر» و «در سایه باد» حضور تبلا پررنگتر مینمود. از این حیث میتوان آلبوم «پر» را در امتداد آثار شعاری ارزیابی كرد.هرچند تبلا نوازی آبیجیت بانرجی در قطعات آلبوم آلان كوشان یك سر و گردن بالاتر از نوازندگی در شن آنند در همكاریهای مداوم او با مسعود شعاری قرار میگیرد و اساس یك پای اصلی ماجرا در آلبوم «پر» حضور بانرجی است كه از اساتید مطرح تبلا نوازی هند به شمار میآید.آلبوم «پر» كه نمیدانیم به چه دلیل با چنین نامی به بازار عرضه شده، از هشت قطعه تشكیل شده كه مروری بر نام قطعات میتواند در شكلدهی ذهنیت شنونده موثر باشد.
«شرق»، «پارس»، «تبت»، «كشمیر»، «نپال»، «هیمالیا» و... نمایش دهنده توجه آلان كوشان به موسیقی آسیای شرقی و البته ایران است كه طی سفرهای او به این مناطق خلق شدهاند و نشانههایی از آشنایی او با موسیقی این مناطق است. جالب آن كه بدانید آلبوم «پر» منتخبی است از دو آلبوم كوشان به نامهای «شرق تا شرق» و «روح شمالی» كه در سال 2001 در ایالات متحده منتشر شدهاند. استفاده از ملودیهای مناطق مختلفی كه ذكرشان رفت در قطعاتی با آن نامها در قالب پروژه سنتور- تبلا، نتیجه شنیدنی و تاثیرگذاری در برداشته كه در برخی قطعات نظیر «پارس» شنونده، ایرانی را به واقع مجذوب میكند. ریزنوازیهای كوشان و بانرجی در قطعات مختلف علاوه بر نمایش تواناییهای این دو نوازنده و تكنیك خاص این دو كه انتزاج فوقالعادهای هم داشتهاند، قابلیتهای جدیدی از این ساز ایرانی را در بستری جهانی عیان میسازد؛ سازی كه در تركیب گروه جاده ابریشم به سرپرستی یویو، هم – با حضور سیامك آقایی- جلوههایی از حضور و پتانسیل سازهای ایرانی را متبلور كرده.شاید یكی از نقاط ضعف آلبوم خوب «پر» اما در رنگآمیزی كم تنوع سازها و فضاسازی تقریبا یكنواخت در ساخت قطعات باشد.
البته فراموش نكنیم كه اساس فضاسازی در موسیقی ما چقدر مهجور و غریب است و به جز چند مورد خاص، آلبومها و حتی قطعاتی با فضاسازیهای نو و ساختارهای بدیع نمیبینیم و سیاره موسیقی ما مدتهاست كه بر یك مدار میچرخد.
«شرق»، «پارس»، «تبت»، «كشمیر»، «نپال»، «هیمالیا» و... نمایش دهنده توجه آلان كوشان به موسیقی آسیای شرقی و البته ایران است كه طی سفرهای او به این مناطق خلق شدهاند و نشانههایی از آشنایی او با موسیقی این مناطق است. جالب آن كه بدانید آلبوم «پر» منتخبی است از دو آلبوم كوشان به نامهای «شرق تا شرق» و «روح شمالی» كه در سال 2001 در ایالات متحده منتشر شدهاند. استفاده از ملودیهای مناطق مختلفی كه ذكرشان رفت در قطعاتی با آن نامها در قالب پروژه سنتور- تبلا، نتیجه شنیدنی و تاثیرگذاری در برداشته كه در برخی قطعات نظیر «پارس» شنونده، ایرانی را به واقع مجذوب میكند. ریزنوازیهای كوشان و بانرجی در قطعات مختلف علاوه بر نمایش تواناییهای این دو نوازنده و تكنیك خاص این دو كه انتزاج فوقالعادهای هم داشتهاند، قابلیتهای جدیدی از این ساز ایرانی را در بستری جهانی عیان میسازد؛ سازی كه در تركیب گروه جاده ابریشم به سرپرستی یویو، هم – با حضور سیامك آقایی- جلوههایی از حضور و پتانسیل سازهای ایرانی را متبلور كرده.شاید یكی از نقاط ضعف آلبوم خوب «پر» اما در رنگآمیزی كم تنوع سازها و فضاسازی تقریبا یكنواخت در ساخت قطعات باشد.
البته فراموش نكنیم كه اساس فضاسازی در موسیقی ما چقدر مهجور و غریب است و به جز چند مورد خاص، آلبومها و حتی قطعاتی با فضاسازیهای نو و ساختارهای بدیع نمیبینیم و سیاره موسیقی ما مدتهاست كه بر یك مدار میچرخد.
منبع:
اعتماد ملی
تاریخ انتشار : شنبه 20 تیر 1388 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید