گفتوگویی با پژمان طاهری سرپرست «گروه ایرانی»؛
از مشروطه تا کدام آزادی
عطا نویدی: با خبر شدم پژمان طاهری پس از دوسال گروه ایرانی را با خوانندگی علیرضا قربانی، شنبه ۲۸ نوامبر برابر ۷ آذر ماه، در اتریش به روی صحنه میبرد. کنجکاو شدم از جزئیات برنامه و آنچه دلیل این اجرا بوده بیشتر بدانم. آنچه در ذیل می خوانید گفتوگوی چند دقیقهایم با پژمان طاهری، سرپرست گروه ایرانی در اتریش است:
اولین جرقههای این اجرا از کجا زده شد؟
حدود یکسال یا یکسال و نیم پیش من و برادرم، اردوان تصمیم گرفتیم تا تصانیف قدیمی را با یک نگاه دیگر اجرا کنیم. البته در این اجرا قرار نیست در ساختمان کلی آثار دست ببریم و آنرا تغییر دهیم ولی به هر حال تنظیم می شود که نمونه اش - همانطور که مطلعید – کاری است که سالها پیش برای آقای شجریان ضبط کردیم و در آنجا نیز برای هر تصنیف مقدمه ای ساخته و تنظیم شد. به مرور زمان که پیش رفتیم تصمیم گرفتیم که جهتی به این تصنیفها بدهیم و اینطور شد که ما در انتخاب تصنیفها نگاهمان را متمرکز کردیم به تصانیفی که مرتبط با جریانات آزادی خواهانه و مشخصا نهضت مشروطه در ایران بود.
لطفا در مورد عنوان این برنامه کمی توضیح دهید.
در ابتدا نامی که برای این کنسرت انتخاب کردیم «از مشروطه تا آزادی» بود. ولی از آنجایی که حدود آزادی در کشورهای مختلف فرق می کند و هریک تعاریف متفاوتی را از آزادی دارند، ما عنوان این برنامه را تعییر دادیم به «از مشروطه تا کدام آزادی». که می توان اینطور تعریف کرد که آزادی از منظر ایرانیان به چه چیزی اطلاق می شود و یا حتی آیا آزادی ای اصلا وجود دارد یا نه.
برنامه در چند بخش اجرا و با چه ترتیبی اجرا میشود؟
ما این برنامه را به دو بخش تقسیم کردیم. که یک بخش قرار است به آثار قدما و کسانی که پیش از ما درگیر این مفهوم بوده اند اختصاص یابد. و بخش دوم هم مربوط است به آثار معاصر که مشخصا آثار خودم و یکی هم از ساخته های اردوان که همین اواخر ساخته شده.
قرار بود از آثار استاد مشکاتیان هم در این کنسرت استفاده شود. آیا آنها نیز در بخش دوم قرار می گیرند؟
البته ما دو کار از استاد فقید، پرویز مشکاتیان انتخاب کرده بودیم که منتشر نشده و ایشان با همان لطف و مهربانی همیشگی شان به من اجازه داده بودند که این آثار را اجرا کنم. ولی با این اتفاقی که افتاد و ما ایشان را از دست دادیم، من شایسته دیدم که در برنامه ای که منحصرا متعلق به ایشان باشد از آثار ایشان استفاده کنیم. بنابراین من این دو قطعه را از این اجرا حذف کردم چون مایل نبودم کار ایشان در حاشیه ی کار دیگری قرار بگیرد.
اعضای گروه ایرانی در این اجرا چه کسانی هستند؟
در این اجرا من و برادرم اردوان طاهری هستیم به اضافه ی آقایان رشید کاکاوند و علیرضا قربانی که قبلا بوده اند ولی آقای شروین مهاجر-نوازنده ی کمانچه- تازگی به ما ملحق شدند. گروه ایرانی در این اجرا یک گروه پنج نفره است.
چه مدت برای این کار تمرین داشتید؟
ما چند وقت از هم دور افتاده بودیم. آقایان قربانی و کاکاوند که در خیلی از این کارها همکاری داشتند و نت بقیه ی کارها را هم برایشان فرستادم. و برای آقای شروین مهاجر در این برنامه به گروه ایرانی اضافه شدند، نمونه های صوتی و نت را برایشان فرستادم. ولی از شب گذشته (شنبه 29 آبان) که دوستان به وین رسیدند و ما در اینجا به مدت 8 – 9 روز تمرین تا روز اجرا خواهیم داشت. اما اعضای گروه تمام قطعات را قبلا زده اند و ما فقط باید برای یک اجرای صحنه با هم هماهنگ شویم.
بعد از اجرایی که دو سال پیش با آقای شهرام ناظری در وین داشتید، این اولین برنامه ی شماست. در این دوسال چه تغییراتی در خودتان احساس کردید و چه مقدار از این تغییرات در اجرای شما قابل لمس است؟
خوب من هفته ی پیش 39 سالم تمام شد و وارد 40 سالگی شدم. و مسلما هر لحظه تغییری در انسان ایجاد می شود. و من می خواهم این را بگویم که اینطور نیست که نامگذاری اجرای اکنونی ما تحت تاثیر شرایط امروز باشد. چه بسا هنرمندان و کسانی که در کارهای هنری دستی دارند جلوتر از زمان اجتماعی خودشان حرکت می کنند. و دلیل انتخاب آثار استاد مشکاتیان پیش از درگذشت تاثربر انگیزشان این بود که ایشان جلوتر از جریانات اجتماعی حرکت می کردند و مثالش هم اینکه کارهایی که ایشان ساخته بودند خیلی پیش از جریانات اصلاح طلبی و این قضایا بود. و در مورد اینکه چه تغییراتی در من ایجاد شده هم باید بگویم که کارهای پیشین من هم موید این نکته هست که من همیشه دغدغه ی انجام دادن کار اجتماعی داشتم و باورم بر این هست در چنین روزگاری که ما زندگی می کنیم صحبت کردن از یک یار بالا بند و ابروی کمان خیلی مناسب حال نیست. ولی اینکه به کار من اطلاق سیاسی بشود هم من مخالفم چون من صرفا کار اجتماعی می کنم. ولی امروزه مرزها خیلی شکسته شده و در جهان همه چیز به همه چیز ربط دارد، خصوصا در ایران که مسائل اجتماعی و حتی هنری جدا از سیاست نیست ممکن است این تصور پیش بیاد که ما مشغول به کار سیاسی هستیم. ولی مشخصا کار سیاسی برای رسیدن به قدرت یا نزدیک شدن به مراکز قدرت هست که هم چنین دغدغه ای نداشتیم و نداریم و نخواهیم داشت و من کار خودم و گروه ایرانی را یک کار کاملا اجتماعی می دانم . اما اگر در برهه ای صورت کار من مخالف یک جریان حاکم هست این دیگر گناه من نیست چون به قول دکتر شریعتی هنرمند آزاد تنها یک فریب است ، یا شما باید به زیر چتر قدرت بروید یا در دامن پر مهر مردم جای بگیرید و این یک دوراهی ست که هر هنرمند در زندگی اش یکی از راه ها را انتخاب می کند. ممکن است خیلی هم مشخص حرف نزدند چه راهی را انتخاب کرده چون کار خودش گویاست.
در پایان اگر نکته ی خاصی به نظرتان میرسد بفرمایید.
یکی این است که تمامی این آثار به جز فطعهای که ساختهی اردوان است، در سالهای پیش از این ساخته شده. مشخصا باید به تصنیف کبوتر از آلبوم ریشه در خاک اشاره کنم که در سال 81 یا 82 ساخته شده؛ یا تصنیف ایران کهن که درجریانات اخیر ایران به اشتباه به تصنیف خس و خاشاک معروف شد، زمستان 2003 در وین ساخته شده و تیر ماه 2004 در تهران ضبط شده؛ تصنیف امیرکبیر تیرماه 1378 در تهران ساخته شده؛ تصنیف سوگواران خموش که حدود چهار سال پیش ساخته شده. مقصود از بیان این مطلب این است که بگویم اینطور نیست که هیجانی به من دست داده باشد که بخواهم آهنگ بسازم و این نکات تاکید کننده ی این نظر من است که اگرکسی خودش را هنرمند می داند گمان می کنم باید جلوتر از زمان خودش حرکت کند.
و نکتهی دوم اینکه معمولا تصوّری که مردم از موزیسین ها دارند آدمهای سرحال و بیخیال و شیدا است. ولی واقعیت این طور نیست و آنها هم دغدغه دارند. بهطور مثال باید به عارف قزوینی اشاره کنم که وقتی تصنیفی را در جمع یکی از حکام خواند چنان مورد ضرب و شتم قرار گرفت که دوماه در خانه بستری شد و این مساله چنان ناجوانمردانه بود که آن شخصی که دستور کتک زدن عارف را داده بود برای دلجویی از او یک خانه به عارف هدیه کرد و البته طبع بلند عارف مانع از پذیرش آن هدیه ی گرانبها شد و میدانیم در فقر جان سپرد. ولی به عنوان اولین کسی که ترانههایی با مضامین غیر از گذشتگان ساخته است ، تا امروز نامش باقی مانده.
اولین جرقههای این اجرا از کجا زده شد؟
حدود یکسال یا یکسال و نیم پیش من و برادرم، اردوان تصمیم گرفتیم تا تصانیف قدیمی را با یک نگاه دیگر اجرا کنیم. البته در این اجرا قرار نیست در ساختمان کلی آثار دست ببریم و آنرا تغییر دهیم ولی به هر حال تنظیم می شود که نمونه اش - همانطور که مطلعید – کاری است که سالها پیش برای آقای شجریان ضبط کردیم و در آنجا نیز برای هر تصنیف مقدمه ای ساخته و تنظیم شد. به مرور زمان که پیش رفتیم تصمیم گرفتیم که جهتی به این تصنیفها بدهیم و اینطور شد که ما در انتخاب تصنیفها نگاهمان را متمرکز کردیم به تصانیفی که مرتبط با جریانات آزادی خواهانه و مشخصا نهضت مشروطه در ایران بود.
لطفا در مورد عنوان این برنامه کمی توضیح دهید.
در ابتدا نامی که برای این کنسرت انتخاب کردیم «از مشروطه تا آزادی» بود. ولی از آنجایی که حدود آزادی در کشورهای مختلف فرق می کند و هریک تعاریف متفاوتی را از آزادی دارند، ما عنوان این برنامه را تعییر دادیم به «از مشروطه تا کدام آزادی». که می توان اینطور تعریف کرد که آزادی از منظر ایرانیان به چه چیزی اطلاق می شود و یا حتی آیا آزادی ای اصلا وجود دارد یا نه.
برنامه در چند بخش اجرا و با چه ترتیبی اجرا میشود؟
ما این برنامه را به دو بخش تقسیم کردیم. که یک بخش قرار است به آثار قدما و کسانی که پیش از ما درگیر این مفهوم بوده اند اختصاص یابد. و بخش دوم هم مربوط است به آثار معاصر که مشخصا آثار خودم و یکی هم از ساخته های اردوان که همین اواخر ساخته شده.
قرار بود از آثار استاد مشکاتیان هم در این کنسرت استفاده شود. آیا آنها نیز در بخش دوم قرار می گیرند؟
البته ما دو کار از استاد فقید، پرویز مشکاتیان انتخاب کرده بودیم که منتشر نشده و ایشان با همان لطف و مهربانی همیشگی شان به من اجازه داده بودند که این آثار را اجرا کنم. ولی با این اتفاقی که افتاد و ما ایشان را از دست دادیم، من شایسته دیدم که در برنامه ای که منحصرا متعلق به ایشان باشد از آثار ایشان استفاده کنیم. بنابراین من این دو قطعه را از این اجرا حذف کردم چون مایل نبودم کار ایشان در حاشیه ی کار دیگری قرار بگیرد.
اعضای گروه ایرانی در این اجرا چه کسانی هستند؟
در این اجرا من و برادرم اردوان طاهری هستیم به اضافه ی آقایان رشید کاکاوند و علیرضا قربانی که قبلا بوده اند ولی آقای شروین مهاجر-نوازنده ی کمانچه- تازگی به ما ملحق شدند. گروه ایرانی در این اجرا یک گروه پنج نفره است.
چه مدت برای این کار تمرین داشتید؟
ما چند وقت از هم دور افتاده بودیم. آقایان قربانی و کاکاوند که در خیلی از این کارها همکاری داشتند و نت بقیه ی کارها را هم برایشان فرستادم. و برای آقای شروین مهاجر در این برنامه به گروه ایرانی اضافه شدند، نمونه های صوتی و نت را برایشان فرستادم. ولی از شب گذشته (شنبه 29 آبان) که دوستان به وین رسیدند و ما در اینجا به مدت 8 – 9 روز تمرین تا روز اجرا خواهیم داشت. اما اعضای گروه تمام قطعات را قبلا زده اند و ما فقط باید برای یک اجرای صحنه با هم هماهنگ شویم.
بعد از اجرایی که دو سال پیش با آقای شهرام ناظری در وین داشتید، این اولین برنامه ی شماست. در این دوسال چه تغییراتی در خودتان احساس کردید و چه مقدار از این تغییرات در اجرای شما قابل لمس است؟
خوب من هفته ی پیش 39 سالم تمام شد و وارد 40 سالگی شدم. و مسلما هر لحظه تغییری در انسان ایجاد می شود. و من می خواهم این را بگویم که اینطور نیست که نامگذاری اجرای اکنونی ما تحت تاثیر شرایط امروز باشد. چه بسا هنرمندان و کسانی که در کارهای هنری دستی دارند جلوتر از زمان اجتماعی خودشان حرکت می کنند. و دلیل انتخاب آثار استاد مشکاتیان پیش از درگذشت تاثربر انگیزشان این بود که ایشان جلوتر از جریانات اجتماعی حرکت می کردند و مثالش هم اینکه کارهایی که ایشان ساخته بودند خیلی پیش از جریانات اصلاح طلبی و این قضایا بود. و در مورد اینکه چه تغییراتی در من ایجاد شده هم باید بگویم که کارهای پیشین من هم موید این نکته هست که من همیشه دغدغه ی انجام دادن کار اجتماعی داشتم و باورم بر این هست در چنین روزگاری که ما زندگی می کنیم صحبت کردن از یک یار بالا بند و ابروی کمان خیلی مناسب حال نیست. ولی اینکه به کار من اطلاق سیاسی بشود هم من مخالفم چون من صرفا کار اجتماعی می کنم. ولی امروزه مرزها خیلی شکسته شده و در جهان همه چیز به همه چیز ربط دارد، خصوصا در ایران که مسائل اجتماعی و حتی هنری جدا از سیاست نیست ممکن است این تصور پیش بیاد که ما مشغول به کار سیاسی هستیم. ولی مشخصا کار سیاسی برای رسیدن به قدرت یا نزدیک شدن به مراکز قدرت هست که هم چنین دغدغه ای نداشتیم و نداریم و نخواهیم داشت و من کار خودم و گروه ایرانی را یک کار کاملا اجتماعی می دانم . اما اگر در برهه ای صورت کار من مخالف یک جریان حاکم هست این دیگر گناه من نیست چون به قول دکتر شریعتی هنرمند آزاد تنها یک فریب است ، یا شما باید به زیر چتر قدرت بروید یا در دامن پر مهر مردم جای بگیرید و این یک دوراهی ست که هر هنرمند در زندگی اش یکی از راه ها را انتخاب می کند. ممکن است خیلی هم مشخص حرف نزدند چه راهی را انتخاب کرده چون کار خودش گویاست.
در پایان اگر نکته ی خاصی به نظرتان میرسد بفرمایید.
یکی این است که تمامی این آثار به جز فطعهای که ساختهی اردوان است، در سالهای پیش از این ساخته شده. مشخصا باید به تصنیف کبوتر از آلبوم ریشه در خاک اشاره کنم که در سال 81 یا 82 ساخته شده؛ یا تصنیف ایران کهن که درجریانات اخیر ایران به اشتباه به تصنیف خس و خاشاک معروف شد، زمستان 2003 در وین ساخته شده و تیر ماه 2004 در تهران ضبط شده؛ تصنیف امیرکبیر تیرماه 1378 در تهران ساخته شده؛ تصنیف سوگواران خموش که حدود چهار سال پیش ساخته شده. مقصود از بیان این مطلب این است که بگویم اینطور نیست که هیجانی به من دست داده باشد که بخواهم آهنگ بسازم و این نکات تاکید کننده ی این نظر من است که اگرکسی خودش را هنرمند می داند گمان می کنم باید جلوتر از زمان خودش حرکت کند.
و نکتهی دوم اینکه معمولا تصوّری که مردم از موزیسین ها دارند آدمهای سرحال و بیخیال و شیدا است. ولی واقعیت این طور نیست و آنها هم دغدغه دارند. بهطور مثال باید به عارف قزوینی اشاره کنم که وقتی تصنیفی را در جمع یکی از حکام خواند چنان مورد ضرب و شتم قرار گرفت که دوماه در خانه بستری شد و این مساله چنان ناجوانمردانه بود که آن شخصی که دستور کتک زدن عارف را داده بود برای دلجویی از او یک خانه به عارف هدیه کرد و البته طبع بلند عارف مانع از پذیرش آن هدیه ی گرانبها شد و میدانیم در فقر جان سپرد. ولی به عنوان اولین کسی که ترانههایی با مضامین غیر از گذشتگان ساخته است ، تا امروز نامش باقی مانده.
منبع:
وبلاگ همنوا باسوز نی
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 آذر 1388 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید