
نگاهی به آلبوم «خسوف» ساخته سعید شریفیان
نوای نو، آوای آشنا
سمیه قاضیزاده: سمفونی خسوف را دکتر محمد سعید شریفیان به بهانه نقل روایتی موسیقایی از واقعه عاشورا نوشت و آلبوم آن سالها بعد از اجرای آن در تهران به بازار موسیقی عرضه شد. خسوف را بیشک باید تنها اثر ارکسترال موسیقایی که ویژه عاشورا نوشته شده است تلقی کرد. اثری به معنای واقعی کلمه «فاخر» که خوشبختانه در قالب آلبوم صوتی هم به دست علاقمندان موسیقی رسیده است. خسوف برای یک ارکستر سمفونیک کامل به علاوه پیانو و هارپ، گروه کر کامل و سه نفر تکخوان که یکی از آنها خواننده موسیقی دستگاهی است نوشته شده است.
پس از اتمام کار و به دلیل برخی مشکلات از جمله دشواریهای فنی به خصوص در بخش کرال یا آواز آن و ضعف گروههای اجرایی در ایران، خسوف سه سال به انتظار اجرا نشست و نهایتا با حمایت مرکز موسیقی، در سال ۸۲ توسط ارکستر کر سمفونیک تهران با همکاری نوازندگانی از ارکستر فلارمونیک کرایوا از رومانی و پنج شب در تالار وحدت به صورت زنده اجرا شد. حدود دو سال بعد و به دعوت فیلارمونیک اولتنیای رومانی، خسوف در رومانی نیز اجراهای موفقی داشت. از رادیو سراسری آن کشور هم به صورت مستقیم پخش شد و تبلیغات زیادی هم برای آن شده بود و مصاحبههای مختلفی با مسئولان ارکستر انجام شد.
با این حال پروژه خسوف خیلی پیشتر از اینها در ذهن شریفیان بود یعنی حدود ۱۰ سال پیش از اجرای آن توسط ارکستر. از آنجایی که شریفیان از تحصیلکردههای موسیقی است و به تحقیق و پژوهش عادت دیرینه دارد، نزدیکر به دوسال روی نوحهها و متون مختلف عاشورایی در ایران تحقیق کرد. همین است که وقتی به قطعات ناب و زیبای خسوف گوش میکنید، متوجه میشوید که در عین نو بودن قطعات و تکراری نبودنشان، چه آواهای آشنایی به گوش میرسد. انگار این سمفونی از دل تاریخ چند صد ساله موسیقایی که برای عاشورا در ذهن فارسیزبانان وجود دارد، بیرون آمده است.
با وجود اینکه شریفیان با توجه به دانش وسیع و تجربهای که در زمینه موسیقی کلاسیک غربی دارد، به نحوی شایسته از کلام فارسی بهره گرفته است. در این راه ترانهسرایانی چون مرحوم بیژن ترقی هم کنار او بودهاند و اختصاصا اشعاری را برای این اثر نوشتهاند. ضمن اینکه بد نیست یاداوری کنم که شریفیان از آن هنرمندانی است که سالهای زیادی را خارج از ایران زندگی کرده است اما عشق او به امام سوم شیعیان باعث شده است نه تنها خود بلکه همسرش خانم فلورانس لیپت خواننده هم در ساخت و اجرای این اثر فعالیت داشته باشند. از این حیث اشراف به نوحهها و اشعاری که در رثای امام حسین (ع) خوانده شدهند و از آنها در ساخت این سمفونی استفاده شده است، حسنی است توامان چرا که نشان از تحقیقی با جان و دل میدهد. کاری که خیلی از آهنگسازانی که تمام عمر در خاک وطن زندگی کردهاند و هر سال نوحهها را از تکیه سر کوچهشان شنیدهاند، انجام ندادهاند.
خسوف هشت قسمت دارد که با مقدمه آغاز میشود و با حرکت به مکه، طواف کعبه، حرکت به سوی کربلا، تاسوعا، شب عاشورا و روز عاشورا ادامه پیدا میکند و سرانجام با موسیقی یگانه عصر عاشورا به اتمام میرسد.
دکتر شریفیان بر خلاف بسیاری از آهنگسازان و به خصوص سمفونیسازان ایرانی که هنوز ایده نوشتن سمفونی به ذهنشان نرسیده، خبر آن در گوش عالم میپیچد، آهنگساز آرامی است. آهنگسازی است که در سکوت آثاری عظیم مینویسد و در سکوت اجرایشان میکند. هرچند که نام او را آثارش زنده نگاه خواهند داشت اما شایستهتر این است که چنین کارهایی با حمایتهای بیشتری به صحنه رفته و منتشر شوند.
توضیحاتی که در کتابچه آلبوم خسوف آمده است میتوانست بسیار پربارتر از این حرفها باشد و حداقل با ذکر نامی از نوازندگان و سازهایشان از آنها یادی شده باشد. ضمن اینکه ذکر نام نوازندگان و سازهایشان نه تنها به مخاطب موسیقی هم کمک میکند تا به صدای سازها در آثار کلاسیک توجه بیشتری داشته باشد بلکه به نوعی رزومه نوازندگان اثر هم هست. با این حال وجود اشعار به صورت کامل کمک بسیار بزرگی است برای شنونده آنها که ممکن است کلمات را در ترکیب با آواهای ارکستر درست متوجه نشود.
در خبرها خواندم که قرار است به زودی سمفونی «اروندرود» از ساختههای ماندگار شریفیان که در موضوع دفاع مقدس اجرا و ضبط شده است در کمبریج انگلستان اجرا خواهد شد که خبری است خوشحالکننده و امیدواریم خبر اجرای این سمفونی را نیز در ایران بشنویم. شریفیان چه ایران باشد چه نه، خاطر ایران و ارزشهایش برای او عزیز است و دست از کار نمیکشد، ولو اینکه سمفونیاش را ارکستر ویندم انگلیس روی صحنه ببرد.
پس از اتمام کار و به دلیل برخی مشکلات از جمله دشواریهای فنی به خصوص در بخش کرال یا آواز آن و ضعف گروههای اجرایی در ایران، خسوف سه سال به انتظار اجرا نشست و نهایتا با حمایت مرکز موسیقی، در سال ۸۲ توسط ارکستر کر سمفونیک تهران با همکاری نوازندگانی از ارکستر فلارمونیک کرایوا از رومانی و پنج شب در تالار وحدت به صورت زنده اجرا شد. حدود دو سال بعد و به دعوت فیلارمونیک اولتنیای رومانی، خسوف در رومانی نیز اجراهای موفقی داشت. از رادیو سراسری آن کشور هم به صورت مستقیم پخش شد و تبلیغات زیادی هم برای آن شده بود و مصاحبههای مختلفی با مسئولان ارکستر انجام شد.
با این حال پروژه خسوف خیلی پیشتر از اینها در ذهن شریفیان بود یعنی حدود ۱۰ سال پیش از اجرای آن توسط ارکستر. از آنجایی که شریفیان از تحصیلکردههای موسیقی است و به تحقیق و پژوهش عادت دیرینه دارد، نزدیکر به دوسال روی نوحهها و متون مختلف عاشورایی در ایران تحقیق کرد. همین است که وقتی به قطعات ناب و زیبای خسوف گوش میکنید، متوجه میشوید که در عین نو بودن قطعات و تکراری نبودنشان، چه آواهای آشنایی به گوش میرسد. انگار این سمفونی از دل تاریخ چند صد ساله موسیقایی که برای عاشورا در ذهن فارسیزبانان وجود دارد، بیرون آمده است.
با وجود اینکه شریفیان با توجه به دانش وسیع و تجربهای که در زمینه موسیقی کلاسیک غربی دارد، به نحوی شایسته از کلام فارسی بهره گرفته است. در این راه ترانهسرایانی چون مرحوم بیژن ترقی هم کنار او بودهاند و اختصاصا اشعاری را برای این اثر نوشتهاند. ضمن اینکه بد نیست یاداوری کنم که شریفیان از آن هنرمندانی است که سالهای زیادی را خارج از ایران زندگی کرده است اما عشق او به امام سوم شیعیان باعث شده است نه تنها خود بلکه همسرش خانم فلورانس لیپت خواننده هم در ساخت و اجرای این اثر فعالیت داشته باشند. از این حیث اشراف به نوحهها و اشعاری که در رثای امام حسین (ع) خوانده شدهند و از آنها در ساخت این سمفونی استفاده شده است، حسنی است توامان چرا که نشان از تحقیقی با جان و دل میدهد. کاری که خیلی از آهنگسازانی که تمام عمر در خاک وطن زندگی کردهاند و هر سال نوحهها را از تکیه سر کوچهشان شنیدهاند، انجام ندادهاند.
خسوف هشت قسمت دارد که با مقدمه آغاز میشود و با حرکت به مکه، طواف کعبه، حرکت به سوی کربلا، تاسوعا، شب عاشورا و روز عاشورا ادامه پیدا میکند و سرانجام با موسیقی یگانه عصر عاشورا به اتمام میرسد.
دکتر شریفیان بر خلاف بسیاری از آهنگسازان و به خصوص سمفونیسازان ایرانی که هنوز ایده نوشتن سمفونی به ذهنشان نرسیده، خبر آن در گوش عالم میپیچد، آهنگساز آرامی است. آهنگسازی است که در سکوت آثاری عظیم مینویسد و در سکوت اجرایشان میکند. هرچند که نام او را آثارش زنده نگاه خواهند داشت اما شایستهتر این است که چنین کارهایی با حمایتهای بیشتری به صحنه رفته و منتشر شوند.
توضیحاتی که در کتابچه آلبوم خسوف آمده است میتوانست بسیار پربارتر از این حرفها باشد و حداقل با ذکر نامی از نوازندگان و سازهایشان از آنها یادی شده باشد. ضمن اینکه ذکر نام نوازندگان و سازهایشان نه تنها به مخاطب موسیقی هم کمک میکند تا به صدای سازها در آثار کلاسیک توجه بیشتری داشته باشد بلکه به نوعی رزومه نوازندگان اثر هم هست. با این حال وجود اشعار به صورت کامل کمک بسیار بزرگی است برای شنونده آنها که ممکن است کلمات را در ترکیب با آواهای ارکستر درست متوجه نشود.
در خبرها خواندم که قرار است به زودی سمفونی «اروندرود» از ساختههای ماندگار شریفیان که در موضوع دفاع مقدس اجرا و ضبط شده است در کمبریج انگلستان اجرا خواهد شد که خبری است خوشحالکننده و امیدواریم خبر اجرای این سمفونی را نیز در ایران بشنویم. شریفیان چه ایران باشد چه نه، خاطر ایران و ارزشهایش برای او عزیز است و دست از کار نمیکشد، ولو اینکه سمفونیاش را ارکستر ویندم انگلیس روی صحنه ببرد.
منبع:
پایگاه اطلاعرسانی موسیقی ایران
تاریخ انتشار : چهارشنبه 1 تیر 1390 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید