موسیقی ما- فرزانه ابراهیمزاده: دستها با ضرباهنگ دور در سایه نور لرزان شمع روی تارهای تنبور فرود میآید و همنوا با بیتی از شمس میشود که ۸۰۰ سال پیش سروده است: «وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شوم / بر سر دار کشم و از همه بیگانه شوم». گروه تنبور شمس همراه با علیرضا قربانی بار دیگر علاقهمندان به موسیقی سنتی را با «بر سماع تنبور» به ضیافت خود مهمان کردهاند.
وعده دیدار، شامگاه نوزدهمین روز از شهریور گذشته مرکز پایتخت، تالار ۴۰ ساله وحدت بود.
صحنه پر از شمعهای روشنی است که در میان لالههای شیشهای میسوزند و سالن را روشن میکنند. در پسزمینه صحنهای با تصویر آسمان کهگاه ماه تمام وگاه ستارگان بر دامن آن میدرخشیدند اجرا با بداههنوازی تنبور سهراب پورناظری آغاز میشود. این همان بخشی است که پورناظری کوچک پیش از اجرا گفته بود برداشتهای ۱۲سالهاش از همراهی با تنبور است. در میان ضربههای موزون تنبور و همراهی دف و دایره صحبتهای این نوازنده جوان را به یاد میآورم که درباره بداههنوازیهایش گفته بود: «برخی از تکنیکها برای نخستینبار روی ساز استفاده میشود و تلاش کردم در کنار تاریخچه چندهزار ساله تنبور بتوانیم گامی رو به جلو روی تکنیکهای ساز داشته باشیم.»
اما بداههنوازیهای پورناظری کوچک تنها بخش برداشتهای این کنسرت از تنبور نبود. بعد از مجال کوتاهی همه اعضای گروه به روی صحنه میآیند و بخش اصلی با اجرای یکی از مشهورترین آثار گروه تنبور شمس یعنی قطعه افسانه تنبور آغاز شد.
اشعار این تصنیف که روی آهنگی از کیخسرو پورناظری تنظیم شده بود از معروفترین اشعار مولانا بود آنجایی که میگفت «وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شوم». قطعه «افسانه دل» از دیگر ساختههای کیخسرو پورناظری دومین بخش از این اجرا بود. اوج این همراهی آنجا بود که صدای قربانی با نوای تنبور پورناظری پدر همراه شد. با این شعر مولانا که سروده: ما را به جز خیالت فکر دگر نباشد / در هیچ سر خیالی ز این خوبتر نباشد.» کوی عشق از ساختههای جوانترین عضو گروه سهراب پورناظری چهارمین قطعه این اجرا بود که با بداههنوازیهای تهمورث پورناظری به قطعه افسانه دل پیوند خورد.
اما قطعه اصلی بخش میانی این اجرا قطعه تنها سرو بود. قطعهای که با صدای خوانندگان دیگری که با گروه تنبور شمس همراه شده بودند در سایر کنسرتهای این گروه اجرا شده بود. این برای نخستینبار بود که قربانی این قطعه را اجرا میکرد. اجرایی که بیتردید یکی از درخشانترین بخشهای کنسرت بر سماع تنبور بود و همه حاضران با آن بیت مشهورای عقل عقل عقل منای جان جان جان من در جذبه آهنگ فرو رفتند و با اجرای این قطعه بخش دوم کنسرت هم به پایان رسید. بخش دوم کنسرت برای کسانی که کنسرت بهمن سال گذشته این گروه را همراهی کرده بودند نواهای آشنایی داشت. هرچند که تلفیق تجربه و خلاقیت جوانی که همیشه جزو خصوصیات اصلی گروه تنبور شمس بود باعث شد تا این اجرا بازهم برای علاقهمندان جذاب باشد. بخش اصلی قطعات قسمت پایانی از تهمورث پورناظری بود.
قطعه دل براساس نغمهای از حمید متبسم، جان جهان و قطعه با شکوه «نور» براساس شعری از فریدون مشیری این بخش را تشکیل داد. قطعه «از عشق» براساس ساختهای از سهراب پورناظری پایانبخش این کنسرت بود. قطعهای پر از حرکت و آوا و نواهای گوناگون که با شور و حال خاصی اجرا شد. اما تشویق حاضران باعث شد تا این قطعه آخرین بخش کنسرت بر سماع تنبور نباشد. قطعه پر از رنگ کردی «ای وی یو» را نیز اجرا کردند. این شب، شب باشکوه برای کسانی بود که به دیدن همنوایی تازه گروه تنبور شمس و علیرضا قربانی آمده بودند
افزودن یک دیدگاه جدید