موسیقی ما - جواد رهبر: «آواتار» بلاخره اکران شد و همان طور که انتظار میرفت اثر عظیم و سهبُعدی (3D) جیمز کامرون رکوردهای فروش را جابجا کرد. کامرون ابعاد تازهای به صنعت سینما بخشید و حالا با خیال راحت از ساخت قسمتهای دوم و سوم فیلم حرف میزند. اما «آواتار» سوای تصاویر چشمنواز و حیرتانگیزش، صدای چند بُعدی و تمامی حواشی مربوط به ساخت و نمایشاش، یک حکایت دیگر هم دارد: این فیلم دوباره جیمز هورنر، یکی از بااستعدادترین و نامآورترین سازندگان موسیقی متن فیلم، را در کنار جیمز کامرون قرار داده است. این دو یک بار با ساندترک «تایتانیک» بازار فروش و جوایز موسیقی را فتح کردند و قطعاتی ماندگار به موسیقی متن تاریخ سینما افزودند. زوج هورنر-کامرون برگشتهاند تا دوباره همان موفقیت قدیمی را تکرار کنند، هر چند این بار دیگر از جک و رُز و نوای سلین دیونِ کانادایی خبری نیست اما هر چه باشد هورنر ثابت کرده که در کنار هم قرار دادن حماسه و رُمانس خبره است.
**********
چالشهای ساخت موسیقی متن «آواتار»
اما زیاد کار کردن تنها برگ برنده هورنر در ساخت موسیقی متن «آواتار» نبوده؛ او باید بر مشکلات بسیاری غلبه میکرد و حل آنها ذکاوت خاصی میخواست که او با اتکا به تجربههای قبلیاش موفق به کشف آنها شده است: «بزرگترین دردسری که داشتم این بود که بتوانم محدوده تحمل تماشاگران را حدس بزنم. تماشاگران سینما از نظر بصری قادرند هر چیز بدیعی را بپذیرند و خودشان را با آن وقف بدهند اما در زمینه موسیقی٬ من این امکان را نداشتم که قطعاتی متناسب با سالهای بسیار دور در آینده بسازم و انتظار داشته باشم آنها بتوانند با آن رابطه برقرار کنند.» حالا راحت میشود تصور کرد مشکل کجا بوده است. کامرون به وسواس و دقت بیش از حد در کارهایش معروف است و اینکه هورنر بتواند موسیقی مورد نظر او – که هم حس حماسی و رُمانس داشته باشد و هم اینکه متعلق به جهان دور از ذهن فیلم باشد – را از کار در بیاورد، کار بینهایت دشواری بوده است. هورنر و کامرون ساعتها درباره جنس موسیقی فیلم پشت درهای بسته بحث میکنند و دست آخر به نتیجه دلخواهشان میرسند. هورنر تصمیم نهایی را این طور اعلام میکند: «ما به این نتیجه رسیدیم که تماشاگران عادی از نظر موسیقیایی آماده شنیدن تجربهای آوانگارد نیستند؛ آنها که اصلا موسیقی آوانگارد گوش نمیدهند و «آواتار» هم که فیلمی هنری نیست. پس بهتر است موسیقی طوری ساخته شود که به گوش اکثریت تماشاگران در سرتاسر جهان آشنا باشد.»
ترانهها و خاطرهها
سوای این بحثهای تازه٬ مگر میشود هورنر و کامرون سر فیلمی مثل «تایتانیک» با هم کار کرده باشند و هیچ خاطرهای نداشته باشند. هورنر یکی از خاطرههای جذاب ساخت موسیقی متن «تایتانیک» را این طور تعریف میکند: «زمانی که داشتم موسیقی «تایتانیک» را میساختم، ایدهای به سرم زد٬ اینکه ترانهای عاشقانه برای عنوانبندی پایانی فیلم بسازم. جیم در ابتدا شدیدا با نظرم از بیخ و بُن مخالفت کرد. استدلال جیم این بود که فیلم باید همان حس وقار پایان «فهرست شیندلر» را داشته باشد. اما من به حس ششم خودم ایمان داشتم، به همین خاطر به صورت پنهانی ترانهای ساختم.» ترانهای که هورنر از آن حرف میزند، همان ترانه «My Heart Will Go On» است که سلین دیون آن را خواند. ترانهای که جایزه اسکار برد و در طول سال 1998 در سرتاسر دنیا پرفروشترین ترانه بود. به همین خاطر است که وقتی کار ساخت موسیقی متن «آواتار» دوباره به هورنر پیشنهاد میشود٬ او مثل سابق ایده ترانه را پیش میکشد: «این بار از همان اول ایده ترانه را با جیم مطرح کردم. با اینکه ایده تازهای نبود اما به جیم وقت دادم تا با آن کنار بیاید، چون «آواتار» فیلمی عاشقانه نیست. اما من دلم میخواست که عنوانبندی پایانی فیلم ترانهای داشته باشد، درست به همان دلیل که معتقد بودم «تایتانیک» باید ترانهای پایانی داشته باشد. فیلم سه ساعت موسیقی دارد، به همین خاطر باید قطعهای بر روی تیتراژ پایانی قرار بدهم که تماشاگران را در صندلیهایشان نگه دارد و بدون شک قطعهای ارکستری از پس این کار برنمیآمد. میخواستم فیلم با حسی شخصی به پایان برسد.» ترانه عنوانبندی پایانی فیلم «میبینمت» (I See You) نام دارد و لئونا لوئیسِ انگلیسی آن را خوانده است.
ادامه دارد...
افزودن یک دیدگاه جدید