جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
leiv
مصاحبهٔ اختصاصی با آهنگساز گروه «ایرا»؛
گفت‌وگو با اریک لوی٬ آهنگساز فرانسوی

موسیقی ما - حسین کلهر: دو حالت دارد. یا تا به حال آثار ایرا (Era) به گوشتان نخورده است که خیلی هم عجیب و غریب نیست. برای اینکه در بین گروه‎های کوچک و بزرگ خارجی که این روزها فعالیت می‎کنند چندان هم بین ایرانی‎ها معروف نیست. حالت دوم این است که حداقل یکبار یکی از آهنگ‎های آن‎ها به گوشتان خورده است و بعد از آن طرفدار پرو پا قرص کارهای این گروه شده‎اید. حتی اگر آن یک آهنگ، قطعه کارمینای کارل ارف باشد که ایرا آن را برای صدمین بار بازخوانی کرده است. اما باز هم اجرایشان آنقدر متفاوت و قوی است که ناخودآگاه شما را طرف خودش می‎کشد.

اگر فیلم‌باز هستید حتما موسیقی فیلم فرانسوی بازدید کنندگان (Les Visiteurs) و فیلمی که سیلوستر استالونه در آن بازی می‎کرد به نام (Driven) شما را مسحور خودش کرده. اگر طرفدار سبک نیو ایج (new age) هستید ایرا بهترین انتخاب برای شماست. ترکیبی از سبک های متنوع مانند کلاسیک، اپرا و سرودهای مقدس مسیحی که دستی هم در تمام فرهنگ‎ها از شرق آسیا گرفته تا موسیقی عربی و آفریقایی و غربی دارد. ایرا رنگ و بوی بیشتر موسیقی‎های غربی را دارد. بیشتر از سبک راک الهام گرفته و به قول خود اریک لوی (Eric Levi) شبه لاتین است. سال 1996 اولین آلبوم آن‎ها به همان نام ایرا منتشر شد و در عرض چند ماه توانست رکورد فروش آلبوم‎های آن سال فرانسه را با فروش 6میلیون نسخه بشکند. همیشه آلبوم‎هایشان جز پرفروش ترین آلبوم‎های فرانسوی است.

پیدا کردن اریک لوی سرپرست و پایه گذار این گروه چندان کار راحتی نبود، اما گپ و گفت و مصاحبه برعکس. شاید بامزه ترین بخش مصاحبه این بود که لوی فهمید چقدر طرفدار پرو پا قرص در ایران دارد و مشتاق شد تا موسیقی ایرانی را گوش کند.

- وقتی متوجه شدید در ایران هم کلی طرفدار دارید، چه حسی داشتید؟

تا وقتی به من نگفته بودی که در ایران هم موسیقی من را گوش می‌کنند، من هیچ اطلاعی از این قضیه نداشتم. طبعا خیلی خوشحالم، به‌خصوص در شرایطی که می‌دانم شرکت پخش موسیقی‌های ایرا ، یونیورسال٬ اصلا در ایران شعبه ای ندارد.

- فکر می‌کنی دلیل این محبوبیت چیست؟

خب من همیشه سعی کردم موسیقی ایرا، چیزی فراتر از ملودی‌های قومی، منطقه ای یا دینی باشد. من بیشتر به روح‌نواز بودن و معنویت آهنگ‌ها فکر می‌کنم. به خاطر همین بیشتر آدم‌هایی که از موسیقی‌های سطحی و بی‌روح خسته شده‌اند کارهای ایرا را گوش می‌دهند و خوشبختانه ارتباط خوبی هم برقرار می‌کنند، ضمنا سعی کرده‌ام موسیقی ما سیال و خیال‌انگیز هم باشد.

- در یکی از مصاحبه‌هایت خواندم که موسیقی را به صورت خود‌آموز یاد گرفته ای.

آره،وقتی جوان بودم طرفدار پر و پا قرص موسیقی راک و هارد راک بودم. وقتی موسیقی گروه‌هایی مثل ای‌سی/دی‌سی یا لد زپلین گوش می‌کردم دیوانه می‌شدم. برای همین برای خودم یک گیتار الکتریک خریدم و شروع کردم به تمرین. از اول هم روی آهنگ‌های همین گروه‌ها تمرین کردم که برای یک مبتدی که معلم موسیقی هم نداشت خیلی خیلی سخت بود. بعدا هم که به سمت آهنگسازی رفتم یک کیبورد خریدم که بتوانم صداهای مختلفی برای آهنگسازی در اختیار بگیرم. با کیبورد هم آن‌قدر کلنجار رفتم تا خودم یاد گرفتم چطور با آن آهنگ بزنم. البته چون درکم از موسیقی بالاتر رفته بود خیلی سریع توانستم خودم را به این ساز جدید عادت بدهم.

- آن موقع یک گروه راک هم راه انداخته بودی.

بله، گروه شیکین استریت را من و یکی از دوستانم راه انداختیم. کارهای هارد راک گروه خیلی گل کرده بود و طرفدار داشت. اما بعدا که پیشنهاد‌های زیادی برای ساخت موسیقی فیلم به من شد، ترجیح دادم از جو کارهای راک بیرون بیایم و انواع دیگر موسیقی‌های دراماتیک را تجربه کنم. الان شیکین استریت هنوز هم سرپاست و چند وقت یک بار قطعه‌های موسیقی بیرون می‌دهد.

- خیلی جالب است بدانم چطور از هارد راک به فضای موسیقی ایرا رسیدی؟

سال 1992 برای یک فیلم فرانسوی به اسم "ملاقات کننده" باید آهنگ می‌ساختم. هر چقدر فیلم‌نامه را خواندم و اتود زدم دیدم یک فیلم یک نوع موسیقی خاصی کم دارد که تا حالا به سمتش نرفته‌ام. یک لحظه به آهنگ‌هایی که با گروه کر همراهی می‌شوند فکر کردم. جستجو کردم و دیدم یک گروه کر در لندن هست که خیلی خوب می‌تواند به من کمک کند. معروف‌ترین قطعهٔ آن‌ها هم فتح بهشت به آهنگسازی ونجلیز بود که برای فیلم ریدلی اسکات خوانده بودند. به لندن رفتم و با این گروه یک قطعهٔ موسیقی برای فیلم ملاقات کننده ضبط کردم و بعد از آن بود که نتوانستم آن‌ها را از یاد ببرم. چهار سال بعد به گای -رییس گروه- تلفن کردم، پروژه موسیقی ایرا را تعریف کردم، او هم استقبال کرد و آلبوم ایرا یک متولد شد.

- خب، از سالی که آلبوم را آماده کردی تا وقتی آن را منتشر کردی دو سال طول کشید، چرا؟

هیچ شرکتی نمی‌خواست تهیه کننده این آلبوم باشد و آن را منتشر کند.

- چرا؟

خب، در آن سال‌ها موسیقی ایرا یک کار متفاوت بود و من را هم افراد زیادی نمی‌شناختند. بیشتر شرکت‌های موسیقی نسبت به کارهای تازه و متفاوت دید مثبتی ندارند. به هر حال باید مطمئن باشند چند برابر سرمایه‌شان پول در می‌آورند و وقتی یک موسیقی جدید است، آن‌ها هیچ تخمینی از میزان فروش آلبوم نخواهند داشت.

- چطور یونیورسال را راضی کردی که تهیه کننده تو شود؟

یکی از دوستان نزدیکم در این کمپانی کار می‌کرد. بالاخره توانست مخ یکی از روسای منطقه‌ای شرکت را بزند تا تهیه‌کننده کار شوند. می‌دانی، خوبی این کارها این است که اگر یک نفر در یک کمپانی از کار تو خوشش بیاید، می‌تواند بقیه را هم همراه خودش کند، کار من این بود که بتوانم آن یک نفر را خوب انتخاب کنم.

- بازخورد اولین آلبومتان چه بود؟

شگفت‌انگیز بود. مردم کشورهای مختلفی از اروپای شرقی گرفته تا آمریکای لاتین با شرکت تماس می‌گرفتند و اعلام می‌کردند خیلی سریع تمام نسخه‌ها فروش رفته است. یک خوبی دیگر این بود که شرکت تمام کشورها را با هم پوشش نداد و یک سال و نیم طول کشید تا توزیع تمام شود. هر دو ماه از یک کشور متفاوت بازخورد داشتیم و این برای من خیلی شیرین بود. از طرف دیگر شش میلیون کپی از این آلبوم فروخته شد، امید وارم روزی آمار کپی‌های غیر قانونی هم به من برسد. شاید باورت نشود هنوز بعد از دوازده سال که از انتشار اولین آلبوم می‌گذرد مردم برای شرکت و خود من بازخورد‌های هیجان‌انگیزی ارسال می‌کنند.

- عکس العمل بچه‌های گروه شیکین استریت به ژانر جدید کارت چه بود؟

من سال 1982 همکاری‌ام با این گروه را قطع کرده بودم و خودمانی باشیم بعد از دوازده سال نظر آن‌ها برایم مهم نبود. تازه، آدمهای جدید گروه هم نمی‌‌شناختم.

- اما با وجود اینکه همکاری‌ات را با گروه قطع کرده بودی، گیتار الکتریکت را همراه به پروژه ایرا آوردی.

دوست داشتم این دو نوع موسیقی را با هم تلفیق کنم. به تو گفتم من چون موسیقی را از پیش خودم یاد گرفته‌ام، در لحظه تصمیم می‌گیرم یک کاری بکنم که لذت ببرم. دلم برای صدای گیتار الکتریک در این حجم موسیقی کر تنگ می‌شد. سر همین شیرین کاری‌هایی که کردم هنوز به نوع موسیقی ایرا نتوانسته‌ام لقبی بدهم. موسیقی کلیسایی، قرون وسطایی یا نیو ایج. هنوز نمی‌دانم.

- رمیکس تکنو یا ترنس بعضی از قطعه‌‌‌ها هم از همین شیرین‌کاری‌های احساسی بود؟

شاید برای اینکه آدم‌هایی که دوست دارند موسیقی‌های انرژیک گوش کنند، این کار باعث شد ایرا هم در سبد خریدشان جا بگیرد. برای من تجربه‌های جدید خوشایند است. خب من رمیکس بلد نیستم. کارهای رمیکس را او برایم انجام داد.

- یک جایی گفته بودی که خیلی دوست داشتی قطعه‌های گروه ایرا را به عنوان موسیقی فیلم گوش کنی، خودت کدام آهنگسازان فیلم را دوست داری؟

من عاشق جیمز هورنر، هانس زیمر، جان ویلیامز و لیزا جرارد هستم.

- لیزا جرارد برای گروه دد کن دنس موسیقی می‌ساخت، گروهی که خیلی‌ها می‌گویند کارهای تو شبیه آنهاست.

تو چقدر سخت‌گیری، من کارهای دد کن دنس را دوست دارم. اما نباید به خاطر وجود یک خواننده اپرا یا یک گروه کر قوی به این محکوم شوم که کارهایم کپی برداری است. موسیقی ایرا برای زندگی امروز طراحی شده است. ما با تبلیغات کم فروش بالایی کردیم و این یعنی به نیازی از مخاطب پاسخ دادیم که تا آن موقع پاسخ داده نشده بود.

- درباره شباهت‌های کارت با انیگما هم همین توجیه را می‌کنی؟

این را از خیلی‌ها شنیدم. انیگما موسیقی جدیدی نیست. مایکل کریتو آهنگساز انیگما آهنگساز خوبی است اما کارهایی که در این گروه می‌شنویم، باز نوازی ملودی‌هایی‌ست که قبلا در جایی از دنیا وجود داشته‌اند. مثلا اهنگ‌های فولکلوریک آفریقایی. ملودی‌هایی که من می‌سازم کپی‌برداری یا قدیمی نیستند. اگر حوصله داشته باشی در تمام اسناد موسیقی باقی مانده در کلیسا بگردی، متوجه می‌شوی که من از هیچ کدام از آن‌ها کپی‌برداری نکرده‌ام. امتیاز انیگما این است که آهنگساز باهوشش موسیقی‌هایی که کسی به آن توجه نداشت را آن‌قدر قوی ایرائه داد که برای همه شنیدنی و زیبا شد.

- شعر‌های آهنگ‌های تو ، شعرهای مذهبی قدیمی هستند یا خودت آن‌ها را می‌نویسی؟

خودم شعر می‌گویم. این یک زبان تخیلی است نزدیک به لاتین، از شعرانگلیسی و در این آلبوم‌های آخر شعرهای عربی هم استفاده کرده‌ام. یک جور کلماتی انتخاب می‌کنم که فقط بتوانند حس موسیقی را بیشتر کنند چون احتمالا هشتاد درصد مخاطبان نمی‌توانند شعر تمام آهنگ‌ها را متوجه شوند. من اول آهنگ می‌سازم و یک سری آوا رویش می‌گذارم. بعد سعی می‌کنم شعری بگویم که بیشترین نزدیکی به اواهای مد نظرم را داشته باشد. استثنا هم داریم. مثلا در قطعه دنیا متحد می‌شود اول شعر به دلم نشست و رویش آهنگ ساختم، ولی این اتفاق نادری است.

- در آلبوم تولد دوباره از ملودی و شعر عربی‌‌ استفاده کردی، چطور با این موسیقی آشنا شدی و تصمیم گرفتی از آن استفاده کنی؟

قبلا هم در همین مصاحبه به تو گفتم، من برای تصمیم‌هایم فکر نمی‌کنم. یک دفعه یک احساسی به من دست می‌دهد که دوست دارم از موسیقی عربی استفاده کنم.‌ به این احساس خودم اطمینان دارم چون تا حالا موفق بوده است. شنیده بودم شعر عربی مضامین بلندی دارد اما قصد ایرا واقعا این نیست که پیغام‌های عمیقی را به شنونده منتقل کند. براساس اتفاق صدای یک خواننده عرب اهل سوریه را شنیدم. صدایش خیلی خوب بود. بعد از اجرایش با هم ملاقات کردیم. من شعر هایی به انگلیسی به او دادم، او هم همان‌ جا به عربی ترجمه کرد و خواند و به همین سادگی تصمیم گرفتم در آلبوم تولد دوباره با او همکاری کنم.

- به استفاده از موسیقی ایرانی و شعر فارسی در کارهای بعدی فکر نکرده‌ای؟

راستش را بخواهی من چیز زیادی از موسیقی ایرانی نمی‌دانم. کارهایی در اینترنت از ... و ... شنیده‌ام که زیاد راضی‌ام نکرده‌اند.

- موسیقی اصیل ایرانی چیزی غیر از آنهایی‌ست که شنیده‌ای.

خب، حتما کارهای خواننده‌های خوب‌تان را برای من بفرست، خیلی دوست دارم اگر آن قدر که می‌گویی خوبند با آنها همکاری داشته باشم.

- ساختن کلیپ‌ها هم بر عهده خودت است؟

من در زمینه ویدئوها از اول با یک نفر کار کرده‌ام. هر کلیپی که تو می‌بینی یک کار گروهی است. من فقط به موسیقی فکر می‌کنم. در قدم اول فقط آن موسیقی که به ذهنم می‌رسد را می‌سازم و بعد به بُعد بصری و ویدئو‌هایی که ممکن است برای این موسیقی جذاب باشند فکر می‌کنم. همکارم هم سعی می‌کند با بهترین ابزاری که در اختیار داریم ویدئوها را بسازد. می‌‌شود گفت او یک کارگردان تکنیکی و من یک کارگردان هنری هستم. البته آن قدر هم حوزه کاری‌مان مجزا نیست، در کار هم زیاد فضولی می‌کنیم.

- جغرافیای این کلیپ‌ها هم عوض شده، قبلا در قلعه‌های قدیمی و جنگل‌های اروپا، الان در بیابان‌های آسیا.

خب، اینتغییر جغرافیا برمی‌گردد به عقیده من که دوست دارم موسیقی ایرا برای همه باشد. یادم می‌آید در ایمیل‌هایت گفتی چرا کم‌کار هستم. مدت زیادی است که دارم فکر می‌کنم فضای آلبوم بعدی چطور باشد که تکراری نشود و آدم‌های بیشتری را هم درگیر خودش کند. این‌که موسیقی ایرانی را پیشنهاد کردی دوباره باعث شد فکرم مشغول شود. من حتی فکر نمی‌کردم کسی در ایران به موسیقی من گوش می‌کند، چه برسد به این‌که بخواهد با من مصاحبه کند.

منبع‌: همشهری جوان

تاریخ انتشار : دوشنبه 5 مهر 1389 - 00:00

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود گفت‌وگو با اریک لوی٬ آهنگساز فرانسوی | موسیقی ما