جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
mozart
دربارهٔ موتسارت؛
از گمنامی تا روی جلد شکلات

موسیقی ما - نیکلاس کنیون: حالا از یکسو تصویر موتسارت بر میلیون‌ها بسته شکلات در سالزبرگ تقش بسته و از سوی دیگر ملودیهایش را میلیون‌ها نفر در سراسر جهان روی تلفن همراهشان گذاشته‌اند. علاوه بر اینها او یکی از 10 چهره فرهنگی هزاره گذشته مجله «تایم» است، آهنگسازی که بیش از هر آهنگساز کلاسیک دیگر سی‌دی‌هایش عرضه شده و حالا قرار است، تمامی نت‌هایی که در زندگی کوتاهش نوشت وارد موج رادیویی «رادیو3» شود.

اما جایگاه موتسارت به عنوان یکی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ همیشه جایگاهی مطمئن نبود. ما رابطه‌ای توام با عشق و نفرت با موسیقی او داشتیم . هنوز مدت زیادی از زمانی که ماریا کالاس موسیقی موتسارت را «احمقانه» خواند یا گلن گولد موتسارت را «آهنگسازی بد» نامید که «خیلی دیر مرد» نگذشته است.

شاید این گفته‌ها به دلیل برخی قطعات آریا و سونات‌های پیانو ساده موتسارت باشد. اما نمی‌شود به راحتی فردریک دلوس را برای گفتن این جمله بخشید: «اگر کسی به من بگوید موتسارت دوست دارد، همان موقع می‌فهمم که موسیقیدان بدی است.»

مشکل اینجا بود؛ در عصری که زیر سلطه آهنگسازان بزرگ رمانتیک بود، موتسارت در برابر بزرگانی چون برامس و واگنر شبیه بستنی یخی بود! فقط تعداد محدودی از آثار نامعمول او بطور مداوم اجرا می‌شد. او را کودکی ابدی می‌دانستند، اسطوره‌ای که پس از مرگش برخاست. این اسطوره به لطف کنستانز، بیوه موتسارت شکل گرفت که سعی کرد از او تصویر نابغه‌ای معصوم و ظریف ارائه دهد.

این تصویر به همراه داستان‌های خیالی از بداخلاقی و ولخرجی موتسارت به سرعت زندگی او را به رمانی رمانتیک شبیه ساخت.

وقتی 30 سال پیش نمایشنامه «آمادئوس» نوشته پیتر شافر در «نشنال تیه‌تر» اجرا شد، داستان موتسارت از سر به ته عوض شد: در این متن با مردی بددهن و حیله‌گر روبرو بودیم که اتفاقاتی غریب موجب شد برترین موسیقی دوره‌اش را بنویسد.

این نمایشنامه مسئله نبوغ و رابطه انسان و اثر خلاقانه را بررسی می‌کرد. «آمادئوس» بسیاری از افسانه‌های پیرامون زندگی موتسارت را تغییر داد. این نمایشنامه به فیلمی بسیار موفق به همین نام به کارگردانی میلوش فورمن هم بدل شد و درنتیجه شهرت موتسارت اوج گرفت.

از آن زمان موتسارت به چهره‌ای موثر و جدی تبدیل شد. متخصصان و نوازندگان عمق پنهان موسیقی او را کشف کردند، گذر زمان غنا و تازگی دیگری به آثار او بخشید. اجرای «آکادمی موسیقی کهن» از سمفونی‌های او به رتبه‌های بالای جدول پرفروش‌های مجله «بیلبورد» رسید و کنار آثار پاواروتی ایستاد و پروژه انتشار تمامی آثار او در سال 1991 به بهانه دویستمین سالگرد مرگش بسیار فروش کرد.

شاید بگویید این اوج موتسارت بود، اما با گذشت یک دهه از قرم بیست و یکم هیچ نشانی از افول جایگاه موتسارت در بین آهنگسازان بزرگ کلاسیک نمی‌بینیم. اپراهای او که زمانی مورخی بریتانیایی آنها را «بدون داستان منسجم و عاری از تلاش برای ایجاد ابهام نمایشی» خوانده بود تماشاخانه‌ها را پر کرده‌اند.

و این آثار همچنان قدرت خود را حفظ کرده‌اند؛ قدرت این آثار در گوناگونی احساسات بشری هستند که در شنونده ایجاد می‌کنند. تفسیرهای مختلف دراماتیک و موسیقایی که از این آثار می‌شود نشان از جاودانگی و قدرت الهام موتسارت است. موسیقی او همان‌طور با ما رابطه برقرار می‌کند که با وین قرن هجدهم سخن گفت.

چیزی کاملا معاصر در درام موسیقی او وجود دارد: موتسارت هماهنگی غریبی با زمانه پرافت‌و‌خیز ما، بی‌ثباتی احساسی ما و توانایی ما در جذب گذرای آرامش و نه درک کامل آن دارد. نواهایی آرام می‌شنویم و ناگهان نوایی جدید این آرامش را برهم می‌زند. کنایه‌ای زیر تمامی سطوح دیده می‌شود؛ ابهام زندگی و محو شدن لذت در رنج هرگز بدین زیبایی در موسیقی نقش نبسته بود.

موتسارت با فاصله‌ای بعید از کودک ابدی، بالغ‌ترین و متفکرترین فرد تاریخ است.


نیکلاس کنیون نویسنده کتاب «راهنمای موتسارت» (انتشارات فیبر) و همچنین مدیر «مرکز باربیکان»، بزرگترین مرکز هنری اروپا است.

منبع: خبر آنلاین، ترجمه: حسین عیدی‌زاده

تاریخ انتشار : چهارشنبه 15 دی 1389 - 00:00

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود از گمنامی تا روی جلد شکلات | موسیقی ما