
فوریه گذشته وصیت احمد ارتگان، تهیهکننده برجسته موسیقی قرن بیستم ایالات متحده، توسط همسرش انجام شد و ۲۶ میلیون دلار از میراث احمد ارتگان به دانشگاه آکسفورد اهدا شد تا هر سال ۳۵ بورسیه تحصیلی به دانشجویان مستعد تعلق بگیرد.
به روایت گاردین، این هدیه سخاوتمندانهترین کار انسانیای بوده است که در تاریخ ۹۰۰ ساله آکسفورد به آن اهدا شده است که البته قطعا احمد ارتگان چیزی جز این را نمیخواسته. در مقابل این سخاوتمندی بزرگ، دانشگاه آکسفورد هم چندی پیش کتاب «آخرین سلطان» نوشته رابرت گرینفیلد را منتشر کرد، کتابی که این مرد هنردوست بزرگ را به تصویر میکشد. این کتاب عصاره حرفه و زندگی احمد ارتگانی را به تصویر میکشد که حدود شش دهه راه را برای هنرمندان زن و مرد دنیای موسیقی هموار میکرد.
وقتی راجع به کسانی که در پشتپرده سنهای موسیقی فعالیت میکردند صحبت میشود، همیشه این سه اسم را به خاطر میآوریم کلایو دیویس، مو استین و احمد ارتگان.
در ۲۹ اکتبر سال ۲۰۰۶ احمد ارتگان در ۸۳ سالگی در کنسرت رولینگ استونز که قرار بود در سالن تئاتر بیکن برگزار شود، شرکت کرد؛ همان کنسرت مشهوری که ماریت اسکورسیزی با فیلمبرداری از آن مستند - کنسرت «نوری بیفروز» را ساخت. قبل از آغاز کنسرت، ارتگان در قسمت ویآی پی کنسرت قرارگرفت اما لحظاتی بعد از هوش رفت و سرش به زمین بتنی برخورد کرد. او به سرعت به بیمارستان برده شد. با اینکه در ابتدا وضعیت سلامت ارتگان به ثبات رسید اما به زودی حالش به وخامت کشید. اعلام خبر درگذشت او توسط گیتاریست لدزپلین، جیمی پیج، در «رد میوزیک هال آو فیم لندن» صورت گرفت. ارتگان برای مدتی به کما رفت و در ۱۴ دسامبر در حالی که خانوادهاش کنار او بودند، در بیمارستان درگذشت. او در ۱۸ دسامبر در استانبول به خاک سپرده شد.
آنچه ارتگان با گروههایی نظیر کریم، لدزپلین، رولینگ استونز، جنسیس و هنرمندانی نظیر فیل کالینز به دست آورد، زبانزد است و باعث شهرت اوست اما کار او با موزیسینهایی نظیر ری چارلز، روث براون، ارتا فرنکلین و بن ای کینگ نشان واضحی است از بینش او نسبت به موسیقی پاپ و افقی که او برای موسیقی پاپ در نظر گرفته بود؛ افقی که چندان میسر نشد. خیلیها میگویند ارتگان نخستین کسی بود که در سال ۱۹۳۵ (در ۱۳ سالگی) از الا فیتزجرالد امضایش را تقاضا کرد. اما او به اندازه کافی زندگی کرد تا با اعضای گروه مثل «کید راک» یا «پاملا اندرسون» هم برخورد داشته باشد!
بنا به روایت نیویورک تایمز، او در سال ۲۰۰۶ در ۸۳ سالگی درحالی که هنوز مشغول به راک بود، (هنوز با موسیقی درگیر بود) درگذشت. در واقع او در پشت استیج یکی از کنسرتهای رولینگ استونز در منهتن از حال رفت و درگذشت.
ارتگان همهچیز را با هم داشت یعنی زمان مناسب، سلیقه خوب و شانس، بنابراین برخلاف اکثر تولیدکنندگان در صنعت موسیقی، او حقیقتا چیزی را که میساخت، دوست داشت و اتفاقا آن را درک میکرد.
نویسنده (گرینفیلد) در کتابش نقل میکند که بهترین و دوستداشتنیترین خاطره من از زندگی ارتگان زمانی است که قرار بود با هنرمندی در بلمی (Blimey) اجرا داشته باشد. من به انگلیس رفته بودم. وقتی او به محل برگزاری رسید و به پشت صحنه رفت، جمعیت زیادی دیده میشدند که دور یک مرد ایستاده بودند؛ چیزی که خیلی زیاد در این صنعت یا تجارت (درباره تهیهکنندگان) دیده نمیشود. و درست در وسط آنها احمد ارتگان ایستاده بود و قاعدتا همه توجه اطرافیان را به خود جلب کرده بود؛ چیزی که همیشه درباره او صادق بود. البته او خود چنین توجهی را میطلبید زیرا اینطور بود که میتوانست حرفهاش را پیش برد.
خیلی از ما که ارتگان را میشناسیم تنها با اهمیت او در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی آشنا هستیم اما این کتاب آشکار میسازد که این مرد چطور نقش مهم و کمنظیری را در کل موسیقی امریکایی برعهده دارد اما معروفترین ویژگی ارتگان سلیقه خاص و خوب او در موسیقی است و اکثرا او را با این ویژگی یاد میکنند.
نکته مهم دیگری که در این کتاب درباره آن اطلاعات کسب میکنیم، اتفاقاتی است که در پشتصحنههای موسیقی میافتد؛ مانورهای ارتگان در رقابت با دیگر تولیدکنندگان، مذاکرات و تکنیکهای او برای ساخت کارهایی که از هنرمندانشان ستارگانی میساختند. البته چیزی که حقیقت دارد این است که در آن زمان رکورد موسیقی یک بیزینس واقعی بوده است.
احمد ارتگان متولد ۳۱ جولای ۱۹۲۳، درگذشته به سال ۲۰۰۶، موزیسین و بیزینسمن ترکی- امریکایی است که بیشتر به خاطر بنیانگذاری و ریاست «آتلانتیک رکورد» شناخته شده و معروف است. همچنین بسیاری او را کاشف هنرمندانی نظیر ری چارلز، اریک کلاپتون، فیل کالینز و گروههایی مثل رولینگ استونز، جنسیس، لدزپلین و... میشناسند. (همین بس که گروه افسانهیی لدزپلین پس از منحل شدن به خاطر مرگ نوازنده درامزشان تنها یکبار دیگر، ۳۰ سال بعد از این واقعه، در کنار هم روی صحنه رفتند، آن هم در گرامیداشت احمد ارتگان در سال ۲۰۰۷). ارتگان همچنین در حوزه موسیقی بلوز کلاسیک و پاپ کار کرده است و ریاست راکاندرول هال آو فیم (تالار افتخارات راکاندرول) و همچنین موزه این تالار را برعهده داشته است. همچنین او با عنوان «یکی از برترین چهرههای صنعت موسیقی مدرن» شناخته میشود.
ارتگان در استانبول در یک خانواده ترک به دنیا آمد، احمد و خانوادهاش در سال ۱۹۳۵ به همراه پدرش منیر ارتگان که نخستین سفیر جمهوری جدید ترکیه به امریکا بود، به واشنگتن نقل مکان کردند. احمد در ۹ سالگی توسط برادر بزرگترش، نساحی، با موسیقی جز آشنا شد بدینترتیب که نساحی او را به کنسرت هنرمندانی مثل دوک الینگتون و کب کلووی در لندن برد. در ۱۴ سالگی مادرش برای او ماشین رکوردی خرید که با آن آهنگسازی میکرد و به موسیقی بیکلام آن ترانه اضافه میکرد. همچنین دو برادر به خرید و جمعآوری آثار جز و بلوز مشغول شدند به نحوی که بیش از ۱۵ هزار نسخه از این آثار را جمعآوری کرده بودند. آنها با هنرمندانی نظیر دوک الینگتون، لنا هورن و جلی رول مورتن آشنا شدند. آنها همچنین به دنبال موسیقی گوش کردن به نیواورلئان و هارلم سفر کردند تا بیشتر بدانند و بیاموزند.
بعد در سال ۱۹۴۴ منیر ارتگان درگذشت و احمد از کالج سنتجان فارغالتحصیل شد. کمی بعد خانواده به ترکیه بازگشتند اما احمد به همراه برادرش در امریکا ماندند. احمد در واشنگتن ماند و تصمیم گرفت به عنوان یک رشته تکمیلی وارد کار رکورد موسیقی شود تا کمکی برای گذراندن دوران دانشگاهش هم باشد.
- ترجمه و تالیف
منبع: اعتماد
افزودن یک دیدگاه جدید