![آهنگساز : یحیی سپهری شکیب](https://musicema.ir/sites/default/files/styles/300/public/news/1c/0.324marham_x15x1.jpg?itok=DITFuCdO)
نگاهی به موسیقی فیلم مرهم
آهنگساز : یحیی سپهری شکیب
سمیه قاضیازده: علیرضا داوودنژاد مرهم را در فضای خانواده و در ستایش آن ساخته است. در این راه خانوادهاش هم رلهای اصلی را برای درآوردن فضای خانوادگی، صمیمی و قابل باور فیلم بازی کردهاند. موسیقی آخرین ساختهء داوونژاد هم خارج از این فضا نبوده و توسط خواهرزادهاش یحیی سپهری شکیب ساخته شده است تا نمای کاملی از یک پروژه موفق خانوادگی را ترسیم کرده باشد. موسیقی که مورد توجه مردم و منتقدان قرار گرفت و توانست کاندیدای جایزه بهترین موسیقی فیلم در پنجمین جشن نویسندگان و منتقدان خانهء سینما بشود. یحیی سپهری شکیب از کودکی با موسیقی عجین بوده و از زمانی که توانسته ساز بزند در موسیقی فیلمهای داوودنژاد که غالبا توسط پدرش بهمن سپهری شکسب ساخته میشده حضور داشته.گاه گیتار نواخته،گاه سه تار و گاهی هم تار. او پیش از این موسیقی فیلم تیغزن را برای داوودنژاد نوشته بود و مرهم دومین تجربهء آهنگسازی او برای فلیمهای داییاش است. اما او در کارنامهاش ساخت موسیقی فیلمهایی چون حریم، نیش و زنبور، فاصله، سه درجه تب، همهچی آرومه، دختر شاه پریون، آخرین سرقت و مجموعهء تلویزیونی بچهها نگاه میکنند را دارد.
موسیقی تیتراژ ابتدایی فیلم مرهم بر خلاف شروع تکاندهنده و پرتحرک تصاویر آن، موسیقی است آرام. موسیقی که در فضای موسیقی تلفیقی ساخته شده است و از فضای مبهم فیلم، ذهن و زندگی سردرگم شخصیت اصلی را خبر میدهد. تا پایان فیلم هم، همراهی موسیقی فیوژن با تصاویر فیلم و شخصیت مریم (طناز طباطبایی) که در بند مواد مخدر روانگردان است کاملا معنادار است و سازهایی که هرکدام به شکلی بدون اینکه با هم سنخیت مشخصی داشته باشند نواخته میشوند، خبر از سردرگمی و گیجی مریم در زندگی میدهند. در مجموع هم فضای کلی موسیقی مرهم موسیقی است افکتیو که برای اتمسفر کلی فیلم ساخته شده است و با استفاده از سازهای الکترونیک نواخته شده است هرچند سازهایی چون سهتار یا گیتار آنها را همراهی کرده است.
بعد از اینکه مریم از خانه فرار میکند و سر از اکباتان در میآورد، موسیقی همراه با تصاویر اصلی فیلم و جوانانی میشود که در ۳۶۰ درجهء اکباتان مشغول اجرای موسیقی رپ هستند. در این سکانس یکی از معروفترین ترانههای گروه زدبازی اجرا میشود که اتفاقا تم اصلی آن تا پایان همراه فیلم میماند. حتی تیتراژ آخر فیلم هم به نوعی ورژن تغییر یافتهء همین موسیقی رپ است. هرچند به نظر میرسد که جز آهنگساز، خود داوودنژاد هم علاقهء ویژهای به استفاده از این موسیقی و نمایش فضای روز و موسیقی روز جامعه دارد. جالب اینجاست که به جز حمایتهای بیچون و چرای عزیز (کبری حسنزاده)، تنها چیزی که لبهای مریم را به خنده باز میکند همین موسیقیهاست.
با این حال سپهری شکیب نشان داده است که علاقهای به سانتیمانتال کردن موسیقی موسیقی ندارد. در لحظاتی که مریم درگیر مسائل و مشکلاتش مانده وهای های اشک میریزد، موسیقی روی آن نمیآید و همدردی با شخصیت بیش از آنکه به عهده موسیقی باشد به عهده تماشاگر است. سپهری شکیب موسیقی را همچون تصاویر به سمت رئال سوق داده است. تنها به همین شکل هم بود که این موسیقی میتوانست موفق باشد و در همراهی کامل با فضای مستندگونهء مرهم قرار بگیرد. به یاد بیاورید صحنهای را که مریم در جنگل گیر افتاده است و صداهای کوبندهای که روی آن آمده است بیش از آنکه همراه اشک و اندوه و جیغ و فریادهای شخصیت باشد، صدای حادثهای است که در شرف وقوع است. صدای قلبی است که ضربانش تند شده. به جز این صحنه، موسیقی آغاز اغلب سکانسها در مرهم با سازهای کوبهای نواخته شده است. موسیقی پرشوری که با ضربههایش توجه مخاطب را به خود جلب میکند. جالب اینجاست که آهنگساز برای نواختن اصوات کوبهای سراغ سازهای مرسومی چون پرکاشن و دف و تنبک نرفته و در عوض ترجیح داده تا از سازهای کوبهای ملل مختلف چون اودو (کاسه چینی)، کوزه و ساز تبتی منجیرا که صدای زنگ میدهد استفاده کند. صدای همهء اینها هرچند ممکن است در کلیت موسیقی این فیلم شنیده نشود اما رنگبندی جدیدی به اثر این آهنگساز جوان داده است که کار او را از کار دیگر آهنگسازان متمایز میکند و طروات جوانیاش را نشان میدهد.
موسیقی مرهم به جز حجم بسیار زیادی از آنکه بر اساس سازهای الکترونیک ساخته شده است، بر پایهء ترکیب دو ساز تار و گیتار که به نوعی نمایندگان نسل قدیم و جدید هستند ساخته شده است. پیش از این، این ایده در مصائب شیرین و همچنین بهشت از آن تو داوودنژاد هم شنیده شده بود که موسیقی هر دوشان توسط بهمن سپهری شکیب ساخته شده بود و اتفاقاً موسیقی فیلم بهشت از آن تو کاندید دریافت سیمرغ هم بود. در واقع آهنگساز مرهم سراغ ایدهء قدیمی پدرش رفته و آن را با روایتی جدید بازگو کرده است. روایتی که در آن سهم سازهای الکترونیک و موسیقی فیوژن هم کمتر از آن ایده نیست. به هر حال سپهری شکیب به طور مشخص برای شخصیتهای اصلی سازهای مشخصی را در نظر گرفته است. صدای مریم گیتار است، صدای عزیز تار و صدای احترام طبلا. زمانی که برای اولین بار عزیز و احترام پس از سالها همدیگر را در متل قو ملاقات میکنند ترکیب غریب تار و طبلای هندی شنیده میشود. با فلاش بکی که به گذشته زده میشود موسیقی ریتمیک میشود و آشتی دو خواهر با موسیقی جشن گرفته میشود.
موسیقی تیتراژ پایانی که ترکیبی است از صدای سهتار، هارمونیکا، فلوت و تنبور موسیقی است که نمایندگان تمامی اعضای خانواده را کنار هم دارد و قرار است صدای خانوادهای را دور هم داشته باشد. این تیتراژ در پی سکانس پایانی میآید که در آن اوج موسیقی مرهم شنیده میشود. لحظاتی که مریم و عزیز در خیابان به هم میرسند و صدای تار و گیتار به شکلی بسیار زیبا و دور از کلیشهء تلفیقهای دمدستی شنیده میشود. همراهی این دو ساز به قدری زیباست که واقعا میتوان از نمادهای بارز تاثیر موسیقی فیلم قلمداد شود.
به هر روی، سپهری شکیب از آن دست آهنگسازان جوانی است که اگر مسیرش را در آهنگسازی درست انتخاب کند و برای فیلمهایی از جنس مرهم موسیقی بسازد بیشک میشود به آیندهء موسیقاییاش امیدوار بود. آهنگسازی است خوشقریحه و نوپرداز که در موسیقی فیلم مرهم به خوبی توانسته از پس لحظات پر از حادثه و احساس آن بربیاید.
منبع: مجله فیلم
موسیقی تیتراژ ابتدایی فیلم مرهم بر خلاف شروع تکاندهنده و پرتحرک تصاویر آن، موسیقی است آرام. موسیقی که در فضای موسیقی تلفیقی ساخته شده است و از فضای مبهم فیلم، ذهن و زندگی سردرگم شخصیت اصلی را خبر میدهد. تا پایان فیلم هم، همراهی موسیقی فیوژن با تصاویر فیلم و شخصیت مریم (طناز طباطبایی) که در بند مواد مخدر روانگردان است کاملا معنادار است و سازهایی که هرکدام به شکلی بدون اینکه با هم سنخیت مشخصی داشته باشند نواخته میشوند، خبر از سردرگمی و گیجی مریم در زندگی میدهند. در مجموع هم فضای کلی موسیقی مرهم موسیقی است افکتیو که برای اتمسفر کلی فیلم ساخته شده است و با استفاده از سازهای الکترونیک نواخته شده است هرچند سازهایی چون سهتار یا گیتار آنها را همراهی کرده است.
بعد از اینکه مریم از خانه فرار میکند و سر از اکباتان در میآورد، موسیقی همراه با تصاویر اصلی فیلم و جوانانی میشود که در ۳۶۰ درجهء اکباتان مشغول اجرای موسیقی رپ هستند. در این سکانس یکی از معروفترین ترانههای گروه زدبازی اجرا میشود که اتفاقا تم اصلی آن تا پایان همراه فیلم میماند. حتی تیتراژ آخر فیلم هم به نوعی ورژن تغییر یافتهء همین موسیقی رپ است. هرچند به نظر میرسد که جز آهنگساز، خود داوودنژاد هم علاقهء ویژهای به استفاده از این موسیقی و نمایش فضای روز و موسیقی روز جامعه دارد. جالب اینجاست که به جز حمایتهای بیچون و چرای عزیز (کبری حسنزاده)، تنها چیزی که لبهای مریم را به خنده باز میکند همین موسیقیهاست.
با این حال سپهری شکیب نشان داده است که علاقهای به سانتیمانتال کردن موسیقی موسیقی ندارد. در لحظاتی که مریم درگیر مسائل و مشکلاتش مانده وهای های اشک میریزد، موسیقی روی آن نمیآید و همدردی با شخصیت بیش از آنکه به عهده موسیقی باشد به عهده تماشاگر است. سپهری شکیب موسیقی را همچون تصاویر به سمت رئال سوق داده است. تنها به همین شکل هم بود که این موسیقی میتوانست موفق باشد و در همراهی کامل با فضای مستندگونهء مرهم قرار بگیرد. به یاد بیاورید صحنهای را که مریم در جنگل گیر افتاده است و صداهای کوبندهای که روی آن آمده است بیش از آنکه همراه اشک و اندوه و جیغ و فریادهای شخصیت باشد، صدای حادثهای است که در شرف وقوع است. صدای قلبی است که ضربانش تند شده. به جز این صحنه، موسیقی آغاز اغلب سکانسها در مرهم با سازهای کوبهای نواخته شده است. موسیقی پرشوری که با ضربههایش توجه مخاطب را به خود جلب میکند. جالب اینجاست که آهنگساز برای نواختن اصوات کوبهای سراغ سازهای مرسومی چون پرکاشن و دف و تنبک نرفته و در عوض ترجیح داده تا از سازهای کوبهای ملل مختلف چون اودو (کاسه چینی)، کوزه و ساز تبتی منجیرا که صدای زنگ میدهد استفاده کند. صدای همهء اینها هرچند ممکن است در کلیت موسیقی این فیلم شنیده نشود اما رنگبندی جدیدی به اثر این آهنگساز جوان داده است که کار او را از کار دیگر آهنگسازان متمایز میکند و طروات جوانیاش را نشان میدهد.
موسیقی مرهم به جز حجم بسیار زیادی از آنکه بر اساس سازهای الکترونیک ساخته شده است، بر پایهء ترکیب دو ساز تار و گیتار که به نوعی نمایندگان نسل قدیم و جدید هستند ساخته شده است. پیش از این، این ایده در مصائب شیرین و همچنین بهشت از آن تو داوودنژاد هم شنیده شده بود که موسیقی هر دوشان توسط بهمن سپهری شکیب ساخته شده بود و اتفاقاً موسیقی فیلم بهشت از آن تو کاندید دریافت سیمرغ هم بود. در واقع آهنگساز مرهم سراغ ایدهء قدیمی پدرش رفته و آن را با روایتی جدید بازگو کرده است. روایتی که در آن سهم سازهای الکترونیک و موسیقی فیوژن هم کمتر از آن ایده نیست. به هر حال سپهری شکیب به طور مشخص برای شخصیتهای اصلی سازهای مشخصی را در نظر گرفته است. صدای مریم گیتار است، صدای عزیز تار و صدای احترام طبلا. زمانی که برای اولین بار عزیز و احترام پس از سالها همدیگر را در متل قو ملاقات میکنند ترکیب غریب تار و طبلای هندی شنیده میشود. با فلاش بکی که به گذشته زده میشود موسیقی ریتمیک میشود و آشتی دو خواهر با موسیقی جشن گرفته میشود.
موسیقی تیتراژ پایانی که ترکیبی است از صدای سهتار، هارمونیکا، فلوت و تنبور موسیقی است که نمایندگان تمامی اعضای خانواده را کنار هم دارد و قرار است صدای خانوادهای را دور هم داشته باشد. این تیتراژ در پی سکانس پایانی میآید که در آن اوج موسیقی مرهم شنیده میشود. لحظاتی که مریم و عزیز در خیابان به هم میرسند و صدای تار و گیتار به شکلی بسیار زیبا و دور از کلیشهء تلفیقهای دمدستی شنیده میشود. همراهی این دو ساز به قدری زیباست که واقعا میتوان از نمادهای بارز تاثیر موسیقی فیلم قلمداد شود.
به هر روی، سپهری شکیب از آن دست آهنگسازان جوانی است که اگر مسیرش را در آهنگسازی درست انتخاب کند و برای فیلمهایی از جنس مرهم موسیقی بسازد بیشک میشود به آیندهء موسیقاییاش امیدوار بود. آهنگسازی است خوشقریحه و نوپرداز که در موسیقی فیلم مرهم به خوبی توانسته از پس لحظات پر از حادثه و احساس آن بربیاید.
منبع: مجله فیلم
تاریخ انتشار : یکشنبه 5 تیر 1390 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید