سايت «موسيقی ما» محل امنی برای اهالی موسيقی
روزنامهنگار كه باشی – لااقل برای مدت زیادی كه در روزنامهها كار كنی – خیلی چیزها، هیجاناش را از دست میدهد. این اتفاق هم كه نیفتد، رنگ و بوی خیلی چیزها تغییر میكند. ارتباط نزدیك و مستقیم با آدمها باعث میشود كه خیلی از آنها شكل عوض كنند، استحاله شوند، تطهیر شده یا بزرگیشان را از دست بدهند و جالب آنكه تمامی این اتفاقات در ذهن و روان تو رخ میدهد. روزنامهنگار كه باشی، اتفاقات هیچوقت برایت شكل همانی نیست كه افتاده است. وقایع تفاوت بسیاری دارد برای تو با كسی كه فرصت نیافته یا تقدیر همراهیاش نكرده كه روزنامهنگار باشد. در ایران كه دیگر همه چیز شكل متفاوتتری دارد. انگار هرروز داری بر روی زمینی راه میروی كه از شیشه ساخته شده است. شیشهای نازك و شكننده. اندكاندك یاد میگیری كه آرام نخوابی، كه استرس و فشارهای عصبی بخشی از زندگیات شود. كه وقتی كیف و كولهات را بر میداری تا از محل كارت – روزنامه باشد یا مجله و یا حتی یك سایت خبری – بیرون روی، طوری به اطرافات نگاه كنی، كه انگار این آخرین روزی است كه اینجا را میبینی. چند سال كه میگذرد، میشوی آدمی با هزاران تجربه تلخ و شیرین. خاطراتی كه یك دنیا غم بر شانههایت میگذارد و هزاران یاد شیرین. خیابانها و كوچههای شهر پر میشود از خاطره مكانهایی كه زمانی از صبح تا شبات یا حتی تمام 24 ساعت شبانه روزت را در آن گذراندی و در لحظهای كسی تصمیم گرفته است كه دیگر آنجا نباشد. بهخاطر یك مشكل كوچك كه هیچ ارتباطی به تو ندارد. در یك كلام روزنامهنگار كه باشی، در هر حوزهای كه كار كنی، سیاست سایه سنگیناش را بر سرت میگستراند. سایه سیاهی كه برای تو همیشه همراه است با هزاران دلهره و اضطراب و گاهی غم نان. با این وجود اما با چنگ و دندان تلاش میكنی كه روزنامهنگار بمانی.
با روح و خونات عجین میشود این حرفه بینان اما نامدار. هزار مطبعهات هم كه بسته شود، تلاش میكنی تا راهی بیابی برای ماندن. برای تلاش كردن كه به نوشتن زندهای. یاد گرفتهای كه نفس كشیدن یعنی كاغذ و قلم. خبر و گزارش. گفتوگو و بحث و مجادله. همین هم شیریناش میكند. اصلا میتوانی راهی دیگر داشته باشی برای زندگی جز طی كردن همین اضطرابها و زندگیها، اما مگر میشود؟ دیگر ربطی به تو ندارد كه خیلیها دلشان نمیخواهد تو روزنامهنگار باشی. خودت كه میخواهی. همین بس است. همه اینها را گفتم كه بگویم لطفی دارد در جایی مثل سايت «موسیقی ما» نوشتن. كه اسمات به لطف دوستان در تحریریهاش بیايد و این فرصت را پیدا كنی كه هزاران نفر مطالبات را بخوانند، آنهم در این قحطی مطبعه و روزنامه. كه سایتات بشود همان جایی كه محل امنی است برای مخاطبان موسیقی و بهخصوص خود اهالی موسیقی.
«موسیقی ما» یك ساله شد. تولدش مبارك. تولدمان مبارك. مبارك بماند انشا الله. برای همیشه. ما كه فرصت نیافتیم با روزنامهای همراه شویم برای مدتی دور و دراز، آرزو داریم كه با این سایت پیر شویم. جشن تولد هفتاد سالگیامان انشاالله همراه باشد با جشن میانسالگی سایتی موسیقایی.
تاریخ انتشار : شنبه 2 آبان 1388 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید