![](https://musicema.ir/sites/default/files/styles/300/public/IMG_8983_0.jpg?itok=7mkPAckB)
مراسم یادمان ادیب محبوب موسیقیدانها در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد
حسین علیزاده: بهمن بوستان سمبلی از ایران است
موسیقی ما - مراسم هشتادمین زادروز زنده یاد بهمن بوستان - پژوهشگر، ادیب و شاعر - شب گذشته در فرهنگسرای ارسباران به همت خانوادهی این هنرمند و با همکاری اهالی موسیقی برای گرامیداشت خاطره این ادیب محبوب موسیقیدانها برگزار شد.
حسین علیزاده از جمله سخنرانان این مراسم بود که طی برنامه بارها در ستایش و تقدیر از این پژوهشگر سخن گفت و بهمن بوستان را هویت ایران و ایرانی برشمرد: «میگویند کسی که از دنیا میرود زنده است؛ باید بگویم که بهمن بوستان واقعا اینگونه است. واقعا بعضیها آنقدر بزرگ و خالصاند که همیشه وجودشان احساس میشود و مرگ در مورد آنها معنی پیدا نمیکند. من خودم را یکی از شاگردان بهمن بوستان میدانم. معمولا در زندگینامههایی که از امثال من مینویسند، تنها نام استادان موسیقی نوشته میشود اما واقعا کسانی هستند که در زندگی ما نقش بسزایی دارند و از آنها بسیار میآموزیم ولی از نظر تخصصی هرگز نامی از آنها برده نمیشود. بوستان در واقع یکی از مشوقین من بود. وقتی حدودا 25 ساله بودم، روزی از حیاط رادیو عبور میکردم که او را دیدم. در آن زمان خیلی هم با یکدیگر آشنا نبودیم اما ایشان از همان اول من را حسین صدا زد. من به هر حال این اسم را دوست دارم. برگشتم و دیدم یک آقای بلند و خوش تیپ و خوش صدا من را صدا میکند. به من گفت این قطعه جدید تو را که از برنامه «گلچین هفته» پخش شده شنیدهام و به نظر اثر خوبی است. من این قطعه را برای آرم برنامهام استفاده کردهام. برای من افتخار بسیار بزرگی بود چرا که شنیده بودم کسی به اسم بهمن بوستان حضور دارد که موسیقی را بسیار خوب میشناسد.»
علیزاده با اشاره به نقش مهم بهمن بوستان در برنامههای رادیو و تلویزیون ادامه داد: «وقتی از رادیو و موسیقی رادیو صحبت شده خیلی کم از بهمن بوستان سخنی به میان آمده در حالی که بوستان یکی از افراد تعیینکننده در برنامه موسیقی رادیو و تلویزیون بود و تهیهکننده و برنامهریز بسیاری از برنامههایی بود که از تلویزیون پخش میشدند. وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم تشویقی که آن روز در حیاط رادیو توسط بهمن بوستان صورت گرفت؛ بعدها نیز ادامه داشت. همیشه فکر میکردم کسی معلم انسان است که او را بفهمد و تشویقاش کند؛ به هرحال بسیاری از معلمها هستند که نه تنها شاگردشان را تشویق نمیکنند بلکه ممکن است جلوی پیشرفت او را هم بگیرند. من وقتی میخواهم از استادانم یاد کنم بهمن بوستان برایم جایگاه ویژهای دارد. آن زمان که بعد از مدتها به ایران برگشتم، روزی ایشان به همراه علی (فرزند بهمن بوستان) پیش من آمدند. او علی را به سمت من هل داد و گفت علی را به تو سپردم. من خوشحالم که علی امروز در کنار ما است و حضوری بسیار تعیین کننده دارد. رضا (فرزند دیگر بهمن بوستان) نیز کارهای ارزشمندی انجام میدهد، منتهی خودش بسیار بی سروصدا است.»
حسین علیزاده در پایان گفت: «وقتی همه ما میگوییم «ایران»، بلافاصله انعکاسی در وجودمان پیدا میکند. ما افرادی هستیم که تظاهر نمیکنیم و شعار هم نمیدهیم. زیباترین خصوصیتی هم که امشب در اینجا دیده میشود این است که فضا شعار زده نیست و حس خوبی در میان ما جاری است. همین لحظه هم که میگویم «ایران» حس عجیبی پیدا میکنم چرا که این کلمه هویت ما را ترسیم میکند و در واقع تمام زندگی و هویت و تاریخ ما را تعیین میکند. اصلا بدون آن وجودمان بی معنی است. بعضیها هم نامشان واقعا همان بار را دارد. وقتی این دوستان در این مراسم از بهمن بوستان صحبت میکردند، من احساس میکردم که از ایران سخن میگویند. بهمن بوستان به این دلیل به ذهن و حافظه تاریخی ما مینشیند که خودِ ایران است. بهمن بوستان در واقع یکی از ارزشهایی است که هیچ وقت فراموش نمیشود، چراکه تمام خصوصیاتش سمبلی از ایران بود؛ او یک ایرانی واقعی است و من وقتی میگویم بهمن بوستان یعنی «ایران».
او در ادامه به نحوه آشنایی خود با بهمن بوستان اشاره کرد و درباره فضایل اخلاقی این ادیب ادامه داد: «من با بهمن در سال 1338 آشنا شدم. او دوسال پیش از من به دانشکده آمده بود. از همان لحظه آغاز آشنایی متوجه شدم بهمن شخصیت ممتازی دارد که مورد توجه استاد ما دکتر محمد معین قرار گرفته است. دکتر معین به ما تحقیق در متون را درس میدادند و بهمن علاوه بر دستیاری او در فرهنگنامه دهخدا، در بعضی از مدخلهای فرهنگ معین با او همکاری میکرد و بسیار مورد اعتماد ایشان بود. اما بهمن تنها یک ادیب نبود، بلکه مردی دوستدار طبیعت، کوهنوری، غارپیمایی و دیگر خصوصیاتی بود که بسیار متفاوت بودند، او در واقع جنبهها و ویژگیهای متفاوتی را در خودش جمع کرده بود. وقتی به دعوت رضا قطبی به تلویزیون ملی ایران رفتم، بهمن از طریق دوست مشترکمان یعنی علی هاشمی از من خواست تا او را به تلویزیون معرفی کنم. من هم او را به مقامی در تلویزیون معرفی کردم که از من درباره حوزه کاری بهمن پرسید. من هم گفتم او ادیب و دستیار استاد معین است و در خوشنویسی و موسیقی هم صاحبنظر است و علاوه بر این شناخت کاملی هم از ورزش باستانی و تاریخ آن دارد.»
پارسینژاد تصریح کرد: «وقتی من از ویژگیهای متفاوت بهمن گفتم، آن فرد حرف مرا باور نکرد، به همین دلیل در اولین ملاقات با بوستان، شروع به پرسیدن سوالات مختلف کرد و از بهمن خواست تا چند بیتی از سعدی بخواند. بهمن هم شروع کرد از بوستان و گلستان و در ادامه هم قصیدهای از خاقانی خواند. از علاقهاش به ملکالشعرای بهار گفت و قصیدهای طولانی از این شاعر خواند. مجددا آن مقام تلویزیونی از موسیقی پرسید و بهمن هم شروع کردن به تفصیل از باربد و نکیسا و... و در ادامه از نظریات فارابی و ابن سینا و فخررازی در موسیقی سخن به میان آورد. علم و آگاهی بوستان آن مقام تلویزیونی را تحت تاثیر قرار داد و او را بسیار متعجب کرد. حوزه آگاهی و دانش بوستان بینظیر بود و از نظر من بهمن بوستان یک ایرانی کامل تمام عیار بود.»
این پژوهشگر شناخته شده در سالهای اولیه دهه چهل پس از فارغالتحصیلی در رشته ادبیات فارسی، به استخدام سازمان رادیو تلویزیون ملی درآمد و به علت حافظه قوی و دانش بالا در تبارشناسی اهالی موسیقی، سالها مدیریت آرشیو موسیقی سازمان عریض و طویل رادیو تلویزیون را عهدهدار بود. پارسینژاد با اشاره به حضور او در صدا و سیما گفت: «در زمانی که بوستان در تلویزیون فعالیت میکرد، شخصیتهایی مثل احمد عبادی، حسن کسایی، جلیل شهناز، مجد و دیگر اساتید در انزوا بودند و این بهمن بود که پای آنها را به تلویزیون باز کرد. او برنامه «هفت شهر عشق» را ادامه داد و باعث شد این شخصیتها از فراموشی و خاموشی بیرون کشیده شوند. امیدوارم خانواده او منشا خدمت به فرهنگ ایران باشند.»
مهندس هوشنگ امیر اردلان یکی دیگر از سخنران این مراسم بود که در سخنانی گفت: «بهمن بوستان یک نفر نبود، بلکه یک قبیله بود. روزگاری که در غربت بودم، بهمن بوستان، بیژن بیژنی و یدالله کابلی افرادی بودند که همواره برای من نامه میفرستادند. نامههای بهمن بوستان به من درس زندگی میداد. من نمیدانستم که بهمن بوستان شاعر هم هست اما مرصعترین شعرش، دو فرزند او علی و رضا بوستان هستند.»
محمدرضا طالقانی نیز در این مراسم گفت: «من از بهمن بوستان تقلید میکردم و وقتی کنار ایشان مینشستم مدام به این فکر میکردم که چه چیزی میتوانم از او یاد بگیرم. وقتی برای آخرین بار به دیدار او رفتم، همسرشان به من گفتند اگر حافظهاش یاری نکرد، عیبی ندارد. تا من به خدمت او رسیدم به من گفت: «یا علی پهلوون» و دست روی سر من گذاشت. خیلی خوشحال شدم. کاش در زمان زندگی بهمن بوستان چنین مراسمی برایش گرفته میشد.»
در ادامه این مراسم سیدعلیرضا میرعلینقی نیز طی سخنانی گفت: «من با صدای بهمن بوستان از دوران کودکی آشنا شدم و صدای او زودتر از تصویرشان در خاطرم نقش بست. در مرکز موسیقی حوزه هنری باب شاگردی از ایشان فراهم شد و نکتههای فراوان از او آموختم. به یاد دارم در آخرین کنسرت بهاری در سال 84 که در تالار اندیشه برگزار میشد، ایشان به پشت صحنه رفتند و طی زمان کوتاهی اطلاعات ارزشمندی از استاد بهاری گرفتند. گنجینهای از کارهای اینچنینی نزد خانواده بهمن بوستان است که امیدوارم سال آینده، جشن رونمایی آثار ایشان را داشته باشیم.»
در ادامه علی بوستان به همراه محمد معتمدی یک قطعه ساز و آوازی اجرا کردند و تکنوازی تار حسین علیزاده پایان بخش یادمان این ادیب فاضل و سخنور بود.
حسین علیزاده از جمله سخنرانان این مراسم بود که طی برنامه بارها در ستایش و تقدیر از این پژوهشگر سخن گفت و بهمن بوستان را هویت ایران و ایرانی برشمرد: «میگویند کسی که از دنیا میرود زنده است؛ باید بگویم که بهمن بوستان واقعا اینگونه است. واقعا بعضیها آنقدر بزرگ و خالصاند که همیشه وجودشان احساس میشود و مرگ در مورد آنها معنی پیدا نمیکند. من خودم را یکی از شاگردان بهمن بوستان میدانم. معمولا در زندگینامههایی که از امثال من مینویسند، تنها نام استادان موسیقی نوشته میشود اما واقعا کسانی هستند که در زندگی ما نقش بسزایی دارند و از آنها بسیار میآموزیم ولی از نظر تخصصی هرگز نامی از آنها برده نمیشود. بوستان در واقع یکی از مشوقین من بود. وقتی حدودا 25 ساله بودم، روزی از حیاط رادیو عبور میکردم که او را دیدم. در آن زمان خیلی هم با یکدیگر آشنا نبودیم اما ایشان از همان اول من را حسین صدا زد. من به هر حال این اسم را دوست دارم. برگشتم و دیدم یک آقای بلند و خوش تیپ و خوش صدا من را صدا میکند. به من گفت این قطعه جدید تو را که از برنامه «گلچین هفته» پخش شده شنیدهام و به نظر اثر خوبی است. من این قطعه را برای آرم برنامهام استفاده کردهام. برای من افتخار بسیار بزرگی بود چرا که شنیده بودم کسی به اسم بهمن بوستان حضور دارد که موسیقی را بسیار خوب میشناسد.»
علیزاده با اشاره به نقش مهم بهمن بوستان در برنامههای رادیو و تلویزیون ادامه داد: «وقتی از رادیو و موسیقی رادیو صحبت شده خیلی کم از بهمن بوستان سخنی به میان آمده در حالی که بوستان یکی از افراد تعیینکننده در برنامه موسیقی رادیو و تلویزیون بود و تهیهکننده و برنامهریز بسیاری از برنامههایی بود که از تلویزیون پخش میشدند. وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم تشویقی که آن روز در حیاط رادیو توسط بهمن بوستان صورت گرفت؛ بعدها نیز ادامه داشت. همیشه فکر میکردم کسی معلم انسان است که او را بفهمد و تشویقاش کند؛ به هرحال بسیاری از معلمها هستند که نه تنها شاگردشان را تشویق نمیکنند بلکه ممکن است جلوی پیشرفت او را هم بگیرند. من وقتی میخواهم از استادانم یاد کنم بهمن بوستان برایم جایگاه ویژهای دارد. آن زمان که بعد از مدتها به ایران برگشتم، روزی ایشان به همراه علی (فرزند بهمن بوستان) پیش من آمدند. او علی را به سمت من هل داد و گفت علی را به تو سپردم. من خوشحالم که علی امروز در کنار ما است و حضوری بسیار تعیین کننده دارد. رضا (فرزند دیگر بهمن بوستان) نیز کارهای ارزشمندی انجام میدهد، منتهی خودش بسیار بی سروصدا است.»
حسین علیزاده در پایان گفت: «وقتی همه ما میگوییم «ایران»، بلافاصله انعکاسی در وجودمان پیدا میکند. ما افرادی هستیم که تظاهر نمیکنیم و شعار هم نمیدهیم. زیباترین خصوصیتی هم که امشب در اینجا دیده میشود این است که فضا شعار زده نیست و حس خوبی در میان ما جاری است. همین لحظه هم که میگویم «ایران» حس عجیبی پیدا میکنم چرا که این کلمه هویت ما را ترسیم میکند و در واقع تمام زندگی و هویت و تاریخ ما را تعیین میکند. اصلا بدون آن وجودمان بی معنی است. بعضیها هم نامشان واقعا همان بار را دارد. وقتی این دوستان در این مراسم از بهمن بوستان صحبت میکردند، من احساس میکردم که از ایران سخن میگویند. بهمن بوستان به این دلیل به ذهن و حافظه تاریخی ما مینشیند که خودِ ایران است. بهمن بوستان در واقع یکی از ارزشهایی است که هیچ وقت فراموش نمیشود، چراکه تمام خصوصیاتش سمبلی از ایران بود؛ او یک ایرانی واقعی است و من وقتی میگویم بهمن بوستان یعنی «ایران».
- دکتر پارسینژاد: بهمن بوستان بسیاری از اساتید را از انزوا نجات داد
او در ادامه به نحوه آشنایی خود با بهمن بوستان اشاره کرد و درباره فضایل اخلاقی این ادیب ادامه داد: «من با بهمن در سال 1338 آشنا شدم. او دوسال پیش از من به دانشکده آمده بود. از همان لحظه آغاز آشنایی متوجه شدم بهمن شخصیت ممتازی دارد که مورد توجه استاد ما دکتر محمد معین قرار گرفته است. دکتر معین به ما تحقیق در متون را درس میدادند و بهمن علاوه بر دستیاری او در فرهنگنامه دهخدا، در بعضی از مدخلهای فرهنگ معین با او همکاری میکرد و بسیار مورد اعتماد ایشان بود. اما بهمن تنها یک ادیب نبود، بلکه مردی دوستدار طبیعت، کوهنوری، غارپیمایی و دیگر خصوصیاتی بود که بسیار متفاوت بودند، او در واقع جنبهها و ویژگیهای متفاوتی را در خودش جمع کرده بود. وقتی به دعوت رضا قطبی به تلویزیون ملی ایران رفتم، بهمن از طریق دوست مشترکمان یعنی علی هاشمی از من خواست تا او را به تلویزیون معرفی کنم. من هم او را به مقامی در تلویزیون معرفی کردم که از من درباره حوزه کاری بهمن پرسید. من هم گفتم او ادیب و دستیار استاد معین است و در خوشنویسی و موسیقی هم صاحبنظر است و علاوه بر این شناخت کاملی هم از ورزش باستانی و تاریخ آن دارد.»
پارسینژاد تصریح کرد: «وقتی من از ویژگیهای متفاوت بهمن گفتم، آن فرد حرف مرا باور نکرد، به همین دلیل در اولین ملاقات با بوستان، شروع به پرسیدن سوالات مختلف کرد و از بهمن خواست تا چند بیتی از سعدی بخواند. بهمن هم شروع کرد از بوستان و گلستان و در ادامه هم قصیدهای از خاقانی خواند. از علاقهاش به ملکالشعرای بهار گفت و قصیدهای طولانی از این شاعر خواند. مجددا آن مقام تلویزیونی از موسیقی پرسید و بهمن هم شروع کردن به تفصیل از باربد و نکیسا و... و در ادامه از نظریات فارابی و ابن سینا و فخررازی در موسیقی سخن به میان آورد. علم و آگاهی بوستان آن مقام تلویزیونی را تحت تاثیر قرار داد و او را بسیار متعجب کرد. حوزه آگاهی و دانش بوستان بینظیر بود و از نظر من بهمن بوستان یک ایرانی کامل تمام عیار بود.»
این پژوهشگر شناخته شده در سالهای اولیه دهه چهل پس از فارغالتحصیلی در رشته ادبیات فارسی، به استخدام سازمان رادیو تلویزیون ملی درآمد و به علت حافظه قوی و دانش بالا در تبارشناسی اهالی موسیقی، سالها مدیریت آرشیو موسیقی سازمان عریض و طویل رادیو تلویزیون را عهدهدار بود. پارسینژاد با اشاره به حضور او در صدا و سیما گفت: «در زمانی که بوستان در تلویزیون فعالیت میکرد، شخصیتهایی مثل احمد عبادی، حسن کسایی، جلیل شهناز، مجد و دیگر اساتید در انزوا بودند و این بهمن بود که پای آنها را به تلویزیون باز کرد. او برنامه «هفت شهر عشق» را ادامه داد و باعث شد این شخصیتها از فراموشی و خاموشی بیرون کشیده شوند. امیدوارم خانواده او منشا خدمت به فرهنگ ایران باشند.»
مهندس هوشنگ امیر اردلان یکی دیگر از سخنران این مراسم بود که در سخنانی گفت: «بهمن بوستان یک نفر نبود، بلکه یک قبیله بود. روزگاری که در غربت بودم، بهمن بوستان، بیژن بیژنی و یدالله کابلی افرادی بودند که همواره برای من نامه میفرستادند. نامههای بهمن بوستان به من درس زندگی میداد. من نمیدانستم که بهمن بوستان شاعر هم هست اما مرصعترین شعرش، دو فرزند او علی و رضا بوستان هستند.»
محمدرضا طالقانی نیز در این مراسم گفت: «من از بهمن بوستان تقلید میکردم و وقتی کنار ایشان مینشستم مدام به این فکر میکردم که چه چیزی میتوانم از او یاد بگیرم. وقتی برای آخرین بار به دیدار او رفتم، همسرشان به من گفتند اگر حافظهاش یاری نکرد، عیبی ندارد. تا من به خدمت او رسیدم به من گفت: «یا علی پهلوون» و دست روی سر من گذاشت. خیلی خوشحال شدم. کاش در زمان زندگی بهمن بوستان چنین مراسمی برایش گرفته میشد.»
در ادامه این مراسم سیدعلیرضا میرعلینقی نیز طی سخنانی گفت: «من با صدای بهمن بوستان از دوران کودکی آشنا شدم و صدای او زودتر از تصویرشان در خاطرم نقش بست. در مرکز موسیقی حوزه هنری باب شاگردی از ایشان فراهم شد و نکتههای فراوان از او آموختم. به یاد دارم در آخرین کنسرت بهاری در سال 84 که در تالار اندیشه برگزار میشد، ایشان به پشت صحنه رفتند و طی زمان کوتاهی اطلاعات ارزشمندی از استاد بهاری گرفتند. گنجینهای از کارهای اینچنینی نزد خانواده بهمن بوستان است که امیدوارم سال آینده، جشن رونمایی آثار ایشان را داشته باشیم.»
در ادامه علی بوستان به همراه محمد معتمدی یک قطعه ساز و آوازی اجرا کردند و تکنوازی تار حسین علیزاده پایان بخش یادمان این ادیب فاضل و سخنور بود.
منبع:
اختصاصي سایت موسيقي ما
تاریخ انتشار : جمعه 27 آذر 1394 - 13:07
افزودن یک دیدگاه جدید