پروژه آرین کشیشی در سالن چارسو روی صحنه رفت
جَزبازی با اندی!
موسیقی ما - جمعه گذشته بالاخره پس از دو بار تغییر تاریخ و اتفاقات حاشیهای، «پروژه آرین کشیشی» در سالن پردیس چارسو روی صحنه رفت.
«آرین کشیشی» را در این کنسرت نوازندگانی چون حمزه یگانه (کیبورد)، سهراب رمضانزاده (درامز)، رافائل تاتنسیان (فلوگل هورن)، آرین قیطاسی (ابوا و ساکسفون)، رضا آذرنجات (ترومپت) و هومن نامداری (ساکسفون و کلارینت) همراهی کردند و خود کشیشی هم مثل همیشه گیتار باس نواخت.
در سالهای اخیر که موج حضور نوازندگان سازهای غربی در آلبومها و کنسرتهای موسیقی سنتی ایرانی آغاز شده، آرین کشیشی در کنار همایون نصیری و تعدادی دیگر، از جمله کسانی بوده که در این قبیل پروژهها حضوری پررنگ داشته است. او در تور کنسرتهای «چرا رفتی» همایون شجریان و تهمورس پورناظری،کنسرتهای گروه «شمس»، کنسرت و آلبوم «خداوندان اسرار» همایون شجریان و سهراب پورناظری و... به عنوان نوازنده گیتار باس و بعضاً کنترباس حضور داشته است.
اما «پروژه آرین کشیشی» یک پروژه جَز-فیوژن است و از آن برنامهها است که نوازندگان ایرانی لابهلای اجراهای پاپ و... -که به لحاظ موسیقایی چندان با آن ارتباط برقرار نمیکنند- برگزار میکنند تا روح هنری خود را ارضا کنند. اجراهایی که نظیر آن در سالهای گذشته بسیار بیشتر برگزار میشد و حالا تعدادشان در سال به انگشتان دو دست هم نمیرسد. اجراهای گروههای «آبرنگ»، «نایما»، «پیتر سلیمانیپور»، «رامین بهنا» و... هنوز در خاطر علاقهمندان این سبک مانده است.
کشیشی در سال گذشته رهبری این گروه را در اجرایی کوچک بر عهده داشت. یک تجربه و آزمودن مسیری سخت؛ چراکه جنس موسیقی انتخابی و اجرا شده، یعنی موسیقی جَز و به نوعی تجربی، از هیچسو پشتیبانی نمیشود. نه از سمت مخاطب و نه از طرف نهاد مسؤل دولتی.
به همه اینها اضافه کنید اینسترومنتال بودن موسیقی و نبود خوانندهای در گروه را که عمدتاً عامل جذابیت و عادت مخاطب عام در موسیقی ایران است و همین مسأله میتواند مخاطب گستردهتر را از گروه بگیرد. مسیری که در گذشته نشان داده که سایر گروههای مشابه نتوانستهاند جریانی سیال در کنار بدنه موسیقی ایران ایجاد کنند. بیدلیل نبود که «آرین» حین اجرا، از اهالی موسیقی و دولت به عنوان دو طیف مهم در روی پا ایستادن این جریان، گله کرد و از مردم خواست حمایت بیشتری از این قبیل اجراها به عمل بیاورند.
و اما «پروژه آرین کشیشی»؛
ویژگی و هدف، دو عامل مهم در تعریف یک پروژهاند که یک عملکرد محدود شده بر اساس زمان و هزینه را به وجود میآورند. از نام این اجرا و محدودیتهای خاص این جریان، مشخص است که تکتک افراد گروه برای ارائه یک اجرای استاندارد چه میزان سختی کشیدهاند. کاستیهای کوچک این اجرا در قبال گذر از چنین موانع چندگانهای نهتنها به چشم نمیآید، که آن را تبدیل به اتفاقی مهم در جریان موسیقی ما میکند.
تسلط گروه نوازندگان در اجرای قطعات به ویژه دو قطعه کاور شده، یعنی «اسپَم بو لیمبو» (اثری از گروه «ای.اس.تی») و قطعه درخشان جَز-استاندارد «اسپانیا» (از «چیک کوریا») مشهود بود. در واقع همین نکته را میتوان مهمترین نقطعه ضعف و قوت این کنسرت به شمار آورد. همین که آهنگسازی قطعات (آنها که کاور نبوده و اوریجینال بودند) سطح پایینتری از اجرای آنها و نوازندگی اعضای ارکستر داشت و در عوض، نوازندگان بدون کوچکترین نقصی و کاملاً تمیز برنامه خود را اجرا کردند.
آرین کشیشی و یاراناش در این اجرا قطعاتی چون «اسپَم بو لیمبو» (از EST)، «شیخانی»، «جامهی درویش» (از حمزه یگانه)، «جدایی»، «تشویش»، «اسمَش» (از آویشای کوهن)، «دل ای امان»، «اسپانیا» (از چیک کوریا)، «نیو سانگ»، «اگه عشق همینه» و «Alayluphes» را به اجرا در آوردند.
نکته بامزه در این میان اجرای آهنگ «اگه عشق همینه» اندی (با ترانه و ملودی بابک رادمنش) در استایل «آرین کشیشی»طور بود که تنوعی به فضای سالن و مخاطبان داد و هم برای مردم و هم برای خود نوازندگان جذاب بود.
حتی اگر علاقه گروه «آرین کشیشی» متمایل به قطعاتی مثل «جدایی» باشد، آنها باید بدانند که زمان، هزینهای است که میتواند چنین پروژهای را به بهرهبرداری ایدهآل برساند. این قبیل پروژهها عموماً یک بار انجام میشوند و به پایان میرسند. اما پروژههایی هم هستند که باید بهطور متناوب تکرار شوند. کاش این پروژه و پروژههایی از این دست تکرار شوند و ادامه پیدا کنند تا تبدیل به چرخهای شوند که به هیچ دلیلی قرار نباشد متوقف شوند.
«آرین کشیشی» را در این کنسرت نوازندگانی چون حمزه یگانه (کیبورد)، سهراب رمضانزاده (درامز)، رافائل تاتنسیان (فلوگل هورن)، آرین قیطاسی (ابوا و ساکسفون)، رضا آذرنجات (ترومپت) و هومن نامداری (ساکسفون و کلارینت) همراهی کردند و خود کشیشی هم مثل همیشه گیتار باس نواخت.
در سالهای اخیر که موج حضور نوازندگان سازهای غربی در آلبومها و کنسرتهای موسیقی سنتی ایرانی آغاز شده، آرین کشیشی در کنار همایون نصیری و تعدادی دیگر، از جمله کسانی بوده که در این قبیل پروژهها حضوری پررنگ داشته است. او در تور کنسرتهای «چرا رفتی» همایون شجریان و تهمورس پورناظری،کنسرتهای گروه «شمس»، کنسرت و آلبوم «خداوندان اسرار» همایون شجریان و سهراب پورناظری و... به عنوان نوازنده گیتار باس و بعضاً کنترباس حضور داشته است.
اما «پروژه آرین کشیشی» یک پروژه جَز-فیوژن است و از آن برنامهها است که نوازندگان ایرانی لابهلای اجراهای پاپ و... -که به لحاظ موسیقایی چندان با آن ارتباط برقرار نمیکنند- برگزار میکنند تا روح هنری خود را ارضا کنند. اجراهایی که نظیر آن در سالهای گذشته بسیار بیشتر برگزار میشد و حالا تعدادشان در سال به انگشتان دو دست هم نمیرسد. اجراهای گروههای «آبرنگ»، «نایما»، «پیتر سلیمانیپور»، «رامین بهنا» و... هنوز در خاطر علاقهمندان این سبک مانده است.
کشیشی در سال گذشته رهبری این گروه را در اجرایی کوچک بر عهده داشت. یک تجربه و آزمودن مسیری سخت؛ چراکه جنس موسیقی انتخابی و اجرا شده، یعنی موسیقی جَز و به نوعی تجربی، از هیچسو پشتیبانی نمیشود. نه از سمت مخاطب و نه از طرف نهاد مسؤل دولتی.
به همه اینها اضافه کنید اینسترومنتال بودن موسیقی و نبود خوانندهای در گروه را که عمدتاً عامل جذابیت و عادت مخاطب عام در موسیقی ایران است و همین مسأله میتواند مخاطب گستردهتر را از گروه بگیرد. مسیری که در گذشته نشان داده که سایر گروههای مشابه نتوانستهاند جریانی سیال در کنار بدنه موسیقی ایران ایجاد کنند. بیدلیل نبود که «آرین» حین اجرا، از اهالی موسیقی و دولت به عنوان دو طیف مهم در روی پا ایستادن این جریان، گله کرد و از مردم خواست حمایت بیشتری از این قبیل اجراها به عمل بیاورند.
و اما «پروژه آرین کشیشی»؛
ویژگی و هدف، دو عامل مهم در تعریف یک پروژهاند که یک عملکرد محدود شده بر اساس زمان و هزینه را به وجود میآورند. از نام این اجرا و محدودیتهای خاص این جریان، مشخص است که تکتک افراد گروه برای ارائه یک اجرای استاندارد چه میزان سختی کشیدهاند. کاستیهای کوچک این اجرا در قبال گذر از چنین موانع چندگانهای نهتنها به چشم نمیآید، که آن را تبدیل به اتفاقی مهم در جریان موسیقی ما میکند.
تسلط گروه نوازندگان در اجرای قطعات به ویژه دو قطعه کاور شده، یعنی «اسپَم بو لیمبو» (اثری از گروه «ای.اس.تی») و قطعه درخشان جَز-استاندارد «اسپانیا» (از «چیک کوریا») مشهود بود. در واقع همین نکته را میتوان مهمترین نقطعه ضعف و قوت این کنسرت به شمار آورد. همین که آهنگسازی قطعات (آنها که کاور نبوده و اوریجینال بودند) سطح پایینتری از اجرای آنها و نوازندگی اعضای ارکستر داشت و در عوض، نوازندگان بدون کوچکترین نقصی و کاملاً تمیز برنامه خود را اجرا کردند.
آرین کشیشی و یاراناش در این اجرا قطعاتی چون «اسپَم بو لیمبو» (از EST)، «شیخانی»، «جامهی درویش» (از حمزه یگانه)، «جدایی»، «تشویش»، «اسمَش» (از آویشای کوهن)، «دل ای امان»، «اسپانیا» (از چیک کوریا)، «نیو سانگ»، «اگه عشق همینه» و «Alayluphes» را به اجرا در آوردند.
نکته بامزه در این میان اجرای آهنگ «اگه عشق همینه» اندی (با ترانه و ملودی بابک رادمنش) در استایل «آرین کشیشی»طور بود که تنوعی به فضای سالن و مخاطبان داد و هم برای مردم و هم برای خود نوازندگان جذاب بود.
حتی اگر علاقه گروه «آرین کشیشی» متمایل به قطعاتی مثل «جدایی» باشد، آنها باید بدانند که زمان، هزینهای است که میتواند چنین پروژهای را به بهرهبرداری ایدهآل برساند. این قبیل پروژهها عموماً یک بار انجام میشوند و به پایان میرسند. اما پروژههایی هم هستند که باید بهطور متناوب تکرار شوند. کاش این پروژه و پروژههایی از این دست تکرار شوند و ادامه پیدا کنند تا تبدیل به چرخهای شوند که به هیچ دلیلی قرار نباشد متوقف شوند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 16 دی 1394 - 17:39
افزودن یک دیدگاه جدید