19 بهمن 94
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا:
تنظیمکننده:
میکس و مستر:
آنکیدو دارش
تهیهکننده:
موسسه آوا خورشید
ضبط:
استودیو 54
صدابردار:
کسرا ابراهیمی
طراح کاور:
امیرعلی محبینژاد
متن ترانه
امروز، دستی به دستم بده
که فردا را که داند که هستم
اگر دگر خورشید نتابد بر این شهر
خدا بداند که دل به امید بستم
بر این خیال خوش که می گردد دنیا
به کام طفلکان بی پناهی چون ما
به زندگی در انتظار و امید بودیم
ببین چگونه عاقبت خاکیم و دودیم
نهال زندگی به دوش، درختی قطور است
مسیر ره به پیش روی تاریک و دور است
ستاره ای به طاق شب روشن نمانده
چنین که آسمان ما خالی ز نور است
فرار از انتظار دور آیا توان کرد
یا به شاخه گر نمانده زور، برگی جوان کرد
کجای کار این جهان بر میل ما شد؟
کجای آن به آرزوی ما جور است
دمار از روزگار ما درآورده امید،
که فردا را که داند که هستم
اگر دگر خورشید نتابد بر این شهر
خدا بداند که دل به امید بستم
بر این خیال خوش که می گردد دنیا
به کام طفلکان بی پناهی چون ما
به زندگی در انتظار و امید بودیم
ببین چگونه عاقبت خاکیم و دودیم
نهال زندگی به دوش، درختی قطور است
مسیر ره به پیش روی تاریک و دور است
ستاره ای به طاق شب روشن نمانده
چنین که آسمان ما خالی ز نور است
فرار از انتظار دور آیا توان کرد
یا به شاخه گر نمانده زور، برگی جوان کرد
کجای کار این جهان بر میل ما شد؟
کجای آن به آرزوی ما جور است
دمار از روزگار ما درآورده امید،
دیدگاهها
سروده ای که آِینه ء رخسار روزگاری است که بر ما می گذرد . بند بند این سروده را همه روزه با خود و در نزدیک به بینائی چشم هایمان داریم !
تطبیق موسیقی و کلام و صدای زیبا و دل نشین خواننده از این ترانه مجموعه ای دل نشین به شنونده ارائه میدهد .
پاینده باشید .
افزودن یک دیدگاه جدید