سرپرست گروه ذاستا به «موسیقی ما» گفت
بهنام ابوالقاسم: میخواهیم به بیان جدیدی در موسیقی برسیم
موسیقی ما - «ذاستا» هفتم خرداد ماه کنسرت میدهد. شاید در میانِ خبر کنسرتهای رنگارنگ موسیقی پاپ یا ارکسترهای بزرگ چند ده نفره، یک کنسرت با آنسامبل کوچک، اتفاق بزرگی به نظر نرسد؛ اما اگر نگاهی به نوازندگانِ این گروه و قطعاتی که قرار است در آن اجرا شود، بیاندازیم؛ متوجهی اهمیتِ برگزاری این کنسرت درست وسطِ این همه کنسرتهای رنگارنگِ پاپ یا ارکسترهای بزرگ چند دهنفره بشویم. این گروه قرار است در برنامهی پیشرویشان در فرهنگسرای ارسباران، قطعاتی از ساختههای «فردین خلعتبری» را اجرا کنند. قطعاتی مثل شكلات (از آلبوم سنگفرشهایی که مرا به تو میرساند)، كفشهايم كو (به کارگردانی کیومرث پوراحمد)، پروانهای در باد (از آلبوم سنگفرشها...)، نيمكت (به کارگردانی رحمانيان)، چشمهای تقریباً نگران (از آلبوم سنگفرشها...)، ماه برای ويلنسل و پيانو و همچنین والس شهرزاد که از تجربیات آهنگسازی تصویری «خلعتبری» هستند و البته چهارفصل باغ ايراني: بهار، تابستان، پاييز و زمستان. در ذاستا نوازندگانی چون پدرام فریوسفی، آتنا اشتیاقی، پریسا پیرزاده، سایوری شفیعی و شقایق صادقیان حضور دارند و «بهنام ابوالقاسم» نیز سرپرستی گروه را برعهده دارد.
اما یکی از مهمترین ویژگیهای این آنسامبل حضور نوازندگانی است که هر کدام در سازهای خودشان جزو بهترین به حساب میآید؛ اما چه اتفاقی یک نوازنده را شاخص میکند؛ «بهنامابوالقاسم» دربارهی ویژگیهای یک نوازندهی مولف میگوید: «معمولا دو نوع نوازنده داریم. نوازندگانی که صرفا خوراکی را که یک آهنگساز به آنها میدهد، اجرا میکنند و نوازندگانی که خودشان ذوق آهنگسازی و دانشِ این کار را دارند و میتوانند فراتر از نوازندگان دیگر عمل کنند و به آنان نوازندگان مولف میگویند؛ اما به هر روی این بحث بسیار پیچیدهای است که باید به شکل مفصل به آن پرداخت. در این سالها ما در نسلِ جوان موسیقی، نوازندگانِ جوانِ مولفی داریم که از جملهی آنان میتوان به سهراب پورناظری، علی قمصری و دیگران اشاره کرد، در حوزهی موسیقی کلاسیک نیز نوازندگانی مثل باربد بیات و دیگرانی هستند که ذوق آهنگسازی دارند؛ اگرچه به خاطر شرایط نامناسبی که موسیقی ما در حال حاضر دارد، خیلیها خودشان را به عنوان نوازدهی مولف یا بداههپرداز معرفی میکنند که باید در مبحثی تحت عنوان «جامعهشناسی موسیقی» به آنان پرداخت.»
با این تعریف تقریبا تمامی نوازندگانِ آنسامبل ذاستا را میتوان جزو نوازندگان مولف دانست. «ابوالقاسم» خود به این مساله صحه میگذارد و میگوید: «آتنا اشتیاقی بداههپرداز بسیار خوبی است. او با آنکه نوازندهی جوانی است؛ اما با سرعت خود را به عنوان یک نوازندهی مولف و بداههپرداز معرفی کرده است. سایوری شفیعی، نیز به همین شکل است. او در حال حاضر پروژههای شخصیای دارد که مشغول ضبط آنان است. پدرام فریوسفی نیز یکی از توانمندترین نوازندگاانی است که در حال حاضر در ایران فعالیت میکند و میتوان سطح کاری او را با برترین نوازندگان جهانی برابر دانست. در واقع او بر اساس استانداردهای جهانی در ایران فعالیت میکند. پدرام تصویر درستی از موزیک دارد و به واسطهی تواناییهایی که دارد، ایدههایی را به قطعه اضافه میکند و گاه جملهبندیها را عوض میکند و میتواند قطعه را به بهترین شکل به اجرا درآورد. او در بسیاری از ارکسترها به عنوان مایستر فعالیت کرده و البته تجربههایی نیز در زمینهی آهنگسازی دارد که کمتر شنیده شده است. پریسا پیرزاده و شقایق صادقیان نیز در این تعریف جای میگیرند.»
آنچه در «ذاستا» بیش از هر چیزی خودنمایی میکند و اعضای گروه نیز به آن تاکید دارند، روابط دوستانهای است که میان نوازندگانِ گروه وجود دارد. «ابوالقاسم» که خود سرپرستی این گروه را برعهده دارد، در این باره میگوید: «علاوه بر اینکه نوازندگان، سابقهی بسیار درخشانی دارند؛ اما ما از سالهای گذشته با یکدیگر همکاری داشتهایم و حالا بیش از هر چیز در این آنسامبل، دغدغهی کیفیت داریم. همین مساله است که این نوازندگان را دور هم جمع کرده است. اگر به گذشتهی این افراد نگاه کنید، متوجه خواهید شد که اینها در هر ارکستری که ساز زدند، موثر واقع شدهاند و اگر نتوانستند کاری انجام دهند، از آن ارکستر بیرون آمدهاند؛ برای مثال تعدادی از آنان برای مدتی دغدغهی ارکستر سمفونیک را داشتند و به این ارکستر رفتند که در آن زمان هر کدام بنا به دلیلی خاص از آن بیرون آمدند، چون احساس کردند شرایط خوبی برای آنان وجود ندارد. ضمن اینکه این افراد همهاشان پیشنهادات کاری بسیار زیادی دارند؛ اما بیش از هر نوازندهی دیگر گزیدهکار هستند.»
«فردین خلعتبری» در گفتوگوی موسیقی ما به این مساله اشاره کرد که تمریناتِ گروه سخت و طاقتفرساست، «ابوالقاسم» میگوید: «نوازندگان توانمند معمولا یک قطعه را میتوانند به راحتی در مدت زمانِ کوتاهی بنوازند؛ اما ما از آنجا که دغدغهی کیفی بسیار زیادی داریم؛ برای ضبط یک ساعت آلبوم، ماهها تمرین میکنیم و برای این کنسرت نیز به همین ترتیب، چون ما میخواهیم به بیان جدیدی در موسیقی ایران برسیم که تاکنون کمتر شنیده شده است. دغدغهی ما صرفا برگزراری کنسرت نیست؛ میخواهیم به اتفاق بزرگتری دست پیدا کنیم.»
اما یکی از مهمترین ویژگیهای این آنسامبل حضور نوازندگانی است که هر کدام در سازهای خودشان جزو بهترین به حساب میآید؛ اما چه اتفاقی یک نوازنده را شاخص میکند؛ «بهنامابوالقاسم» دربارهی ویژگیهای یک نوازندهی مولف میگوید: «معمولا دو نوع نوازنده داریم. نوازندگانی که صرفا خوراکی را که یک آهنگساز به آنها میدهد، اجرا میکنند و نوازندگانی که خودشان ذوق آهنگسازی و دانشِ این کار را دارند و میتوانند فراتر از نوازندگان دیگر عمل کنند و به آنان نوازندگان مولف میگویند؛ اما به هر روی این بحث بسیار پیچیدهای است که باید به شکل مفصل به آن پرداخت. در این سالها ما در نسلِ جوان موسیقی، نوازندگانِ جوانِ مولفی داریم که از جملهی آنان میتوان به سهراب پورناظری، علی قمصری و دیگران اشاره کرد، در حوزهی موسیقی کلاسیک نیز نوازندگانی مثل باربد بیات و دیگرانی هستند که ذوق آهنگسازی دارند؛ اگرچه به خاطر شرایط نامناسبی که موسیقی ما در حال حاضر دارد، خیلیها خودشان را به عنوان نوازدهی مولف یا بداههپرداز معرفی میکنند که باید در مبحثی تحت عنوان «جامعهشناسی موسیقی» به آنان پرداخت.»
با این تعریف تقریبا تمامی نوازندگانِ آنسامبل ذاستا را میتوان جزو نوازندگان مولف دانست. «ابوالقاسم» خود به این مساله صحه میگذارد و میگوید: «آتنا اشتیاقی بداههپرداز بسیار خوبی است. او با آنکه نوازندهی جوانی است؛ اما با سرعت خود را به عنوان یک نوازندهی مولف و بداههپرداز معرفی کرده است. سایوری شفیعی، نیز به همین شکل است. او در حال حاضر پروژههای شخصیای دارد که مشغول ضبط آنان است. پدرام فریوسفی نیز یکی از توانمندترین نوازندگاانی است که در حال حاضر در ایران فعالیت میکند و میتوان سطح کاری او را با برترین نوازندگان جهانی برابر دانست. در واقع او بر اساس استانداردهای جهانی در ایران فعالیت میکند. پدرام تصویر درستی از موزیک دارد و به واسطهی تواناییهایی که دارد، ایدههایی را به قطعه اضافه میکند و گاه جملهبندیها را عوض میکند و میتواند قطعه را به بهترین شکل به اجرا درآورد. او در بسیاری از ارکسترها به عنوان مایستر فعالیت کرده و البته تجربههایی نیز در زمینهی آهنگسازی دارد که کمتر شنیده شده است. پریسا پیرزاده و شقایق صادقیان نیز در این تعریف جای میگیرند.»
آنچه در «ذاستا» بیش از هر چیزی خودنمایی میکند و اعضای گروه نیز به آن تاکید دارند، روابط دوستانهای است که میان نوازندگانِ گروه وجود دارد. «ابوالقاسم» که خود سرپرستی این گروه را برعهده دارد، در این باره میگوید: «علاوه بر اینکه نوازندگان، سابقهی بسیار درخشانی دارند؛ اما ما از سالهای گذشته با یکدیگر همکاری داشتهایم و حالا بیش از هر چیز در این آنسامبل، دغدغهی کیفیت داریم. همین مساله است که این نوازندگان را دور هم جمع کرده است. اگر به گذشتهی این افراد نگاه کنید، متوجه خواهید شد که اینها در هر ارکستری که ساز زدند، موثر واقع شدهاند و اگر نتوانستند کاری انجام دهند، از آن ارکستر بیرون آمدهاند؛ برای مثال تعدادی از آنان برای مدتی دغدغهی ارکستر سمفونیک را داشتند و به این ارکستر رفتند که در آن زمان هر کدام بنا به دلیلی خاص از آن بیرون آمدند، چون احساس کردند شرایط خوبی برای آنان وجود ندارد. ضمن اینکه این افراد همهاشان پیشنهادات کاری بسیار زیادی دارند؛ اما بیش از هر نوازندهی دیگر گزیدهکار هستند.»
«فردین خلعتبری» در گفتوگوی موسیقی ما به این مساله اشاره کرد که تمریناتِ گروه سخت و طاقتفرساست، «ابوالقاسم» میگوید: «نوازندگان توانمند معمولا یک قطعه را میتوانند به راحتی در مدت زمانِ کوتاهی بنوازند؛ اما ما از آنجا که دغدغهی کیفی بسیار زیادی داریم؛ برای ضبط یک ساعت آلبوم، ماهها تمرین میکنیم و برای این کنسرت نیز به همین ترتیب، چون ما میخواهیم به بیان جدیدی در موسیقی ایران برسیم که تاکنون کمتر شنیده شده است. دغدغهی ما صرفا برگزراری کنسرت نیست؛ میخواهیم به اتفاق بزرگتری دست پیدا کنیم.»
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 - 15:50
افزودن یک دیدگاه جدید