همزمان با عید مبعث
مهدی آذرسینا از «تننای شعر سپید» رونمایی میکند
موسیقی ما - مراسم رونمایی جدیدترین اثر «مهدی آذرسینا» نوازنده پیشکسوت کمانچه با عنوان «تننای شعر سپید» پنجم اردیبهشت ماه همزمان با عید مبعث در فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود و هنرمندانی چون شهرام ناظری، علی اکبر شکارچی، هومان اسعدی،سهیل محمودی و عباس سجادی در خصوص این اثر سخنرانی خواهند کرد.
کتاب «شعر؟ یا موسیقی؟(تننای شعر سپید)» نوشته مهدی آذرسینا پس از شش سال در مسیر نشر در واپسین روزهای اسفندماه منتشر شد. درون مایۀ واژههای کتاب در جستجوی موهبت فهم وزن در شعر و موسیقی است، در مقابلۀ چگونگی چینش هجاها در شعر و کلام و برشهای زمانی نغمه ها در موسیقی.
«مهدی آذرسینا» دربارهی این کتاب نوشته است: «جامعهشناسان هنر را از فطرت بشر و از نخستين جلوههای حيات بشری میدانند، و آواز را آغازگرموسيقی. اگرچه آواز در شکلهای ابتدایی خود عبارت از فريادهای شکلگرفته در هنگام انجام دادنِ کار بوده، به تدريج به استفاده از کلمات رسيده است؛ آنگاه کلمات صورتی تراشيدهتر، موزونتر ومفهومی خيالانگيزتر پيدا کردهاند و آواز بهشکل امروزی، به عبارتی ادامة منطقی آن است.
اين شايد سرگذشت چندکلمهایِ موسيقیِ بهرهمند از کلام در سراسر دنيا باشد. در موسيقی ايران نيز به ناچار همين بوده، واگرهم مسير ديگری داشته، در روزگار ما اين همبستگی و عجين شدن شعر و موسيقی جزو ارکان اصلی قرار گرفته است. ترکيب شعر وموسيقی ديگر به حدی بديهی به نظر میرسد که شايد بعضیها موسيقی بدون کلام را به رسميت نشناسند، و شايد وقتیکه شما از موسيقی خاصی صحبت میکنيد، مخاطب شما بپرسد خوانندهاش کيست؟يا اگر آهنگسازی کاری را روی شعری انجام داده باشد که ديگری پیش از او آهنگی بر آن شعر گذاشته است، گفته
باشند: «اينکه قبلاً بود.» درواقع، اينها برای موسيقی، خارج از شعر موردنظر، موجوديتی متصور نیستند.
ازسوی ديگر، اين نظريه مطرح بود که «اصولاً شعر برای اين به وجود آمد که با آن تغنی شود»و شعرها سروده میشد تا با آواز خوانده شوند. درنتیجه، امروز سعی میشود استقلال شعر و موسيقی بيشتر رعايت شود. شعرا کوشیدهاند ضمن اينکه شعرشان را به غنای بيشتری مجهز میکنند، آن را از بيانِ توأم با موسيقی بینياز کنند و حتی برخی از اينکه شعرشان با موسيقی درآميزد و بر شعرشان موسیقی بگذارند، گلهمندند وخواستار تأثير مستقيم شعر خود هستند.البته، به نظر نمیآيد که بتوان کلام را بینياز از موسيقی کرد. بههرحال، اين ذات شعر است که بهسوی زيبایيهای موسيقایی اعم از اصول مربوط به وزن يا آواها و خاصيت تکرار، تنافر حروف وغيره گرايش پيدا کند و همانگونه که اشاره شد،اگر از شعر مفهوم کلمات را بگيرند، شايد بتوان گفت که فقط موسيقی خواهد ماند. درنهايت شعر را بايد شنيد و در شنيدن است که شعر بودنِ
کلام، حس میشود و شنيدن نيازمند بيان است و بيان در اوج به موسيقی بسيار نزديک است و اين خودِ شاعر است که موسيقیِ کلامش را خلق میکند وآنگاه کلام شعر میشود.
در غرب، از اوايل سدۀ هيجدهم تلاشهایی برای تفکيک موسيقی از شعر و استقلال بخشيدن به موسيقیِ بدون کلام صورت گرفته است،باوجوداین، در آنجا و نیز سراسر دنيا آواز جای خاص وارزشمندی را در موسيقی به خود اختصاص داده است.گروهی از مصنفانِ موسيقی عقیده داشتند که «موسيقی بايد به استخدام کلام درآيد، چون کلام اصل است و موسيقی فرع، و دستة دوم مخالف این عقیده بودند و میگفتند بايد شعر را فدای موسيقی کرد».
در موسيقی ما و همچنین در میان صاحبنظرانِ مؤثرِ موسيقی ايرانی کسانی هستند که موسيقی را به طورکامل وابسته به کلام میدانند و هيچگاه آن را بی نياز از کلام تصور نمیکنند. اين اختلاف نظرها و جنگوگريزها ادامه خواهد داشت و تا همینجا هم تأثيرهای مختلفی بر مسير فعاليتهای موسيقی گذاشته است.
او همچنین به این مساله اشاره دارد که در این کتاب قصد تأييد شيوة خاصی را ندارد: «هرکدام از اين شکلها محاسن و معایبی دارند. تنها به اين مورد بايد بسنده کرد که تسلط بر اصول تلفيق شعر و موسيقی وتوانایی در آهنگسازی بر کلام بهصورتيکه موسيقی يا شعر فدای همديگر نشوند، کار سادهای نيست وبسياری از آهنگسازانی که به رندي از کنار اين شيوة مهم میگذرند و بهزعم خود به بيراهه ميزنند تا هيچ آداب و ترتيبي نجويند، پيشتر برادري خواد را ثابت نكرده و شناخت و مهارتي نشان ندادهاند.درنتيجه، اين احتمال هست که نه از سر آگاه بودن، که از ناچاری به اين روال استفاده از کلام روي آوردهاند.نکتة ديگر اينکه در اين شرايط از يک نظر، نقض غرض هم اتفاق میافتد. با گذاشتن موسيقي روي كلام، تأثير كلام را ميپذيرند، ولي با ناديده گرفتن اصول تلفيق تأثير كار را كمتر ميكنند. در شرح مبانی تلفيق بهطورمبسوط به اين اصول خواهيم پرداخت.»
آیین رونمایی کتاب «تَنَنای شعر سپید»، نوشتهی مهدی آذرسینا، با حضور و سخنرانی استادان بزرگ موسیقی و ادیبان و صاحبنظران شاعر، سهشنبه ۵ اردیبهشت، ساعت ۱۵، فرهنگسرای نیاوران برگزار می شود
کتاب «شعر؟ یا موسیقی؟(تننای شعر سپید)» نوشته مهدی آذرسینا پس از شش سال در مسیر نشر در واپسین روزهای اسفندماه منتشر شد. درون مایۀ واژههای کتاب در جستجوی موهبت فهم وزن در شعر و موسیقی است، در مقابلۀ چگونگی چینش هجاها در شعر و کلام و برشهای زمانی نغمه ها در موسیقی.
«مهدی آذرسینا» دربارهی این کتاب نوشته است: «جامعهشناسان هنر را از فطرت بشر و از نخستين جلوههای حيات بشری میدانند، و آواز را آغازگرموسيقی. اگرچه آواز در شکلهای ابتدایی خود عبارت از فريادهای شکلگرفته در هنگام انجام دادنِ کار بوده، به تدريج به استفاده از کلمات رسيده است؛ آنگاه کلمات صورتی تراشيدهتر، موزونتر ومفهومی خيالانگيزتر پيدا کردهاند و آواز بهشکل امروزی، به عبارتی ادامة منطقی آن است.
اين شايد سرگذشت چندکلمهایِ موسيقیِ بهرهمند از کلام در سراسر دنيا باشد. در موسيقی ايران نيز به ناچار همين بوده، واگرهم مسير ديگری داشته، در روزگار ما اين همبستگی و عجين شدن شعر و موسيقی جزو ارکان اصلی قرار گرفته است. ترکيب شعر وموسيقی ديگر به حدی بديهی به نظر میرسد که شايد بعضیها موسيقی بدون کلام را به رسميت نشناسند، و شايد وقتیکه شما از موسيقی خاصی صحبت میکنيد، مخاطب شما بپرسد خوانندهاش کيست؟يا اگر آهنگسازی کاری را روی شعری انجام داده باشد که ديگری پیش از او آهنگی بر آن شعر گذاشته است، گفته
باشند: «اينکه قبلاً بود.» درواقع، اينها برای موسيقی، خارج از شعر موردنظر، موجوديتی متصور نیستند.
ازسوی ديگر، اين نظريه مطرح بود که «اصولاً شعر برای اين به وجود آمد که با آن تغنی شود»و شعرها سروده میشد تا با آواز خوانده شوند. درنتیجه، امروز سعی میشود استقلال شعر و موسيقی بيشتر رعايت شود. شعرا کوشیدهاند ضمن اينکه شعرشان را به غنای بيشتری مجهز میکنند، آن را از بيانِ توأم با موسيقی بینياز کنند و حتی برخی از اينکه شعرشان با موسيقی درآميزد و بر شعرشان موسیقی بگذارند، گلهمندند وخواستار تأثير مستقيم شعر خود هستند.البته، به نظر نمیآيد که بتوان کلام را بینياز از موسيقی کرد. بههرحال، اين ذات شعر است که بهسوی زيبایيهای موسيقایی اعم از اصول مربوط به وزن يا آواها و خاصيت تکرار، تنافر حروف وغيره گرايش پيدا کند و همانگونه که اشاره شد،اگر از شعر مفهوم کلمات را بگيرند، شايد بتوان گفت که فقط موسيقی خواهد ماند. درنهايت شعر را بايد شنيد و در شنيدن است که شعر بودنِ
کلام، حس میشود و شنيدن نيازمند بيان است و بيان در اوج به موسيقی بسيار نزديک است و اين خودِ شاعر است که موسيقیِ کلامش را خلق میکند وآنگاه کلام شعر میشود.
در غرب، از اوايل سدۀ هيجدهم تلاشهایی برای تفکيک موسيقی از شعر و استقلال بخشيدن به موسيقیِ بدون کلام صورت گرفته است،باوجوداین، در آنجا و نیز سراسر دنيا آواز جای خاص وارزشمندی را در موسيقی به خود اختصاص داده است.گروهی از مصنفانِ موسيقی عقیده داشتند که «موسيقی بايد به استخدام کلام درآيد، چون کلام اصل است و موسيقی فرع، و دستة دوم مخالف این عقیده بودند و میگفتند بايد شعر را فدای موسيقی کرد».
در موسيقی ما و همچنین در میان صاحبنظرانِ مؤثرِ موسيقی ايرانی کسانی هستند که موسيقی را به طورکامل وابسته به کلام میدانند و هيچگاه آن را بی نياز از کلام تصور نمیکنند. اين اختلاف نظرها و جنگوگريزها ادامه خواهد داشت و تا همینجا هم تأثيرهای مختلفی بر مسير فعاليتهای موسيقی گذاشته است.
او همچنین به این مساله اشاره دارد که در این کتاب قصد تأييد شيوة خاصی را ندارد: «هرکدام از اين شکلها محاسن و معایبی دارند. تنها به اين مورد بايد بسنده کرد که تسلط بر اصول تلفيق شعر و موسيقی وتوانایی در آهنگسازی بر کلام بهصورتيکه موسيقی يا شعر فدای همديگر نشوند، کار سادهای نيست وبسياری از آهنگسازانی که به رندي از کنار اين شيوة مهم میگذرند و بهزعم خود به بيراهه ميزنند تا هيچ آداب و ترتيبي نجويند، پيشتر برادري خواد را ثابت نكرده و شناخت و مهارتي نشان ندادهاند.درنتيجه، اين احتمال هست که نه از سر آگاه بودن، که از ناچاری به اين روال استفاده از کلام روي آوردهاند.نکتة ديگر اينکه در اين شرايط از يک نظر، نقض غرض هم اتفاق میافتد. با گذاشتن موسيقي روي كلام، تأثير كلام را ميپذيرند، ولي با ناديده گرفتن اصول تلفيق تأثير كار را كمتر ميكنند. در شرح مبانی تلفيق بهطورمبسوط به اين اصول خواهيم پرداخت.»
آیین رونمایی کتاب «تَنَنای شعر سپید»، نوشتهی مهدی آذرسینا، با حضور و سخنرانی استادان بزرگ موسیقی و ادیبان و صاحبنظران شاعر، سهشنبه ۵ اردیبهشت، ساعت ۱۵، فرهنگسرای نیاوران برگزار می شود
تاریخ انتشار : شنبه 26 فروردین 1396 - 16:37
افزودن یک دیدگاه جدید