8 شهریور 1396
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا :
محمود حبیبی
تهیهکننده:
مهدی صفی یاری
طراح کاور:
حسام حاجی پور
مجوز: 00765/ق/96/4 - کتابخانه ملی: 18636و
متن ترانه
روی تو کشاندهست به همراهی ماهم
موی تو نشاندهست به این روز سیاهم
در صورت تو ننگرم از بسکه لطیفی
ترسم که بماند به رُخت ردّ نگاهم
یک عمر به کس دل نسپردم ولی امروز
دل رفته ز دستم، چه بخواهم، چه نخواهم
کافیست برای من، اگر داشته باشیم
من راه به چشم تو و تو چشم به راهم
یک شهر مرا دشمن خونی شده، ای دوست!
جز عشق صواب تو مگر چیست گناهم؟
تا غم بنشیند به دلی، آه برآید
یک لحظه نشد خانهنشینی کند آهم
محرابنشین بودم و ابروی تو شاهد!
میخانهنشین گشتم و چشم تو گواهم
تو نمنم بارانی و من خاک کویرم
قانع به همین گفتوگوی گاه به گاهم
گفتی که: چه نیکوست غزلهای تو، گفتم:
حسن تو نکو کرده غزلهای مرا هم
دیدگاهها
اشعار آقای حبیبی از یک طرف
آهنگسازی جناب توسلی، از سمت دگر
حالا صدای پر شور و پر احساس،،
آقای فیض آبادی نیز ، پس از پیوستن به این جمع فرهیخته، آنی شود که در طنینی از موسیقی گوش نواز، دلنشین، گوش میدهم.
دست مریزاد.
استفاده از سازهای کوبه ای، بادی، سیمی، از مناطق مختلف دنیا، فوق العده شده.
تبریک به آقای توسلی.
کلام، فوق العاده، بی نظیر شیوا، رسا، پر مغز
دست مریزاد.
عجب نوازنده هایی دارید.
وای که چه چنگی به ستارش میزنه.
ویا چه شروع وهم انگیز و گنگ و هراسان و پر انرژی، با (شاید)ارگ یا پیانو، همان گنگی که از عشق ، همه مان ، تجربه کردیم.در نهایت
فوق العده.دست مریزاد.
افزودن یک دیدگاه جدید