آهنگساز سمفونی «خلیج فارس» در گفتگو با سایت «موسیقیما» عنوان کرد
شاهین فرهت: با موسیقی پاپ مخالفتی ندارم
موسیقیما – شاهین فرهت از آهنگسازان قدیمی و خوش نام حوزه موسیقی در ایران است که سابقه آهنگسازی و فعالیت اش به سالهای دور برمیگردد.
فرهت تا کنون بیش از هشتاد اثر موسیقی در فرمهای مختلف ساخته است که شامل سمفونیها، کوارتتها و کنسرتها و چند قطعهٔ دیگر است و در حال حاضر مدرس دانشگاه بوده و رئیس دپارتمان دانشگاه تهران میباشد.
با او درباره این روزهایش و اتفاقات حول و حوش موسیقی گپ زدیم:
* آقای فرهت چه خبر؟ این روزها درگیر چه کارهایی هستید و این روزهایتان چطور میگذرد؟
روزها بسیار خوب میگذرد چون طبق معمول با موسیقی سروکار دارم. کار تازهای میسازم و یک ماه دیگر برای ضبط سمفونی شماره 18 به اوکراین میروم. الان هم درحال ساخت سمفونی شماره 19 هستم.
* نسل جدید خوانندههای ایرانی در ایران روی کار آمدند و فعالیت میکنند. میخواستم به صورت کلی درباره این نسل صحبت کنیم. به عنوان یکی از قدیمیهای این حوزه در کشور چه نظری دارید؟
من با موسیقی پاپ نه تنها مخالفتی ندارم بلکه دوست هم دارم ولیکن به موقعش. متاسفانه در ایرانِ الان موسیقی که در کوچه و بازار مردم عادی گوش میکنند اکثرا موسیقی است که نه ربطی به موسیقی جهانی دارد و نه ربطی به موسیقی خودمان. بنابراین دلواپسی من فقط برای فراموش شدن موسیقی ایرانی به خصوص فولکلور ایران برای جوانان هستم. البته موسیقی از بین نمیرود ولی دلم نمیخواهد در آرشیو باشد. شما یادتان نیست ولی در سالهای پیش جوانان راحت آواز ایرانی را نه تنها تحمل میکردند بلکه دوست هم داشتند ولی الان حوصلهشان سر میرود. من هیچوقت دغدغهای برای آثار آهنگسازان بزرگ ندارم چون همه جا هستند و الان که با شما صحبت میکنم سمفونیهای بتهون را همه جا میزنند ولی دلواپس موسیقی خودمان هستم.
* موسیقی ارکسترال و ارکستر سمفونیک و ملی در ایران علی الخصوص در ماههای گذشته فعالیتهای جدیدشان را شروع کردهاند. کمی درمورد ارکسترهای ایرانی صحبت کنید.
خوشبختانه ارکستر سمفونیک تهران بعد از مدتی شروع به کار کرده و آقای شهرداد روحانی هم زحمت زیادی میکشد و امیدوارم موفق باشند و بتوانند کار خودشان را ادامه بدهند. من فکر میکنم ارکستر میتواند بیشتر آثار آهنگسازان ایرانی را اجرا کند و اجرای آهنگسازان بزرگ در همه جای دنیا اجرا میشود. سمفونی بتهون و برامس و چایکوفسکی و بروکنر را ارکستر برلین بهتر از ارکستر ما میزند. بنابراین من همیشه گفتهام که دوست دارم آثار آهنگسازان ایرانی به خصوص آثار جوانان نواخته شود. الان آهنگسازی علمی در ایران و دانشکدهها تدریس میشود و در ایران خیلی طرفدار پیدا کرده است. حتی در دانشگاه تهران و دانشگاههای دیگر فوق لیسانس هم میدهند.
* اتفاقی که در هفتههای گذشته خبرساز شد رهبری ارکستر ملی بود. مهدی وجدانی یکی از موزیسینهای جوان حوزه موسیقی ارکسترال است. این خبر خیلی سروصدا کرد و حواشی مختلفی داشت. شما با این جوانگرایی چه موضعی دارید و آیا موافق آن هستید که موزیسین های جوان بیایند و در برهههای مختلف در ارکسترهای ایرانی رهبری و مدیریت را به عهده داشته باشند؟
من خیلی این موضوع را دوست دارم و از ابتدا گفتهام نه تنها موافق این کار هستم بلکه فکر میکنم این روشی برای پیشرفت موسیقی است. اگر قرار باشد یک چهره هرچقدر هم معروف باشد بیاید و جایی را قبضه کند به نظرم ما درجا خواهیم زد. با این همه فارغ التحصیل شدن جوانان از دانشگاهها و عشق و علاقهای که به موسیقی هست من فکر میکنم جوانان میتوانند این هدف را حتی بهتر هم اجرا کنند. من همیشه درمورد جوانان گفتهام و اعتقاد دارم باید به یک حد از تکنیک برسند که بتوانند از آنچه که الان وجود دارد جلوتر بروند.
* سوال آخرم درمورد جشن «موسیقیما» است که چند سالی برگزار شده و حواشی و بازتابهای مختلف رسانهای را در پی داشته است. میخواستم به صورت خاص درمورد این جشن و تاثیراتی که این جشن در موسیقی کشور داشته صحبت کنیم.
جشن در یک نوع به یادآوردن خلاصه میشود. از آنجایی که رویدادهای هنری در ایران اغلب اوقات فراموش میشود من فکر میکنم این جشنها نه تنها خاطره میگذارد بلکه سبب میشود هدفی که هست همیشه روشن و واضح بماند و عدهای که میآیند را علاقهمند کند. خیلی اوقات جوانی میآید و تحت تاثیر موقعیت و زمان قرار میگیرد و چون با میل خودش آمده موسیقی که به گوشش میرسد سبب میشود که طرفدار هنر شود. بنابراین جشن و یادآوری و بزرگداشت اتفاق مثبتی است فقط به شرطی که زیاد در آن حرف و سخنرانی نباشد.
فرهت تا کنون بیش از هشتاد اثر موسیقی در فرمهای مختلف ساخته است که شامل سمفونیها، کوارتتها و کنسرتها و چند قطعهٔ دیگر است و در حال حاضر مدرس دانشگاه بوده و رئیس دپارتمان دانشگاه تهران میباشد.
با او درباره این روزهایش و اتفاقات حول و حوش موسیقی گپ زدیم:
* آقای فرهت چه خبر؟ این روزها درگیر چه کارهایی هستید و این روزهایتان چطور میگذرد؟
روزها بسیار خوب میگذرد چون طبق معمول با موسیقی سروکار دارم. کار تازهای میسازم و یک ماه دیگر برای ضبط سمفونی شماره 18 به اوکراین میروم. الان هم درحال ساخت سمفونی شماره 19 هستم.
* نسل جدید خوانندههای ایرانی در ایران روی کار آمدند و فعالیت میکنند. میخواستم به صورت کلی درباره این نسل صحبت کنیم. به عنوان یکی از قدیمیهای این حوزه در کشور چه نظری دارید؟
من با موسیقی پاپ نه تنها مخالفتی ندارم بلکه دوست هم دارم ولیکن به موقعش. متاسفانه در ایرانِ الان موسیقی که در کوچه و بازار مردم عادی گوش میکنند اکثرا موسیقی است که نه ربطی به موسیقی جهانی دارد و نه ربطی به موسیقی خودمان. بنابراین دلواپسی من فقط برای فراموش شدن موسیقی ایرانی به خصوص فولکلور ایران برای جوانان هستم. البته موسیقی از بین نمیرود ولی دلم نمیخواهد در آرشیو باشد. شما یادتان نیست ولی در سالهای پیش جوانان راحت آواز ایرانی را نه تنها تحمل میکردند بلکه دوست هم داشتند ولی الان حوصلهشان سر میرود. من هیچوقت دغدغهای برای آثار آهنگسازان بزرگ ندارم چون همه جا هستند و الان که با شما صحبت میکنم سمفونیهای بتهون را همه جا میزنند ولی دلواپس موسیقی خودمان هستم.
* موسیقی ارکسترال و ارکستر سمفونیک و ملی در ایران علی الخصوص در ماههای گذشته فعالیتهای جدیدشان را شروع کردهاند. کمی درمورد ارکسترهای ایرانی صحبت کنید.
خوشبختانه ارکستر سمفونیک تهران بعد از مدتی شروع به کار کرده و آقای شهرداد روحانی هم زحمت زیادی میکشد و امیدوارم موفق باشند و بتوانند کار خودشان را ادامه بدهند. من فکر میکنم ارکستر میتواند بیشتر آثار آهنگسازان ایرانی را اجرا کند و اجرای آهنگسازان بزرگ در همه جای دنیا اجرا میشود. سمفونی بتهون و برامس و چایکوفسکی و بروکنر را ارکستر برلین بهتر از ارکستر ما میزند. بنابراین من همیشه گفتهام که دوست دارم آثار آهنگسازان ایرانی به خصوص آثار جوانان نواخته شود. الان آهنگسازی علمی در ایران و دانشکدهها تدریس میشود و در ایران خیلی طرفدار پیدا کرده است. حتی در دانشگاه تهران و دانشگاههای دیگر فوق لیسانس هم میدهند.
* اتفاقی که در هفتههای گذشته خبرساز شد رهبری ارکستر ملی بود. مهدی وجدانی یکی از موزیسینهای جوان حوزه موسیقی ارکسترال است. این خبر خیلی سروصدا کرد و حواشی مختلفی داشت. شما با این جوانگرایی چه موضعی دارید و آیا موافق آن هستید که موزیسین های جوان بیایند و در برهههای مختلف در ارکسترهای ایرانی رهبری و مدیریت را به عهده داشته باشند؟
من خیلی این موضوع را دوست دارم و از ابتدا گفتهام نه تنها موافق این کار هستم بلکه فکر میکنم این روشی برای پیشرفت موسیقی است. اگر قرار باشد یک چهره هرچقدر هم معروف باشد بیاید و جایی را قبضه کند به نظرم ما درجا خواهیم زد. با این همه فارغ التحصیل شدن جوانان از دانشگاهها و عشق و علاقهای که به موسیقی هست من فکر میکنم جوانان میتوانند این هدف را حتی بهتر هم اجرا کنند. من همیشه درمورد جوانان گفتهام و اعتقاد دارم باید به یک حد از تکنیک برسند که بتوانند از آنچه که الان وجود دارد جلوتر بروند.
* سوال آخرم درمورد جشن «موسیقیما» است که چند سالی برگزار شده و حواشی و بازتابهای مختلف رسانهای را در پی داشته است. میخواستم به صورت خاص درمورد این جشن و تاثیراتی که این جشن در موسیقی کشور داشته صحبت کنیم.
جشن در یک نوع به یادآوردن خلاصه میشود. از آنجایی که رویدادهای هنری در ایران اغلب اوقات فراموش میشود من فکر میکنم این جشنها نه تنها خاطره میگذارد بلکه سبب میشود هدفی که هست همیشه روشن و واضح بماند و عدهای که میآیند را علاقهمند کند. خیلی اوقات جوانی میآید و تحت تاثیر موقعیت و زمان قرار میگیرد و چون با میل خودش آمده موسیقی که به گوشش میرسد سبب میشود که طرفدار هنر شود. بنابراین جشن و یادآوری و بزرگداشت اتفاق مثبتی است فقط به شرطی که زیاد در آن حرف و سخنرانی نباشد.
منبع:
اختصاصی سایت «موسیقی ما»
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 آبان 1396 - 15:25
افزودن یک دیدگاه جدید