گفتوگو با این آهنگساز و نوازنده به بهانه انتشار «در ستایش تونالیته»
فرهاد اسعدیان: آدمها کمتر سراغ فکر کردن میروند
موسیقی ما - «این روزها آلبومی با نام «در ستایش تونالیته» منتشر شده است. این اثر در قالب ۱۲ قطعه با نامهای «پرلود»، «آلماند»، «کوارنت»، «ساراباند»، «منوئه۱ و۲»، «ژیگ» و …ساخته شده است.»
این میتواند یک خبر عادی باشد. روزانه دهها آلبوم در ایران منتشر میشود که هر کدام هم ویژگیهای خاصِ خودشان را دارند؛ اما «در ستایش تونالیته» از چند جهت اهمیت دارد؛ نه به این خاطر که خالقِ آن –فرهاد اسعدیان- که تاکنون آهنگساز بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریالهایی چون بوسیدن روی ماه، بچههای خیابان و آخر بازی را به عهده داشته، توانسته دو سوییت (در سل ماژور و دو ماژور) از «یوهان سباستین باخ» را توسط گیتار به صورت سولو اجرا کند و در این راستا برای اولین بار تغییراتی در کوک گیتار ایجاد کرده است و نه به خاطر اینکه نواختنِ این قطعات با این کوک نیازمند تبحر بسیار بالایی است؛ این اثر به این خاطر اهمیت دارد که یک نوازنده و آهنگساز ده سال روی یک ایده تمرکز کرده است و دو سال و نیم وقت صرفِ عملی کردنِ آن. او در شرایطی این اثر را انجام داده که خودش آگاهی کاملی از تعداد مخاطبانِ این نوع موسیقی دارد و میداند که قرار نیست این مدت زمان طولانی برایش شهرت یا انتفاع مالی به همراه داشته باشد؛ اما او این کار را انجام داده است؛ انگار هنوز هستند آدمهایی که «هنر» را برای «هنر» میخواهند نه چیز دیگر.
این میتواند یک خبر عادی باشد. روزانه دهها آلبوم در ایران منتشر میشود که هر کدام هم ویژگیهای خاصِ خودشان را دارند؛ اما «در ستایش تونالیته» از چند جهت اهمیت دارد؛ نه به این خاطر که خالقِ آن –فرهاد اسعدیان- که تاکنون آهنگساز بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریالهایی چون بوسیدن روی ماه، بچههای خیابان و آخر بازی را به عهده داشته، توانسته دو سوییت (در سل ماژور و دو ماژور) از «یوهان سباستین باخ» را توسط گیتار به صورت سولو اجرا کند و در این راستا برای اولین بار تغییراتی در کوک گیتار ایجاد کرده است و نه به خاطر اینکه نواختنِ این قطعات با این کوک نیازمند تبحر بسیار بالایی است؛ این اثر به این خاطر اهمیت دارد که یک نوازنده و آهنگساز ده سال روی یک ایده تمرکز کرده است و دو سال و نیم وقت صرفِ عملی کردنِ آن. او در شرایطی این اثر را انجام داده که خودش آگاهی کاملی از تعداد مخاطبانِ این نوع موسیقی دارد و میداند که قرار نیست این مدت زمان طولانی برایش شهرت یا انتفاع مالی به همراه داشته باشد؛ اما او این کار را انجام داده است؛ انگار هنوز هستند آدمهایی که «هنر» را برای «هنر» میخواهند نه چیز دیگر.
- *شما در «در ستایش تونالیته» که مدتی پیش منتشر کردهاید، تعدادی از سوییتهای باخ که برای ویولونسل نوشته شده را با تغییراتی در کوکِ گیتار اجرا کردید؛ اما سوال اینجاست که با وجود اینکه این سوییتها تا به حال بارها توسط نوازندگان ویولونسل اجرا شده و از آن طرف تعداد زیادی قطعه که برای گیتار کلاسیک نوشته شده است، اجرای این قطعات به این شکل چه ضرورتی داشت؟
- *و این انگیزهی این حرکت شد؟
- *چرا «در ستایش تونالیته؟»
- *امکان نواختن در «سل ماژور» وجود نداشت؟ این را با توجه به ساختمان گیتار کلاسیک میپرسم.
- *یعنی سه سیم گیتار را تغییر کوک دادید؟
- *برای اینکه صدای ویولون سل بدهد؟
- *یعنی مرکزیت تونال به جای ر، سل شد؟
- *اسم قطعات بر چه اساسی انتخاب شده است؟
- *به نظر میرسد باخ آهنگساز محبوبتان است.
- *ایدهی این اثر چه زمانی شکل گرفت؟
- *این تغییرات علاوه بر کوک در ساختمان ساز هم رخ داد؟
- *بعد از همهی اینها مسالهی اصلی اجرای این قطعات است؛ با این کوک جدید قطعات چگونه اجرا شدند؟
- *اصلا چنین سیمی وجود دارد؟
- *پیش از این هم تجربهای مشابه انجام شده بود؟
- *واکنش جامعهی موسیقی به این حرکت چه شد؟
- *و مخاطب وسیعتری جز خود اهالی موسیقی؟
- *چرا تعداد مخاطبان موسیقی کلاسیک در ایران این اندازه اندک است؟
- *اما انگار در ایران اوضاع بحرانی است.
- *پس بنابراین این میزان مخاطب و حضور از نظر شما در موسیقی کلاسیک اجتنابناپذیر است.
- * اصلا یک اثر باید چه ویژگیهایی داشته باشد که آن را کلاسیک بدانیم؟
- *اما از آن طرف این روزها کنسرتهایی کلاسیک برگزار میشود که با استقبال بسیار زیادی روبهرو میشود.
- *یعنی بخشی از این مخاطب کاذب است؟
- *در حوزهی نشر موسیقی وضعیت بدتر از اجرای زنده است.
- *با توجه به آنکه شما سالهاست در حوزهی تدریس نیز فعالیت میکنید؛ به نظرتان جوانترها ارتباطی با موسیقی کلاسیک دارند؟
- *شما دو سال و نیم وقت صرف انتشار این اثر کردهاید. با توجه به اینکه اصولا موسیقی کلاسیک در ایران طبق گفتهتان مخاطب چندانی ندارد و به تبعِ آن انتشارِ این اثر بازده مالی هم نداشت، چه انگیزهای باعث صرف این زمان و خلق این اثر بود؟
- *فکر نمیکنم.
- *مگر چه خواندهاید؟
- *اما بالاخره باید خلق اثری که نه شهرتی دارد و نه سوددهی مالی؛ انگیزهای داشته باشد.
- *معمولا نوازندگان وقتی به یک موقعیت استاندارد میرسند، دست و دلشان دیگر به تجربههای جدید نمیرود، چون تجربههای جدید معمولا ریسک دارند.
- *بیشتر منظورم نوازندههای ایرانی است.
- *شما موسیقی را از خیلی زود شروع کردید؟
- *موسیقی کلاسیک در خانواده ی شما جریان داشت؟
- *نوازندگان نسل جدید گیتار کلاسیک را چطور ارزیابی میکنید؟
- *و چه آثاری در دست دارید؟
منبع:
اختصاصی سایت «موسیقی ما»
تاریخ انتشار : شنبه 14 بهمن 1396 - 14:49
افزودن یک دیدگاه جدید