این خواننده در آستانه جدیدترین اجرایش با گروه «فاخته» به آهنگسازی «رضا موسویزاده» گفت
اشکان کمانگری: تصور نمیکردیم در این زمان کوتاه بلیتها فروخته شود
موسیقی ما – روز جمعه 26 مرداد قرار است جدیدترین کنسرت «اشکان کمانگری» در تالار وحدت به همراه گروه «فاخته» به آهنگسازی «رضا موسویزاده» برگزار شود. بلیتهای این کنسرت ده روز پیش و در مدت کمتر از 4 روز به اتمام رسید. اتفاقی که به دلیل عدم خبررسانی و تبلیغات برای این کنسرت مورد توجه قرار گرفت و حاشیههایی را هم به دنبال داشت. همین اتفاق بهانهای بود تا با اشکان کمانگری درباره جزئیات این کنسرت گپ بزنیم. همچنین برخی حواشی درباره فروش بلیت این کنسرت و همچنین شخص او را مطرح کردیم.
اشکان کمانگری ابتدا درباره فروش بلیتهای این کنسرت گفت:«فروش سریع بلیتهای این اجرا ظرف چند روز برای خودمان هم دور از ذهن بود. چرا که فکر میکردیم یک هفته یا ده روز پیش از اجرا فروش بلیت شروع شود و تا نزدیک برنامه هم ادامه داشته باشد. همچنین طی یکی دو سال اخیر این اولین اجرای من با گروهی است که مشخصاً رپرتوار موسيقي سنتي اجرا میکردند و به این سرعت هم بلیتفرشی به اتمام رسید. اوضاع کنسرتهای موسیقی سنتی بیشباهت به اوضاع تئاتر ده سال گذشته نیست آنجا هم نیاز داشت هنرمندان مطرح حمايت كنند و مردم بیشتر به تماشای نمایشها بنشینند. ما فکر میکنیم که این کار چه ویژگی برای مخاطب داشته که با استقبال روبه رو شده و امروز بدنبال تمديد كنسرت هستيم.»
او در ادامه اعلام کرد:«دوستانی که موسیقی ایرانی را دنبال میکنند حتماً اسم گروه «فاخته» را شنیدهاند. در سالهایی ما نوجوان بوديم این گروه پرکار بود و اجراهای زیادی در نقاط مختلف ایران داشتند. من هم از قدیم ذهنيت روشنی نسبت به گروه فاخته داشتم و آقای «رضا موسویزاده» را از مدتها قبل میشناختم. این گروه حدود ده سال فعالیت مداوم نداشت و چندی پیش آقای موسویزاده پیشنهاد همکاری را مطرح کردند و از چند ماه قبل به هم ملحق شدیم. رپرتوار کار ما در اجرای روز 26 مرداد هم مبتنی بر موسیقی اصیل ایرانی است و در گوشه و کنار آن هم قدری نگاه امروزی با وفاداری به ارزشهای موسیقی سنتی وجود دارد. در پارت اول مقدمهای به همراه آواز و چند تصنیف در آواز دشتی و اصفهان داریم. یک مدگردی هم در فواصل نوا و همایون داریم و در واقع این کنسرت به اصطلاح یک برنامه مرکب است. اشعاری هم که طی اجرا خوانده میشود از قدما و معاصرين است. امیدوارم همراهی و همکاری ما در كنار هم شروع يك بازگشت به اجراهاي موسيقي سنتي باشد. درباره جزئیات قطعات هم باید بگویم که برخی کارها از ساختههای گروه فاخته و برخی هم از ساختههای قدما است. اما کارها اغلب جدید هستند که همگی حال و هوای گروه فاخته را دارند.»
یکی از اتفاقات چند روز اخیر پیرامون فروش سریع بلیتهای این کنسرت مقایسه آن با فروش ناگهانی برخی اجراهای پاپ بود. همین مسأله سوال بعدی ما از اشکان کمانگری بود که گفت:«حقیقتاً تصور نمیکردیم که در این زمان کوتاه و بلیتها فروخته شود. اما این نکته را در نظر داشته باشید که موزیسینهای پاپ یک حجم بسیار بیشتری از مخاطب دارند كه در تمامي اجراها شرکت میکنند. وقتی یک کنسرت چنین دیتابیسی دارد که پیگیرتان هستند طبیعتاً فاصله شما و مخاطب کمتر میشود و بخش زيادي از بليتها برای مخاطبان آن خواننده خریداری میشود و همین باعث میشود که کل یک سالن هزار یا دو هزار نفره ظرف مدت کوتاهی بلیتهایش به اتمام میرسد. البته کسانی هم هستند که در همين بين به صورت شخصي بلیت خریداری میکنند. در موسیقی سنتی این روال نبوده است ولی وقتی یک گروه نزدیک ده سال است که روی صحنه اجرا نداشته و بیش از بیست سال است که سابقه دارد كه در اولین کنسرتهای اين گروه هنرمندان مطرح امروز موسیقی سنتی ايران در آن دیده میشدند به همین دلیل فکر نمیکنم برای چنین گروهی سالن وحدت خیلی عجیب باشد که ظرف مدت کمتر از 4 روز کل بلیتها به اتمام برسد. شاید اگر این اجرا در سالن بزرگتری برگزار میشد شرایط فروش تغییر میکرد اما از دهه هفتاد اغلب اجراهای سنتی در تالار وحدت بوده است. با توجه به این مسائل با اینکه بلیت ما در مدت کمتر از 4 روز به اتمام رسیده اما هنوز با اتفاقاتی که در بلیتفروشی کنسرتهای پاپ رخ میدهد فاصله دارد.»
یکی دیگر از موارد گفتگوی ما با اشکان کمانگری طرح این موضوع بود که دیدگاههای زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه چرا او و برخی همنسلهایش با وجود سالها فعالیت و داشتن چندین آلبوم و قطعه و کنسرت هنوز موفق به برگزاری اجراهای بزرگ و انتشار آثار هیت نشدهاند. کمانگری در این زمینه گفت:«به صورت مطلق نمیتوان گفت که کارهای من و همنسلهایم خوب نبوده است. کارهای خوبی هم بوده که ظرفیتهای مناسبی داشتند که در جای خودش به خوبی دیده شوند. همینطور هم نمیتوانیم بگوییم که همه کارهای عزيزاني که در تقویم دیگری شروع کردند و امروز در اوج هستند، خوب است. اینکه کدام کار را در چه زمانی و چه شرايطي انجام میدهید خیلی مهم است. یک زمان تو کار خوبي را انجام میدهی ولی ابزار دیده شدن آن نیست. یک زمان هم کاری را انجام میدهی که خیلی ويژه نیست مثل بازیگری که نقش خوبي به او پیشنهاد نشده و كار متوسطي را قبول كرده اما امکان بروز و ظهور دارد. متن و قصه مهم است. هیچ وقت در پروژههای قبلی خودم برنامهای برای دیده شدن نداشتم و هدفم صرفاً کارکردن بوده است. در دوره هايی که ما موسیقی کار میکردیم شرایط طور دیگری بود و الان قواعد بازی تغییر کرده است و شاید ما هنوز وارد این بخش از مارکت نشده ایم. دیگرانی هم که قبل تر از ما بودند با سختي بسيار خودشان را به یک جایی رسانده اند. به نظر شما در کشوري با این جمعیت و وسعت فقط چندخواننده انگشت شمار در موسیقی سنتی داشته باشیم كه پركار هستند كم نيست؟ اگر نه یعنی يكجاي كار ایراد دارد چون یا مارکت، اصلا مارکت نیست یا کاری که میکنیم بر پایه تصادف و معجزه پیش میرود كه تحليل پذير نيست و در این توربولانس طبیعی است که خیلی از ما کارهایی انجام دادهایم که دیده نشده است.»
این خواننده در پایان گفت:«همچنین اتفاقاتی برای نسل ما رخ داد که براساس آموزه هاي نسل قبل مان بود. ما فکر نمیکردیم برای ورود به مارکت چه بايد كرد و فقط نگاهمان به خود کار بود. من در سال 84 اولین آلبوم خودم را منتشر کردم و بیش از 13 سال است که اثری منتشر شده اما برنامه ايي براي ديده شدن اثر در ميان نبود يا اگر بود محدود و كم فروغ. ما فقط به فکر کار کردن بودیم و هدف نسل ما دیده شدن نبود و قاعده اساتید ما دیده شدن نبود و شايد به تنها چيزي كه اهميت نداديم همين بوده است.این نکته را هم بگویم که در موسیقی هم مثل هر صنف دیگری مافیا وجود دارد ولی به هر روي وقتي ساز و كار درست باشد و تو قابت را درست ببندي كار بقدر عيار و بضاعتش جلو ميرود و به گوش ميرسد اما اين هنوز با آنچه بازار امروز موسيقي كشور و شركتها در پيش گرفته اند فاصله بسيار دارد و بايد كارگروه هايي براي سر و سامان دادن به ضايقه مخاطب در كنسرتها و البته دسته بندي و تقسيم فرصتها بين تمامي گونه هاي موسيقي با وزنهاي درست طراحي بشه تا شاهد حضور همه رنگ موسيقي خوب در ويترين كنسرتهاي كشور و به طبع در رسانه و برنامه هاي اصلي راديو و تلويزيون و ترغيب شركتها بر سرمايه گذاري بر گونه هاي مختلف موزيك باشيم.»
اشکان کمانگری ابتدا درباره فروش بلیتهای این کنسرت گفت:«فروش سریع بلیتهای این اجرا ظرف چند روز برای خودمان هم دور از ذهن بود. چرا که فکر میکردیم یک هفته یا ده روز پیش از اجرا فروش بلیت شروع شود و تا نزدیک برنامه هم ادامه داشته باشد. همچنین طی یکی دو سال اخیر این اولین اجرای من با گروهی است که مشخصاً رپرتوار موسيقي سنتي اجرا میکردند و به این سرعت هم بلیتفرشی به اتمام رسید. اوضاع کنسرتهای موسیقی سنتی بیشباهت به اوضاع تئاتر ده سال گذشته نیست آنجا هم نیاز داشت هنرمندان مطرح حمايت كنند و مردم بیشتر به تماشای نمایشها بنشینند. ما فکر میکنیم که این کار چه ویژگی برای مخاطب داشته که با استقبال روبه رو شده و امروز بدنبال تمديد كنسرت هستيم.»
او در ادامه اعلام کرد:«دوستانی که موسیقی ایرانی را دنبال میکنند حتماً اسم گروه «فاخته» را شنیدهاند. در سالهایی ما نوجوان بوديم این گروه پرکار بود و اجراهای زیادی در نقاط مختلف ایران داشتند. من هم از قدیم ذهنيت روشنی نسبت به گروه فاخته داشتم و آقای «رضا موسویزاده» را از مدتها قبل میشناختم. این گروه حدود ده سال فعالیت مداوم نداشت و چندی پیش آقای موسویزاده پیشنهاد همکاری را مطرح کردند و از چند ماه قبل به هم ملحق شدیم. رپرتوار کار ما در اجرای روز 26 مرداد هم مبتنی بر موسیقی اصیل ایرانی است و در گوشه و کنار آن هم قدری نگاه امروزی با وفاداری به ارزشهای موسیقی سنتی وجود دارد. در پارت اول مقدمهای به همراه آواز و چند تصنیف در آواز دشتی و اصفهان داریم. یک مدگردی هم در فواصل نوا و همایون داریم و در واقع این کنسرت به اصطلاح یک برنامه مرکب است. اشعاری هم که طی اجرا خوانده میشود از قدما و معاصرين است. امیدوارم همراهی و همکاری ما در كنار هم شروع يك بازگشت به اجراهاي موسيقي سنتي باشد. درباره جزئیات قطعات هم باید بگویم که برخی کارها از ساختههای گروه فاخته و برخی هم از ساختههای قدما است. اما کارها اغلب جدید هستند که همگی حال و هوای گروه فاخته را دارند.»
یکی از اتفاقات چند روز اخیر پیرامون فروش سریع بلیتهای این کنسرت مقایسه آن با فروش ناگهانی برخی اجراهای پاپ بود. همین مسأله سوال بعدی ما از اشکان کمانگری بود که گفت:«حقیقتاً تصور نمیکردیم که در این زمان کوتاه و بلیتها فروخته شود. اما این نکته را در نظر داشته باشید که موزیسینهای پاپ یک حجم بسیار بیشتری از مخاطب دارند كه در تمامي اجراها شرکت میکنند. وقتی یک کنسرت چنین دیتابیسی دارد که پیگیرتان هستند طبیعتاً فاصله شما و مخاطب کمتر میشود و بخش زيادي از بليتها برای مخاطبان آن خواننده خریداری میشود و همین باعث میشود که کل یک سالن هزار یا دو هزار نفره ظرف مدت کوتاهی بلیتهایش به اتمام میرسد. البته کسانی هم هستند که در همين بين به صورت شخصي بلیت خریداری میکنند. در موسیقی سنتی این روال نبوده است ولی وقتی یک گروه نزدیک ده سال است که روی صحنه اجرا نداشته و بیش از بیست سال است که سابقه دارد كه در اولین کنسرتهای اين گروه هنرمندان مطرح امروز موسیقی سنتی ايران در آن دیده میشدند به همین دلیل فکر نمیکنم برای چنین گروهی سالن وحدت خیلی عجیب باشد که ظرف مدت کمتر از 4 روز کل بلیتها به اتمام برسد. شاید اگر این اجرا در سالن بزرگتری برگزار میشد شرایط فروش تغییر میکرد اما از دهه هفتاد اغلب اجراهای سنتی در تالار وحدت بوده است. با توجه به این مسائل با اینکه بلیت ما در مدت کمتر از 4 روز به اتمام رسیده اما هنوز با اتفاقاتی که در بلیتفروشی کنسرتهای پاپ رخ میدهد فاصله دارد.»
یکی دیگر از موارد گفتگوی ما با اشکان کمانگری طرح این موضوع بود که دیدگاههای زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه چرا او و برخی همنسلهایش با وجود سالها فعالیت و داشتن چندین آلبوم و قطعه و کنسرت هنوز موفق به برگزاری اجراهای بزرگ و انتشار آثار هیت نشدهاند. کمانگری در این زمینه گفت:«به صورت مطلق نمیتوان گفت که کارهای من و همنسلهایم خوب نبوده است. کارهای خوبی هم بوده که ظرفیتهای مناسبی داشتند که در جای خودش به خوبی دیده شوند. همینطور هم نمیتوانیم بگوییم که همه کارهای عزيزاني که در تقویم دیگری شروع کردند و امروز در اوج هستند، خوب است. اینکه کدام کار را در چه زمانی و چه شرايطي انجام میدهید خیلی مهم است. یک زمان تو کار خوبي را انجام میدهی ولی ابزار دیده شدن آن نیست. یک زمان هم کاری را انجام میدهی که خیلی ويژه نیست مثل بازیگری که نقش خوبي به او پیشنهاد نشده و كار متوسطي را قبول كرده اما امکان بروز و ظهور دارد. متن و قصه مهم است. هیچ وقت در پروژههای قبلی خودم برنامهای برای دیده شدن نداشتم و هدفم صرفاً کارکردن بوده است. در دوره هايی که ما موسیقی کار میکردیم شرایط طور دیگری بود و الان قواعد بازی تغییر کرده است و شاید ما هنوز وارد این بخش از مارکت نشده ایم. دیگرانی هم که قبل تر از ما بودند با سختي بسيار خودشان را به یک جایی رسانده اند. به نظر شما در کشوري با این جمعیت و وسعت فقط چندخواننده انگشت شمار در موسیقی سنتی داشته باشیم كه پركار هستند كم نيست؟ اگر نه یعنی يكجاي كار ایراد دارد چون یا مارکت، اصلا مارکت نیست یا کاری که میکنیم بر پایه تصادف و معجزه پیش میرود كه تحليل پذير نيست و در این توربولانس طبیعی است که خیلی از ما کارهایی انجام دادهایم که دیده نشده است.»
این خواننده در پایان گفت:«همچنین اتفاقاتی برای نسل ما رخ داد که براساس آموزه هاي نسل قبل مان بود. ما فکر نمیکردیم برای ورود به مارکت چه بايد كرد و فقط نگاهمان به خود کار بود. من در سال 84 اولین آلبوم خودم را منتشر کردم و بیش از 13 سال است که اثری منتشر شده اما برنامه ايي براي ديده شدن اثر در ميان نبود يا اگر بود محدود و كم فروغ. ما فقط به فکر کار کردن بودیم و هدف نسل ما دیده شدن نبود و قاعده اساتید ما دیده شدن نبود و شايد به تنها چيزي كه اهميت نداديم همين بوده است.این نکته را هم بگویم که در موسیقی هم مثل هر صنف دیگری مافیا وجود دارد ولی به هر روي وقتي ساز و كار درست باشد و تو قابت را درست ببندي كار بقدر عيار و بضاعتش جلو ميرود و به گوش ميرسد اما اين هنوز با آنچه بازار امروز موسيقي كشور و شركتها در پيش گرفته اند فاصله بسيار دارد و بايد كارگروه هايي براي سر و سامان دادن به ضايقه مخاطب در كنسرتها و البته دسته بندي و تقسيم فرصتها بين تمامي گونه هاي موسيقي با وزنهاي درست طراحي بشه تا شاهد حضور همه رنگ موسيقي خوب در ويترين كنسرتهاي كشور و به طبع در رسانه و برنامه هاي اصلي راديو و تلويزيون و ترغيب شركتها بر سرمايه گذاري بر گونه هاي مختلف موزيك باشيم.»
منبع:
اختصاصی سایت «موسیقی ما»
تاریخ انتشار : پنجشنبه 25 مرداد 1397 - 22:10
افزودن یک دیدگاه جدید