وکیل این دو هنرمند باسابقه در گفتگو با «موسیقی ما» اعلام کرد
شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده حقوق آثارشان را از طریق خانه موسیقی پیگیری میکنند
موسیقی ما – طی سالهای اخیر بحث انتشار یا بازخوانی آثار آهنگسازان و ترانهسراهایی که خارج از ایران زندگی میکنند همیشه داغ بوده است. چرا که در اغلب موارد این بازخوانیها یا ارائه آثار آنها به هر نحو بدون اجازه رسمی خالق اثر و محل دعوای افراد بوده است. در جدیدترین اتفاق مربوط به این موضوع یک پژوهشگر حوزه موسیقی با پذیرش وکالت «شهیار قنبری» و «اسفندیار منفردزاده» پیگیر حقوق مادی و معنوی این دو هنرمند شده است. «حسین عصاران» که با وکالت از این دو هنرمند در حال پیگیری آثاری است که خصوصاً با صدای زندهیاد «فرهاد مهراد» طی این سالها در ایران منتشر شده است. به همین بهانه گفتگویی با حسین عصاران داشتیم و او توضیحاتی راجع به این موضوعات ارائه کرد.
حسین عصاران ابتدا گفت:«در تمامی این سالها که به واسطه انجام برخی پروژههای پژوهشی در خدمت آقای «اسفندیار منفردزاده» و آقای «شهیار قنبری» بودم، وقتی صحبت به سمت انتشار آثارشان در ایران میرفت نارضایتیهایشان را از سوءاستفاده از آثاری که قبل از انقلاب پدید آورده بودند به وضوح درک میکردم. بیشتر این نارضایتی هم متوجه چگونگی انتشار بدون اجازه آن بخشی از آثارشان بود که با صدای «فرهاد مهراد» اجرا شده است. همین جا به صراحت باید عرض کنم نظر آقای قنبری و آقای منفردزاده در مورد شخص فرهاد، به عنوان مجری برخی آثارشان، همیشه دوستانه و مهرورزانه بوده و کیفیت کاری فرهاد را ارجگذاری میکنند و از این منظر این نارضایتیای که عرض کردم، درباره شخص آقای فرهاد، در حد همان گلایههای دوستانه باقی میماند. اما بیشتر نارضایتیشان متوجه کسانی است که در غیابشان، خودشان را متولی این آثار در ایران میدانند و به هر شکل دلخواهی از این آثار چه در زمینهی نشر و چه اجرا و چه موارد دیگر سواستفاده میکنند. جالب اینکه این روند از همان ماههای اولیه پس از انقلاب با انتشار ترانه نجوا (گفتنیها کم نیست) شروع شد و تا الان هم ادامه دارد. این افراد حقیقی و حقوقی به غیر از انتفاع مالی بسیار زیادی که تا کنون از انتشار برخی آثار این دو هنرمند بردهاند، به مرور زمان چنان امر برایشان مشتبه شده که یک جایگاه معنوی و حقوقی هم برای خود متصور شدهاند تا جایی که برای انتشار این آثار قراردادهای رسمی میبندند و باید و نباید مشخص میکنند.»
او در ادامه اشارهای هم به استفادههای دیگری که از آثار شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده شده است داشت:«مسأله اینجاست که این موضوع فقط به بازنشر آثاری که در گذشته خلق شده، باز نمیگردد و به باز اجراها و ساخت نماهنگهای مختلف هم کشیده است که به عنوان یک نمونه میتوانم به بازاجرای بازاجرای ترانهی «کودکانه» توسط آقای «بنیامین بهادری» اشاره کنم که با عنوان «بوی عیدی» منتشر کردهاند. نارضایتی آقای قنبری و آقای منفردزاده بیشتر به دلیل رعایت نشدن شأن آنها به عنوان پدیدآورندگان اثر و رعایت نشدن حقوق معنوی آنها است و در مرتبه بعدی به مسائل مادی آثار مربوط میشود. هرچند که خود من، من به عنوان یک پژوهشگر و منتقد ، اعتقاد دارم که حقوق مادی و معنوی دو وجه یک سکه هستند و انجام یکی بدون پیگیری و تأمین دیگری، عملاً موضوعیت ندارد. مخصوصاً درباره چنین هنرمندانی که کار هنریشان هم خاستگاه کارورزانه ندارد که سفارشگیری کنند، بلکه هنرشان نمود زندگی و عقایدشان است و عملا تصاحب نادرست این آثار، به نوعی تعدی به زندگی و ذهنیت هنرمندشان محسوب میشود.»
عصاران سپس درباره نحوه تعامل با خانه موسیقی برای پیگیری و حل این مشکلات اعلام کرد:«با گسترش سوءاستفادههای انجام شده از آثار این دو هنرمند، در نهایت به این نتیجه رسیدند تا یک جایی نقطه پایانی بر این قضیه گذاشته شود. قدم اول ثبت جهانی آثار آقایان منفردزاده و قنبری بود که از طریق یک شرکت فرانسوی انجام شد. قدم دوم انتشار یک بیانیه اعتراضآمیز بود که توسط این دو هنرمند تنظیم و در رسانهها به انتشار رسید. همزمان هم بنا شد برای پیگیری سوءاستفادههای قبلی، به دلیل احترامی که به صنف اهالی موسیقی قائل هستند، به «خانه موسیقی» به عنوان یک سازمان صنفی مراجعه کنیم و مسائل را از طریق «خانه موسیقی» دنبال کنیم. از همین رو از طرف این دو به بنده وکالت داده شد تا این مسأله را پیگیری کنم که در نهایت با مشورت وکلای زبده و جمعآوری مستندات و تنظیم متن دادخواست، موارد را به مدیر عامل خانه موسیقی، جناب آقای «حمیدرضا نوربخش» تحویل دادیم.»
او در ادامه گفت:«خوشبختانه در جلسه اول که خدمت آقای نوربخش بودم ایشان قول دادند که تا حصول نتیجه نهایی در این قضیه حضور فعال خواهند داشت. ما هم به احترام ایشان منتظر خواهیم ماند و امیدواریم که از طریق «خانه موسیقی» به نتایج خوبی برسیم. البته بعد از این جلسه، ناشر فعلی کارنامهی خوانندگی فرهاد، یعنی مدیر موسسه «نی داوود» با من تماس گرفتند و توضیحاتی درباره روند انتشار آثار ارائه کردند و گفتند که به خاطر احترامی که برای آقایان منفردزاده و قنبری قائل هستند خود، رأساً انتشار آثار فرهاد را تا تعیین تکلیف موارد متوقف کردهاند. همچنین ابراز کردند که رضایت این دو هنرمند را هم تأمین خواهند کرد. البته ایشان به بندهایی از قرارداد بین خود و همسر زندهیاد فرهاد، یعنی خانم گلفام که خود را متولی انتشار این آثار معرفی کرده، هم اشاره کردند و ابراز کردند که پرداختهای متناوبی هم به ایشان داشتهاند. البته این موارد باید توسط خانهی موسیقی پیگیری شود و ما به احترام خانه موسیقی، فعلا نظر خاصی دربارهی این قراردادها و قصوراتی که متوجه همهی طرفین است نداریم و فعلا اقدام دیگری هم انجام نخواهیم داد. در هر صورت ما با جدیت پیگیر سوءاستفاده از آثار شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده هستیم و امیدواریم که با پیگیری های خانهی موسیقی این مشکلات حل شود. البته اگر قائل به حل شدن مسائل باشند.»
این پژوهشگر موسیقی نهایتاً اعلام کرد:«در واقع در چشم اندازی بزرگتر، امیدوارم پیگیریهای ما پایانی بر نادیدهانگاری حقوق مادی و معنوی هنرمندان باشد تا اینکه روزی عموم جامعه ما باور کند که تولید هنری خود، یک کار است و باید حقوق مادی و معنوی پدیدآورنده هر اثر هنری را مطابق قانون رعایت کرد.»
حسین عصاران ابتدا گفت:«در تمامی این سالها که به واسطه انجام برخی پروژههای پژوهشی در خدمت آقای «اسفندیار منفردزاده» و آقای «شهیار قنبری» بودم، وقتی صحبت به سمت انتشار آثارشان در ایران میرفت نارضایتیهایشان را از سوءاستفاده از آثاری که قبل از انقلاب پدید آورده بودند به وضوح درک میکردم. بیشتر این نارضایتی هم متوجه چگونگی انتشار بدون اجازه آن بخشی از آثارشان بود که با صدای «فرهاد مهراد» اجرا شده است. همین جا به صراحت باید عرض کنم نظر آقای قنبری و آقای منفردزاده در مورد شخص فرهاد، به عنوان مجری برخی آثارشان، همیشه دوستانه و مهرورزانه بوده و کیفیت کاری فرهاد را ارجگذاری میکنند و از این منظر این نارضایتیای که عرض کردم، درباره شخص آقای فرهاد، در حد همان گلایههای دوستانه باقی میماند. اما بیشتر نارضایتیشان متوجه کسانی است که در غیابشان، خودشان را متولی این آثار در ایران میدانند و به هر شکل دلخواهی از این آثار چه در زمینهی نشر و چه اجرا و چه موارد دیگر سواستفاده میکنند. جالب اینکه این روند از همان ماههای اولیه پس از انقلاب با انتشار ترانه نجوا (گفتنیها کم نیست) شروع شد و تا الان هم ادامه دارد. این افراد حقیقی و حقوقی به غیر از انتفاع مالی بسیار زیادی که تا کنون از انتشار برخی آثار این دو هنرمند بردهاند، به مرور زمان چنان امر برایشان مشتبه شده که یک جایگاه معنوی و حقوقی هم برای خود متصور شدهاند تا جایی که برای انتشار این آثار قراردادهای رسمی میبندند و باید و نباید مشخص میکنند.»
او در ادامه اشارهای هم به استفادههای دیگری که از آثار شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده شده است داشت:«مسأله اینجاست که این موضوع فقط به بازنشر آثاری که در گذشته خلق شده، باز نمیگردد و به باز اجراها و ساخت نماهنگهای مختلف هم کشیده است که به عنوان یک نمونه میتوانم به بازاجرای بازاجرای ترانهی «کودکانه» توسط آقای «بنیامین بهادری» اشاره کنم که با عنوان «بوی عیدی» منتشر کردهاند. نارضایتی آقای قنبری و آقای منفردزاده بیشتر به دلیل رعایت نشدن شأن آنها به عنوان پدیدآورندگان اثر و رعایت نشدن حقوق معنوی آنها است و در مرتبه بعدی به مسائل مادی آثار مربوط میشود. هرچند که خود من، من به عنوان یک پژوهشگر و منتقد ، اعتقاد دارم که حقوق مادی و معنوی دو وجه یک سکه هستند و انجام یکی بدون پیگیری و تأمین دیگری، عملاً موضوعیت ندارد. مخصوصاً درباره چنین هنرمندانی که کار هنریشان هم خاستگاه کارورزانه ندارد که سفارشگیری کنند، بلکه هنرشان نمود زندگی و عقایدشان است و عملا تصاحب نادرست این آثار، به نوعی تعدی به زندگی و ذهنیت هنرمندشان محسوب میشود.»
عصاران سپس درباره نحوه تعامل با خانه موسیقی برای پیگیری و حل این مشکلات اعلام کرد:«با گسترش سوءاستفادههای انجام شده از آثار این دو هنرمند، در نهایت به این نتیجه رسیدند تا یک جایی نقطه پایانی بر این قضیه گذاشته شود. قدم اول ثبت جهانی آثار آقایان منفردزاده و قنبری بود که از طریق یک شرکت فرانسوی انجام شد. قدم دوم انتشار یک بیانیه اعتراضآمیز بود که توسط این دو هنرمند تنظیم و در رسانهها به انتشار رسید. همزمان هم بنا شد برای پیگیری سوءاستفادههای قبلی، به دلیل احترامی که به صنف اهالی موسیقی قائل هستند، به «خانه موسیقی» به عنوان یک سازمان صنفی مراجعه کنیم و مسائل را از طریق «خانه موسیقی» دنبال کنیم. از همین رو از طرف این دو به بنده وکالت داده شد تا این مسأله را پیگیری کنم که در نهایت با مشورت وکلای زبده و جمعآوری مستندات و تنظیم متن دادخواست، موارد را به مدیر عامل خانه موسیقی، جناب آقای «حمیدرضا نوربخش» تحویل دادیم.»
او در ادامه گفت:«خوشبختانه در جلسه اول که خدمت آقای نوربخش بودم ایشان قول دادند که تا حصول نتیجه نهایی در این قضیه حضور فعال خواهند داشت. ما هم به احترام ایشان منتظر خواهیم ماند و امیدواریم که از طریق «خانه موسیقی» به نتایج خوبی برسیم. البته بعد از این جلسه، ناشر فعلی کارنامهی خوانندگی فرهاد، یعنی مدیر موسسه «نی داوود» با من تماس گرفتند و توضیحاتی درباره روند انتشار آثار ارائه کردند و گفتند که به خاطر احترامی که برای آقایان منفردزاده و قنبری قائل هستند خود، رأساً انتشار آثار فرهاد را تا تعیین تکلیف موارد متوقف کردهاند. همچنین ابراز کردند که رضایت این دو هنرمند را هم تأمین خواهند کرد. البته ایشان به بندهایی از قرارداد بین خود و همسر زندهیاد فرهاد، یعنی خانم گلفام که خود را متولی انتشار این آثار معرفی کرده، هم اشاره کردند و ابراز کردند که پرداختهای متناوبی هم به ایشان داشتهاند. البته این موارد باید توسط خانهی موسیقی پیگیری شود و ما به احترام خانه موسیقی، فعلا نظر خاصی دربارهی این قراردادها و قصوراتی که متوجه همهی طرفین است نداریم و فعلا اقدام دیگری هم انجام نخواهیم داد. در هر صورت ما با جدیت پیگیر سوءاستفاده از آثار شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده هستیم و امیدواریم که با پیگیری های خانهی موسیقی این مشکلات حل شود. البته اگر قائل به حل شدن مسائل باشند.»
این پژوهشگر موسیقی نهایتاً اعلام کرد:«در واقع در چشم اندازی بزرگتر، امیدوارم پیگیریهای ما پایانی بر نادیدهانگاری حقوق مادی و معنوی هنرمندان باشد تا اینکه روزی عموم جامعه ما باور کند که تولید هنری خود، یک کار است و باید حقوق مادی و معنوی پدیدآورنده هر اثر هنری را مطابق قانون رعایت کرد.»
منبع:
اختصاصی سایت «موسیقی ما»
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 مرداد 1398 - 15:52
افزودن یک دیدگاه جدید