با آهنگسازی مسیح تحویلداری و خوانندگی حسین علیشاپور
میرجلالالدین کزازی روایتگر یک آلبوم موسیقی شده است
شاهنامه با همه عظمتی که دارد بواسطه پیوستگی ابیات و داستانی بودنش کمتر در کار موزیسنهای ایرانی حضور داشته است. این کمتر بودن را در مقایسه با استفاده از آثار شاعرانی چون سعدی، حافظ و مولانا بخوبی میتوان دید. در حالی به تازگی رور بزرگداشت فردوسی را پشت سر گذاشتیم که قرار است یک آلبوم موسیقی در پاسداشت این شاعر و حکیم بزرگ منتشر شود. این آلبوم که «کیومرس نامه» نام دارد ، قرار است به آهنگسازی مسیح تحویلداری، روایت میرجلالالدین کزازی و خوانندگی حسین علیشاپور منتشر شود.
«کیومرس نامه» با استفاده از مضامین شاهنامه فردوسی خلق شده و مسیح تحویلداری در توضیح این آلبوم میگوید: کیومرس در شاهنامه فردوسی نخستین پادشاه ایران است که از داستانی جالب توجه برخوردار است. همین شخصیت برای من دستاویز ارائه طرحی موسیقایی شد که به زودی مراحل تولید آن را در قالب یک آلبوم آغاز خواهم کرد. داستان کیومرس به نوعی اولین داستان شاهنامه است که من تلاش دارم برای موسیقی آن شرایطی را فراهم کنم که طیف گستردهتری از مخاطبان با مفاهیم عمیق آن آشنایی پیدا کنند. فضایی که این بار یک راوی در کنار خواننده، داستانی از شاهنامه را روایت میکنند. تصور میکنم این اثر هم در وجوه موسیقایی و هم در وجوه معنایی میتواند برای مخاطبان دارای تفاوتهای زیادی باشد.
طی سالهای اخیر آثار زیادی در حوزه شاهنامه تولید شده اما باید بپذیریم که بسیاری از این آثار در شرایطی به مخاطبان ارائه میشوند که شاید فهم آنها کار دشواری باشد. تحویلداری میگوید با همین انگیزه تلاش کرده با حضور یک آنسامبل از سازهای ایرانی و ضرب زورخانه شرایط اجرا را به سمتی هدایت کند که بتواند از اول تا آخر، داستان را با هیجان و لذت پیگیری کند.
اما حالا چرا میرجلالالدین کزازی بعنوان راوی این آلبوم انتخاب شده است. او استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه علامه طباطبایی بوده و بواسطه نگاه خاصش به مقوله زبان و استفاده نکردن از کلمات غیرفارسی شناخته شده است. کزازی از دغدغهمندان عرصه شاهنامه پژوهی بوده و درک درستی از واژههای زبان فارسی دارد. هر چند نگاهی واقعبینانه میگوید بسیاری از واژههای مدنظر او امکان ورود به زبان را نخواهند داشت اما او را بعنوان یک دغدغهمند عرصه زبان شایسته تحسین نشان خواهد داد. باید منتظر ماند و دید توانایی او در جایگاه راوی در این آلبوم چگونه خواهد بود.
شاهنامه و موزیسینها
موزیسینها قبلتر هم سراغ شاهنامه رفتهاند، نمونه بارز آنها شهرام ناظری است که از خواندن شاهنامه کردی تا فارسی را خوانده و دغدغه آن را داشته است. او آلبوم اساطیر کردی را به خواندن شاهنامه کردی و درفش کاویانی به آهنگسازی فرید الهامی را در کارنامه خود دارد. او همواره به فردوسی و البته بیش از هر کسی مولانا در آثارش توجه داشته و دقت کرده این دین فرهنگی را ادا کند. جز او هم هر چند شاعران سراغ فردوسی رفتهاند اما این توجهها کمتر پررنگ و همهگیر شدهاند و دشواریهای پرداختن به فردوسی و اثر سترگش بسیاری را از پرداختن به شاهنامه پشیمان کرده است.
شاهنامه متنی است گسترده با لایههای خاص و البته پیچیده، داستانهایی در آن به نظم درآمدهاند که تلخیص آنها کاری است تقریبا دشوار و جدا کردن لایههای داستانیای که فردوسی حکیم به عنوان ناظم متن در کنار هم چیده بسیار دشوار است. از اینرو نمیتوان چندان هم بر موزیسینها سخت گرفت در شرایطی که حتی ادبیات هم نتوانسته آنطور که باید سراغ شاهنامه رفته، آن را بکاود و با نگاهی جامع تحلیل و پردازشش کند.
شدنی است؟
حال باید این سوال را پرسید که اساسا پرداختن به فردوسی و داستانهایی که در شاهنامه روایتگر آنها بوده کار سختی باشد، اما باید پذیرفت که شدنی و قابل اجراست. هرچند پرداختن به شاهنامه به مفهوم سنتیاش کاری دشوار است اما میتوان و البته باید با نگاهی مدرن و امروزی سراغ این دسته از آثار رفته و بر پایه آنها دست به بازآفرینی هنری زد. ما در مواجهه با متون کهن ادبیات فارسی هنوز نتوانستهایم به نگاهی مدرن برسیم و نه تنها شاهنامه که دیگر متون به جام مانده از نیاکانمان را با نگاهی امروزی به مخاطب ارائه کنیم.
شاهنامه دارای داستانها و ویژگیهایی است که میتواند مخاطب خود را جذب کند، فقط کافی است موزیسینهای امروزی ارائه روایت مدرن را در خود تقویت کنند، موسیقی حالا بیش از هر زمانی نیازمند بازگشت به متون کهن است که بخشی از هویت امروز ایران هستند، هویتی که البته نیاز دارد با زبان هنر مراحل مدرن شدن را طی کند، آن هم نه به تنهایی در مسیری دور از مردم، بلکه با مردم بلکه در همراهی با آنها..
«کیومرس نامه» با استفاده از مضامین شاهنامه فردوسی خلق شده و مسیح تحویلداری در توضیح این آلبوم میگوید: کیومرس در شاهنامه فردوسی نخستین پادشاه ایران است که از داستانی جالب توجه برخوردار است. همین شخصیت برای من دستاویز ارائه طرحی موسیقایی شد که به زودی مراحل تولید آن را در قالب یک آلبوم آغاز خواهم کرد. داستان کیومرس به نوعی اولین داستان شاهنامه است که من تلاش دارم برای موسیقی آن شرایطی را فراهم کنم که طیف گستردهتری از مخاطبان با مفاهیم عمیق آن آشنایی پیدا کنند. فضایی که این بار یک راوی در کنار خواننده، داستانی از شاهنامه را روایت میکنند. تصور میکنم این اثر هم در وجوه موسیقایی و هم در وجوه معنایی میتواند برای مخاطبان دارای تفاوتهای زیادی باشد.
طی سالهای اخیر آثار زیادی در حوزه شاهنامه تولید شده اما باید بپذیریم که بسیاری از این آثار در شرایطی به مخاطبان ارائه میشوند که شاید فهم آنها کار دشواری باشد. تحویلداری میگوید با همین انگیزه تلاش کرده با حضور یک آنسامبل از سازهای ایرانی و ضرب زورخانه شرایط اجرا را به سمتی هدایت کند که بتواند از اول تا آخر، داستان را با هیجان و لذت پیگیری کند.
اما حالا چرا میرجلالالدین کزازی بعنوان راوی این آلبوم انتخاب شده است. او استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه علامه طباطبایی بوده و بواسطه نگاه خاصش به مقوله زبان و استفاده نکردن از کلمات غیرفارسی شناخته شده است. کزازی از دغدغهمندان عرصه شاهنامه پژوهی بوده و درک درستی از واژههای زبان فارسی دارد. هر چند نگاهی واقعبینانه میگوید بسیاری از واژههای مدنظر او امکان ورود به زبان را نخواهند داشت اما او را بعنوان یک دغدغهمند عرصه زبان شایسته تحسین نشان خواهد داد. باید منتظر ماند و دید توانایی او در جایگاه راوی در این آلبوم چگونه خواهد بود.
شاهنامه و موزیسینها
موزیسینها قبلتر هم سراغ شاهنامه رفتهاند، نمونه بارز آنها شهرام ناظری است که از خواندن شاهنامه کردی تا فارسی را خوانده و دغدغه آن را داشته است. او آلبوم اساطیر کردی را به خواندن شاهنامه کردی و درفش کاویانی به آهنگسازی فرید الهامی را در کارنامه خود دارد. او همواره به فردوسی و البته بیش از هر کسی مولانا در آثارش توجه داشته و دقت کرده این دین فرهنگی را ادا کند. جز او هم هر چند شاعران سراغ فردوسی رفتهاند اما این توجهها کمتر پررنگ و همهگیر شدهاند و دشواریهای پرداختن به فردوسی و اثر سترگش بسیاری را از پرداختن به شاهنامه پشیمان کرده است.
شاهنامه متنی است گسترده با لایههای خاص و البته پیچیده، داستانهایی در آن به نظم درآمدهاند که تلخیص آنها کاری است تقریبا دشوار و جدا کردن لایههای داستانیای که فردوسی حکیم به عنوان ناظم متن در کنار هم چیده بسیار دشوار است. از اینرو نمیتوان چندان هم بر موزیسینها سخت گرفت در شرایطی که حتی ادبیات هم نتوانسته آنطور که باید سراغ شاهنامه رفته، آن را بکاود و با نگاهی جامع تحلیل و پردازشش کند.
شدنی است؟
حال باید این سوال را پرسید که اساسا پرداختن به فردوسی و داستانهایی که در شاهنامه روایتگر آنها بوده کار سختی باشد، اما باید پذیرفت که شدنی و قابل اجراست. هرچند پرداختن به شاهنامه به مفهوم سنتیاش کاری دشوار است اما میتوان و البته باید با نگاهی مدرن و امروزی سراغ این دسته از آثار رفته و بر پایه آنها دست به بازآفرینی هنری زد. ما در مواجهه با متون کهن ادبیات فارسی هنوز نتوانستهایم به نگاهی مدرن برسیم و نه تنها شاهنامه که دیگر متون به جام مانده از نیاکانمان را با نگاهی امروزی به مخاطب ارائه کنیم.
شاهنامه دارای داستانها و ویژگیهایی است که میتواند مخاطب خود را جذب کند، فقط کافی است موزیسینهای امروزی ارائه روایت مدرن را در خود تقویت کنند، موسیقی حالا بیش از هر زمانی نیازمند بازگشت به متون کهن است که بخشی از هویت امروز ایران هستند، هویتی که البته نیاز دارد با زبان هنر مراحل مدرن شدن را طی کند، آن هم نه به تنهایی در مسیری دور از مردم، بلکه با مردم بلکه در همراهی با آنها..
تاریخ انتشار : جمعه 31 اردیبهشت 1400 - 14:45
افزودن یک دیدگاه جدید