۱۶ اسفند ۱۳۹۹
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا:
تنظیمکننده:
میکس و مستر:
عکاس:
معین بلزا
متن ترانه
یه موقع میبینی که دادی دنیاتو
تا اون بده بوی اون عطر که دوست داشتو
عوض نمیشن اما بعضی آدما خب
اون باز میره همونجا که گرونتره کادو
نمیشه بهش بگی کی باشه، چی بپوشه
هر چقدر ادا دراره، بازم یکی دیگه توشه
نشون نده ستارتو رفیق هیچوقت
به اونکه آسمونشو به سقف میفروشه
تو تنهایی سر پایی، اون هر جایی هست باشه
تهش تویی و راه و رویات و کفشات
بغل کن خودت رو، عاشق خودت شو
اونی که میفهمتت تا تهش هست بات
واست سواله پس کو اون عشق و بیداد
اون شیرین که فرهاد براش رگاشو میداد
شنیدی حتماً توی قصهها تو هم که
بعضی آدما رو میشه خیلی ساده تغییر داد
عشق خیلی وقته اهل اینجا نیست
بساطو جمع کرد و رفت همین چند سال پیش
منم گشتم و پیداش نکردم
اما توی شعرام میکنم جاشو خالی
تا اون بده بوی اون عطر که دوست داشتو
عوض نمیشن اما بعضی آدما خب
اون باز میره همونجا که گرونتره کادو
نمیشه بهش بگی کی باشه، چی بپوشه
هر چقدر ادا دراره، بازم یکی دیگه توشه
نشون نده ستارتو رفیق هیچوقت
به اونکه آسمونشو به سقف میفروشه
تو تنهایی سر پایی، اون هر جایی هست باشه
تهش تویی و راه و رویات و کفشات
بغل کن خودت رو، عاشق خودت شو
اونی که میفهمتت تا تهش هست بات
واست سواله پس کو اون عشق و بیداد
اون شیرین که فرهاد براش رگاشو میداد
شنیدی حتماً توی قصهها تو هم که
بعضی آدما رو میشه خیلی ساده تغییر داد
عشق خیلی وقته اهل اینجا نیست
بساطو جمع کرد و رفت همین چند سال پیش
منم گشتم و پیداش نکردم
اما توی شعرام میکنم جاشو خالی
افزودن یک دیدگاه جدید