رامین صدیقی فستیوال خود را به جای تهران در استانبول برگزار کرد
سرمایهای که از دست رفت...
موسیقی ما- همه چیز از یک اتفاق شروع شد. رامین صدیقی یک قرار دوستانه با مارجین واسیلفسکی در کافهای در لهستان داشت و ایدهی فستیوالی با بداههنوازی را مطرح کرد. ایده کمکم گسترش پیدا کرد، پخته شد و با گسترش و طرح آن با هنرمندانی که زبان مشترکی دارند به فستیوالی در تهران بدل شد. فستیوالی که حالا دارد در جای دیگری از دنیا به کار خود ادامه میدهد: در استانبول؛ شهری از کشوری در مرزِ ایران.
از همان زمان که رامین صدیقی در سالِ 96 فستیوال بداههنوازی را با ساز پیانو آغاز کرد، شاهد یک رویدادِ برجستهی هنری توسط بخش خصوصی بودیم. صدیقی خود نیز میخواست آن رویداد به عنوانِ یک دورهمی هنری ادامه داشته باشد و در یکی از گفتوگوهایش با «موسیقی ما» دربارهاش گفت: «انگیزهی شکلگیری این فستیوال، نوعی ادای احترام به بداههنوازی بود و بعد از آن تصمیم گرفتیم تا برای هر دور، یک سیاستِ مشخص داشته باشیم. اگر این فستیوال بتواند ادامه پیدا کند، ما هر سال در شکلِ تماتیکِی که برای آن درنظر گرفتهایم، فعالیتهایمان را گسترش خواهیم داد. محوریت فستیوال کماکان بداههنوازی است و سناریوی بلند مدتی را برای آن در نظر گرفتهام که دورنمای ده ساله دارد. هر چند که اینگونه برنامهریزیها در ایران بعید به نظر میرسد اما من مسیرم را برای خودم مشخص کردهام و قصد دارم به فرمت ایدهآل بداهه که همان تریو است برسیم. میخواهم این فستیوال را سه سال به شکل سولو، سه سال به شکل دوئت، سه سال به صورت تریو و سال دهم را به شکل آزاد برگزار کنم.»
این فستیوال حالا ادامه پیدا کرده است؛ اما به جای ایران در ترکیه و این به معنای آن است که کشور یکی از سرمایههای فرهنگی خود (برگزاری این رویداد) را از دست داده است. صدیقی اما در این دوره از فستیوال نیز همان سیاستهای گذشتهی خود را لحاظ کرده است؛ نوازندگان همچنان در بداهههای خویش، موسیقیای بداهه ارائه میکنند که میتوان آن را گشودهشدنِ پنجرهای به جهانی موسیقایی دانست که پر از کشف و شهود است. از همین روی است که این رویداد همچنان با استقبال هنرمندان و مخاطبان روبهرو شده است و چهرههای مهمی در آن حضور دارند.
از جمله هنرمندانی که در این رویداد حاضرند، میتوان به نیک برتش، آنیا لخنر، ولفرت بردروب، بیورن مه یر، کلاوس گسینگ، استفانو باتیلیا و تامر تمل اشاره کرد. تعدادی از این هنرمندان چون لخنر، کسینگ و بیورن مهیر در سالهای پیش نیز در show of hands نواخته و علاوه بر آن در ایران کنسرت دادهاند.
اما حضور «برتش» که پیش از این نیز در فستیوال بداههنوازی حضور داشته، بدون شک یکی از نقاطِ قوتِ این رویداد است. او خود گفته است: «نگاهم به موسیقی ملهم از سنت زندگی در فضاهای شهری است. شهر با آن تنوع جوشاناش، ما را به توانمندی و تمرکز بر مفاهیم مهمی دعوت میکند: ارزیابی مستمر اعمال خود و سکوت اختیار کردن در زمان مناسب. این موسیقی درونمایه خود را از تضارب انضباط با خلاقیت و رهایی در بداههنوازی به دست میآورد. محدودیتهای خود ساخته زیربنای آزادی است. به وجد آمدن از طریق ریاضت..»
نیک برتش پیانیستی است که در کنار موسیقی، فلسفه و زباشناسی هم خوانده و تأثیرات آن به وضوح در آهنگسازی و اجراهایش تبلور یافته است. او نزدیک به دو سال در ژاپن زندگی کرده تا به مطالعه فلسفه، موسیقی و اساطیر شرق دور بپردازد، سفری که نه تنها در آهنگسازی بلکه در شخصیت، شیوه زندگی و حتی شکل ظاهری او هم تأثیر بسیاری داشته است.
از ایران مازیار یونسی (نوازندهِی برجستهی پیانو) در بخش اجرا و بیژن پاسبان حضرت (تهیهکننده) در پنل گفتوگو حضور دارند؛ اما در این رویداد هر روز یک مستند دربارهی موسیقی و دو ورکشاپ از سمت هنرمندان شرکتکننده و یک پنل گفتوگو برگزار میشود.
علی بوستان یک بار دربارهی صدیقی گفت: «از روزهای ابتدایی هرمس در کنار رامین صدیقی بودم و میدانم با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده تا به اینجا برسد. وضعیت بد اقتصادی چیز جدیدی برای مردمان ما نیست و همه با آن روبهرو شدهایم؛ من بیشتر نگران برادرم رامین بودم اما او وقتی هدفی را برای خود تعیین میکند، چیزی جلودارش نیست و فقط نفس عمل برایش اهمیت دارد. من به استمرار این فستیوال در نه سال آینده امید دارم و تنها چیزی که میدانم این است که هر اتفاقی نیاز به جسارتی دارد که هرمس آن را دارد.»
گویا پیشبینی او درست از آب درآمده است؛ صدیقی دارد کارِ خودش را میکند تهران و استانبول هم فرقِ چندانی با هم ندارند.
از همان زمان که رامین صدیقی در سالِ 96 فستیوال بداههنوازی را با ساز پیانو آغاز کرد، شاهد یک رویدادِ برجستهی هنری توسط بخش خصوصی بودیم. صدیقی خود نیز میخواست آن رویداد به عنوانِ یک دورهمی هنری ادامه داشته باشد و در یکی از گفتوگوهایش با «موسیقی ما» دربارهاش گفت: «انگیزهی شکلگیری این فستیوال، نوعی ادای احترام به بداههنوازی بود و بعد از آن تصمیم گرفتیم تا برای هر دور، یک سیاستِ مشخص داشته باشیم. اگر این فستیوال بتواند ادامه پیدا کند، ما هر سال در شکلِ تماتیکِی که برای آن درنظر گرفتهایم، فعالیتهایمان را گسترش خواهیم داد. محوریت فستیوال کماکان بداههنوازی است و سناریوی بلند مدتی را برای آن در نظر گرفتهام که دورنمای ده ساله دارد. هر چند که اینگونه برنامهریزیها در ایران بعید به نظر میرسد اما من مسیرم را برای خودم مشخص کردهام و قصد دارم به فرمت ایدهآل بداهه که همان تریو است برسیم. میخواهم این فستیوال را سه سال به شکل سولو، سه سال به شکل دوئت، سه سال به صورت تریو و سال دهم را به شکل آزاد برگزار کنم.»
این فستیوال حالا ادامه پیدا کرده است؛ اما به جای ایران در ترکیه و این به معنای آن است که کشور یکی از سرمایههای فرهنگی خود (برگزاری این رویداد) را از دست داده است. صدیقی اما در این دوره از فستیوال نیز همان سیاستهای گذشتهی خود را لحاظ کرده است؛ نوازندگان همچنان در بداهههای خویش، موسیقیای بداهه ارائه میکنند که میتوان آن را گشودهشدنِ پنجرهای به جهانی موسیقایی دانست که پر از کشف و شهود است. از همین روی است که این رویداد همچنان با استقبال هنرمندان و مخاطبان روبهرو شده است و چهرههای مهمی در آن حضور دارند.
از جمله هنرمندانی که در این رویداد حاضرند، میتوان به نیک برتش، آنیا لخنر، ولفرت بردروب، بیورن مه یر، کلاوس گسینگ، استفانو باتیلیا و تامر تمل اشاره کرد. تعدادی از این هنرمندان چون لخنر، کسینگ و بیورن مهیر در سالهای پیش نیز در show of hands نواخته و علاوه بر آن در ایران کنسرت دادهاند.
اما حضور «برتش» که پیش از این نیز در فستیوال بداههنوازی حضور داشته، بدون شک یکی از نقاطِ قوتِ این رویداد است. او خود گفته است: «نگاهم به موسیقی ملهم از سنت زندگی در فضاهای شهری است. شهر با آن تنوع جوشاناش، ما را به توانمندی و تمرکز بر مفاهیم مهمی دعوت میکند: ارزیابی مستمر اعمال خود و سکوت اختیار کردن در زمان مناسب. این موسیقی درونمایه خود را از تضارب انضباط با خلاقیت و رهایی در بداههنوازی به دست میآورد. محدودیتهای خود ساخته زیربنای آزادی است. به وجد آمدن از طریق ریاضت..»
نیک برتش پیانیستی است که در کنار موسیقی، فلسفه و زباشناسی هم خوانده و تأثیرات آن به وضوح در آهنگسازی و اجراهایش تبلور یافته است. او نزدیک به دو سال در ژاپن زندگی کرده تا به مطالعه فلسفه، موسیقی و اساطیر شرق دور بپردازد، سفری که نه تنها در آهنگسازی بلکه در شخصیت، شیوه زندگی و حتی شکل ظاهری او هم تأثیر بسیاری داشته است.
از ایران مازیار یونسی (نوازندهِی برجستهی پیانو) در بخش اجرا و بیژن پاسبان حضرت (تهیهکننده) در پنل گفتوگو حضور دارند؛ اما در این رویداد هر روز یک مستند دربارهی موسیقی و دو ورکشاپ از سمت هنرمندان شرکتکننده و یک پنل گفتوگو برگزار میشود.
علی بوستان یک بار دربارهی صدیقی گفت: «از روزهای ابتدایی هرمس در کنار رامین صدیقی بودم و میدانم با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کرده تا به اینجا برسد. وضعیت بد اقتصادی چیز جدیدی برای مردمان ما نیست و همه با آن روبهرو شدهایم؛ من بیشتر نگران برادرم رامین بودم اما او وقتی هدفی را برای خود تعیین میکند، چیزی جلودارش نیست و فقط نفس عمل برایش اهمیت دارد. من به استمرار این فستیوال در نه سال آینده امید دارم و تنها چیزی که میدانم این است که هر اتفاقی نیاز به جسارتی دارد که هرمس آن را دارد.»
گویا پیشبینی او درست از آب درآمده است؛ صدیقی دارد کارِ خودش را میکند تهران و استانبول هم فرقِ چندانی با هم ندارند.
تاریخ انتشار : شنبه 26 فروردین 1402 - 15:34
افزودن یک دیدگاه جدید