29 دی 94
متن ترانه
دوباره از سر بنویس بهتر و بهتر بنویس
قصه رو به قشنگی خطای آخر بنویس
خط بزن اون صفحه ای رو که عاشقونه ای نداشت
نگات باهام غریبه بود اما بهونه ای نداشت
انگاری عادت شده بود عاشقیای زورکی
دوست دارم های غلط خنده های دروغکی
خط بزن اون لبارو که به خنده مجبور می دیدم
کنار من بودی ولی چقدر تو رو دور می دیدم
عشق میون من و تو راستی چه کمرنگ شده بود
شاید و باید نکنیم دلم برات تنگ شده بود
دوباره من،دوباره تو دوباره لحظه طلوع
دوباره ما برای هم دوباره لذت شروع
قصه رو به قشنگی خطای آخر بنویس
خط بزن اون صفحه ای رو که عاشقونه ای نداشت
نگات باهام غریبه بود اما بهونه ای نداشت
انگاری عادت شده بود عاشقیای زورکی
دوست دارم های غلط خنده های دروغکی
خط بزن اون لبارو که به خنده مجبور می دیدم
کنار من بودی ولی چقدر تو رو دور می دیدم
عشق میون من و تو راستی چه کمرنگ شده بود
شاید و باید نکنیم دلم برات تنگ شده بود
دوباره من،دوباره تو دوباره لحظه طلوع
دوباره ما برای هم دوباره لذت شروع
افزودن یک دیدگاه جدید