23 مهر 94
متن ترانه
چشمامو میبندم، دستامو میگیری
تو باخودت توی،این عشق درگیری
من منتظر بودم، تو ساده تر شی تا
احساسو بنویسم،رو کاغذه رویا
هرشب تو می گفتی، اینجا برای من،جای موندن نیست.
آره برو اما،کاری برات غیر از،این شعرو خوندن نیست.
این قصه روبامن،هرشب تو رویاهات،تکرار میکردی.
حالا تو رفتی و،من منتظر میشم،ای کاش برگردی
لمس نگاهت رو، تو خواب می دیدم
تو حسرت دستات، دنیا رو خندیدم
برگرد با من باش،فکر سفر سخته
با اینکه بوی عشق،از یاده تو رفته
هرشب تو می گفتی، اینجا برای من،جای موندن نیست.
آره برو اما،کاری برات غیر از،این شعرو خوندن نیست.
این قصه روبامن،هرشب تو رویاهات،تکرار میکردی.
حالا تو رفتی و،من منتظر میشم،ای کاش برگردی
چی فکر میکردی،تو خواب و رویاهات.
حالا تو رفتی نیست،اون شادیه فردات.
بی تو دلم دیگه،از عشق خالی شد.
با رفتنت واسم،دنیا خیالی شد.
تو باخودت توی،این عشق درگیری
من منتظر بودم، تو ساده تر شی تا
احساسو بنویسم،رو کاغذه رویا
هرشب تو می گفتی، اینجا برای من،جای موندن نیست.
آره برو اما،کاری برات غیر از،این شعرو خوندن نیست.
این قصه روبامن،هرشب تو رویاهات،تکرار میکردی.
حالا تو رفتی و،من منتظر میشم،ای کاش برگردی
لمس نگاهت رو، تو خواب می دیدم
تو حسرت دستات، دنیا رو خندیدم
برگرد با من باش،فکر سفر سخته
با اینکه بوی عشق،از یاده تو رفته
هرشب تو می گفتی، اینجا برای من،جای موندن نیست.
آره برو اما،کاری برات غیر از،این شعرو خوندن نیست.
این قصه روبامن،هرشب تو رویاهات،تکرار میکردی.
حالا تو رفتی و،من منتظر میشم،ای کاش برگردی
چی فکر میکردی،تو خواب و رویاهات.
حالا تو رفتی نیست،اون شادیه فردات.
بی تو دلم دیگه،از عشق خالی شد.
با رفتنت واسم،دنیا خیالی شد.
افزودن یک دیدگاه جدید