مهر 1394
متن ترانه
چه حال خرابی
چه بی روح و خستم
یه عمره که بی تو
کنارت نشستم
چقد سخته لحظه
چه روزای سردی
بازم با نگاهت
بگو برمیگردی
تو ترسی نداری
از این که بمیرم
از این که نباشم
دستاتو بگیرم
کنارم نباشی
رمق نیست بمونم
بعیده بتونی
بعیده بتونم
تماشای اشکام
یه حس کیلیشه
تو و خاطراتت
میمونین همیشه
خودت خوب میدونی
نباشی میمیرم
بیا و صدام کن
که آروم بگیرم
تو نیستی و سرده
تمام وجودم
تو حق داری اونی
که خواستی نبودم
از این که باهاتم
پشیمونی انگار
میشد خوند تو چشمات
که میرفتی هربار
به تشویش رسیدم
تو کاری نکردی
من از من بریدم
تو کاری نکردی
دارم کم میارم
ببین گریه هامو
من هرچی که دیدم
تو کاری نکردی
افزودن یک دیدگاه جدید