18 فروردین 1401
متن ترانه
صدا بزن مرا به اسم کوچکم
رازی نمیشود دگر دلم به کم
نگاه کن به اشتیاق صورتت عروسکم
سوگند به چشمان تو مانند ندارد
شیرینی لبخند تو را قند ندارد
به تو گره خوردم نام تو را بردم
گفتم تو بیایی اسپند بیارند
دامن کشان میدوی دل را نشان میروی
ابرو کمان ابرو کمان
با سحر لبخند تو دل شد که در بند تو
ابرو کمان ابرو کمان
پلک بزن باد ببرد هر چه دارم
پیش کش چشم تو دار و ندارم
دل بده بر شانه ای تو سر بگذارم
گیسو شانه زدی دل دیوانه گشت
عاشق شد دلم آب از سر گذشت
به تو گره خوردم نام تو را بردم
گفتم تو بیایی اسپند بیارند
دامن کشان میدوی دل را نشان میروی
ابرو کمان ابرو کمان
با سحر لبخند تو دل شد که در بند تو
ابرو کمان ابرو کمان
افزودن یک دیدگاه جدید