متن ترانه
چراغهاي جهان سبز و خيابوناي بي تكرار
چه فكرايي برات داشتم ، همين ديروز بود انگار
همين ديروز بود انگار ، كه بارون سخت ميباريد
تو گفتي معذرت ميخوام ، ميشه چتر و نگه داريد؟
من اما غافل از حرفت فقط چشماتو ميديدم
خوشي رفت تو وجود من تو خنديديو خنديدم
بهت گفتم مياي با من ؟ گفتي تا كجا آقا
بهت گفتم تو چي ميخواي ؟ گفتي تا ته دنيا
ته دنياي تو كم بود نرفته رنگ حسرت شد
ته دنيات خيابون بود كه تا آخر يه ساعت شد
ديگه ردّي نشد پيدا ازت بعد همون يكبار
نه بارون تورو برگردوند نه شوق تازه ي ديدار
حالا هر وقت كه بارونه بيادت پاك ميشم خيس
دروغه محض اين جمله بگم جاي تو خالي نيست!
تو دستات جاي امني بود براي حس همدردي
هنوزم چشم براتم من كه يك روزي تو برگردي
چه فكرايي برات داشتم ، همين ديروز بود انگار
همين ديروز بود انگار ، كه بارون سخت ميباريد
تو گفتي معذرت ميخوام ، ميشه چتر و نگه داريد؟
من اما غافل از حرفت فقط چشماتو ميديدم
خوشي رفت تو وجود من تو خنديديو خنديدم
بهت گفتم مياي با من ؟ گفتي تا كجا آقا
بهت گفتم تو چي ميخواي ؟ گفتي تا ته دنيا
ته دنياي تو كم بود نرفته رنگ حسرت شد
ته دنيات خيابون بود كه تا آخر يه ساعت شد
ديگه ردّي نشد پيدا ازت بعد همون يكبار
نه بارون تورو برگردوند نه شوق تازه ي ديدار
حالا هر وقت كه بارونه بيادت پاك ميشم خيس
دروغه محض اين جمله بگم جاي تو خالي نيست!
تو دستات جاي امني بود براي حس همدردي
هنوزم چشم براتم من كه يك روزي تو برگردي
افزودن یک دیدگاه جدید