متن ترانه
من از شب پرسه های دشت های دور
بی فانوس می آیم
حلالم کن ببخشا دست خالی شب به شب
پابوس می آیم
چنان می ترسم از گم کردنت
ای گنج بی پایان
که هر شب غرق رویا می روم
فردا، پر از کابوس می آیم
برای آنکه در بین کبوترها
مرا از دور بشناسی
حنا بر بال خود می بندم
و در جلوه طاووس می آیم
بی فانوس می آیم
حلالم کن ببخشا دست خالی شب به شب
پابوس می آیم
چنان می ترسم از گم کردنت
ای گنج بی پایان
که هر شب غرق رویا می روم
فردا، پر از کابوس می آیم
برای آنکه در بین کبوترها
مرا از دور بشناسی
حنا بر بال خود می بندم
و در جلوه طاووس می آیم
دیدگاهها
سلام..عاالی بود..صداتون هم مثل اهنگ سازیتون قشنگ وعالی...خسته نباشید استاد
عالي بود . اميدوارم كارهاي بيشتري از شما ببينيم و بشنويم
آفرین به شما که عزت موسیقی رو فراموش نمیکنید
درود بر این استاد خوش دوق که اینگونه دل ها رو جذب میکنه ...ممنون
افزودن یک دیدگاه جدید