29 آذر 1395
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا:
تنظیمکننده:
ناظر ضبط:
عکاس:
شکیبا امیرک
مجوز: 00225/ق/95/9 - کتابخانه ملی: 17552 و
متن ترانه
بزار چیزی از درد قلبم نگم
منم اونکه بیزاره از التماس
تو دنیای تو زندگی می کنم
ولی مثل یه آدم ناشناس
برای صدا کردن اسم من
کدوم پله ها رو دوییدی ، بگو
کدوم جشن دعوت شدی بعد من
که عمدن بهش نرسیدی بگو
من از دست دادم تمام شیو
که شاید طلوع تماشا کنم
چشامو ببند توی این جمعیت
تو رو از سکوت تو پیدا کنم
تو این ایستگاه بدون قرار
گذشته منم ، حال حاضر تویی
بازم هر قطاری که شب میرسه
به یادم میاره مسافر تویی
برای صدا کردن اسم من
چقدر صبر کردی که بارون بیاد
چقدر صبر کردی صدات برسه
به گوشای این شهر بی اعتقاد
من از دست دادم تمام شبو
که شاید طلوع تماشا کنم
چشامو ببند توی این جمعیت
تو رو از سکوت تو پیدا کنم
دیدگاهها
این چه صداییه اخه
شما صدای فوق العاده ی دارید بااحساس و منحصر بفرد فقط در میکس و مستر آهنگاتون دقت کنید حیفه این آهنگ خیلی خوبه فقط صدای خواننده خوب مسترینگ نشده مشخصه
شما صدای فوق العاده ی دارید با احساس و منحصر بفرد فقط تو میکس و مستر آهنگاتون دقت کنید حیفه این آهنگ خلیلی خوبه ولی مشخصه که مستر صدای خواننده خوب نشده یا فراموش شده
شما صدای فوق العاده ی دارید با احساس و منحصر بفرد فقط تو میکس و مستر آهنگاتون دقت کنید حیفه این آهنگ خلیلی خوبه ولی مشخصه که مستر صدای خواننده خوب نشده یا فراموش شده
افزودن یک دیدگاه جدید