28 دی 94
متن ترانه
خوش آمد بگو به اين تازه از سفر اومده
به اين عاشق پریشون دل به دريا زده
خوش آمد بگو به اين خسته بدون گله
به اين آدمی كه فهميدنش كمی مشكله
سلامی بده تلاشی بكن گريزی بزن
به اين خلوت پر از علت غم انگيز من
غبار غم و نم جاده رو بگير از تنم
ببين با دلم چه كردی كه با، خودم دشمنم
به مرز کجا رسوندی منو كه حتی سفر
نشد لحظه ای نجاتم بده از اين حال تر
نشد فكر تو به هر علتی بره از سرم
كمك کن به من كه بی وقفه از خودم ميگذرم
به اين عاشق پریشون دل به دريا زده
خوش آمد بگو به اين خسته بدون گله
به اين آدمی كه فهميدنش كمی مشكله
سلامی بده تلاشی بكن گريزی بزن
به اين خلوت پر از علت غم انگيز من
غبار غم و نم جاده رو بگير از تنم
ببين با دلم چه كردی كه با، خودم دشمنم
به مرز کجا رسوندی منو كه حتی سفر
نشد لحظه ای نجاتم بده از اين حال تر
نشد فكر تو به هر علتی بره از سرم
كمك کن به من كه بی وقفه از خودم ميگذرم
افزودن یک دیدگاه جدید