با بخش اول این یادداشت که مدیریت موسیقی در ایران کار بسیار مشکلی است موافقم، اما بخش دوم آن که آقای رضایی را با 6 سال فرصتی که در اختیار داشتند یکی از مدیران موفق بعد از انقلاب میدانند کاملا مخالفم . کافی است کارنامه آقای رضایی با 6 سال مدیریت در انجمن موسیقی را با کارنامه آقای ترابی که جانشین ایشان شده اند را در همان یک سال سرپرستی دفتر موسیقی مقایسه کنید ! خدماتی که جناب ترابی در همان یک سال به موسیقی ایران کردند فوق العاده با ارزش و بعد از انقلاب بی نظیر بود. خود نگارنده اشاره میکند که فضای زمان مدیریت جناب مرادخانی مدیر سابق نیز در دهه هفتاد بوده که همه میدانیم چقدر با دهه هشتاد فرق میکرد .
نکته دیگر مقایسه محبوبیت ، اعتبار و اعتماد اهالی موسیقی به آقای ترابی در برابر آقای رضایی است که به جرات میتوان گفت قابل مقایسه نیست و دلیل اصلی آن را مدیریت تحسین برانگیز آقای ترابی در همان یک سال سرپرستی دفتر موسیقی میدانم.
دخالت های غیر قابل دفاع آقای رضایی در مسائل مالی ، عقب افتادن 6 ماهه حقوق نوازندگان و تا پای تعطیلی رفتن ارکستر سمفونیک تهران با آن سابقه دیرینه، عدم شفافیت در مواضع و برخورد های نامناسب با اساتیدی همچون حسین علیزاده ، کارنامه آقای رضایی را در انجمن موسیقی به وضوح نشان میدهد و اتفاقا خنده دار این است که نگارنده این یادداشت ایشان را جز دو مدیر برتر بعد از انقلاب میدانند !!!
در هر صورت آنچه را که از اهالی موسیقی در این روزها به راحتی میتوان پرسید خوشحالی از انتخاب آقای ترابی به عنوان رئیس جدید انجمن موسیقی و شور و امیدی است که در نوازندگان ایجاد شده است که این خود گویای تمام حرفهاست .
با بخش اول این یادداشت که مدیریت موسیقی در ایران کار بسیار مشکلی است موافقم، اما بخش دوم آن که آقای رضایی را با 6 سال فرصتی که در اختیار داشتند یکی از مدیران موفق بعد از انقلاب میدانند کاملا مخالفم . کافی است کارنامه آقای رضایی با 6 سال مدیریت در انجمن موسیقی را با کارنامه آقای ترابی که جانشین ایشان شده اند را در همان یک سال سرپرستی دفتر موسیقی مقایسه کنید ! خدماتی که جناب ترابی در همان یک سال به موسیقی ایران کردند فوق العاده با ارزش و بعد از انقلاب بی نظیر بود. خود نگارنده اشاره میکند که فضای زمان مدیریت جناب مرادخانی مدیر سابق نیز در دهه هفتاد بوده که همه میدانیم چقدر با دهه هشتاد فرق میکرد .
نکته دیگر مقایسه محبوبیت ، اعتبار و اعتماد اهالی موسیقی به آقای ترابی در برابر آقای رضایی است که به جرات میتوان گفت قابل مقایسه نیست و دلیل اصلی آن را مدیریت تحسین برانگیز آقای ترابی در همان یک سال سرپرستی دفتر موسیقی میدانم.
دخالت های غیر قابل دفاع آقای رضایی در مسائل مالی ، عقب افتادن 6 ماهه حقوق نوازندگان و تا پای تعطیلی رفتن ارکستر سمفونیک تهران با آن سابقه دیرینه، عدم شفافیت در مواضع و برخورد های نامناسب با اساتیدی همچون حسین علیزاده ، کارنامه آقای رضایی را در انجمن موسیقی به وضوح نشان میدهد و اتفاقا خنده دار این است که نگارنده این یادداشت ایشان را جز دو مدیر برتر بعد از انقلاب میدانند !!!
در هر صورت آنچه را که از اهالی موسیقی در این روزها به راحتی میتوان پرسید خوشحالی از انتخاب آقای ترابی به عنوان رئیس جدید انجمن موسیقی و شور و امیدی است که در نوازندگان ایجاد شده است که این خود گویای تمام حرفهاست .