برنامه یاد بعضی نفرات
 
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:11

اوج فقر یه بچه مدرسه ای....داره میگه که وقتی پاییز میشد و وقت مدرسه رفتن از این میترسیدم که ژاکتی که تنمه هدیه یکی از بچه های مدرسه به فقرا باشه و از این که به من فقیر رسیده و تن من ببیننش میترسیدم...
شما چقدر فکر کردی تا به این نتیجه رسیدی؟!
به نظرت منظورش این نیست که میترسیده ژاکت یکی دیگه رو پوشیده باشه و اون طرف سردش شده باشه ؟ لااقل اینطور به نظر میاد که میگه میترسیده ژاکت یکی دیگرو بپوشه و اون طرف سردش بشه ...
به نظرت معنی این آهنگ رو درست فهمیدی؟!
شایدم من اشتباه فهمیدم !

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
11 + 7 =

Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.




افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما