میخواستی که خرابت شم
سرابت شم
رهام کردی
ندونستی که میگیره
دلم دلی که زنجیره
ببین از غصه می میره
ندونستی عاشقم کردی
تویی که نفسم بودی
کسم بودی
تو هر لحظه گمم کردی
ببین حالا چه آشفته ام
چه تیکه تیکه میافتم
شکستم، پیش چشمام نیش حرف مردمم کردی
دلم گفت که نمیدونی
نمی خونی
نگاهم رو
دلم گفت که نمی فهمی
خستگی های تو راهم رو
نکردم باورش
شد آخرش
اینی که می بینی
دلو باختم
به بد ساختم
تو رو نشناختم ای رسم بد آئینی
تو که ساده فراموش می کنی رویای دیروزم
چجور باور کنم باور کنی احساس امروزم
میترسیدم ولی بازم دلو دادم به امیدی
خیال کردم که دنیای پر احساسم رو فهمیدی
دلم گفت که نمیدونی نمی خونی نگاهم رو
دلم گفت که نمی فهمی خستگی های تو راهم رو
نکردم باورش
شد آخرش
اینی که می بینی
دلو باختم
به بد ساختم
تو رو نشناختم
ای رسم بد آئینی
نمیدونم چی بگم. شعرش واقعا دیوونه میکنه:
میخواستی که خرابت شم
سرابت شم
رهام کردی
ندونستی که میگیره
دلم دلی که زنجیره
ببین از غصه می میره
ندونستی عاشقم کردی
تویی که نفسم بودی
کسم بودی
تو هر لحظه گمم کردی
ببین حالا چه آشفته ام
چه تیکه تیکه میافتم
شکستم، پیش چشمام نیش حرف مردمم کردی
دلم گفت که نمیدونی
نمی خونی
نگاهم رو
دلم گفت که نمی فهمی
خستگی های تو راهم رو
نکردم باورش
شد آخرش
اینی که می بینی
دلو باختم
به بد ساختم
تو رو نشناختم ای رسم بد آئینی
تو که ساده فراموش می کنی رویای دیروزم
چجور باور کنم باور کنی احساس امروزم
میترسیدم ولی بازم دلو دادم به امیدی
خیال کردم که دنیای پر احساسم رو فهمیدی
دلم گفت که نمیدونی نمی خونی نگاهم رو
دلم گفت که نمی فهمی خستگی های تو راهم رو
نکردم باورش
شد آخرش
اینی که می بینی
دلو باختم
به بد ساختم
تو رو نشناختم
ای رسم بد آئینی