تقریبا منطقی ترین بخش این پرونده ی چند قسمتی بود تا حالا! حتی همون رضا یزدانی که تو متن به عنوان نمونه ی پپخوب ازش یاد شد هم بعد از یه مدت جدی کار کردن رو آورده به همون ترانه های صرفا عاشقانه و دیگه سراغ کارایی مثل کارای قبل از ساعت بیست و پنج و خود ساعت بیست و پنج نمی ره!
یه مشکل که الان تو جامعه دوستدار موسیقی هست اینه که بیشتر کسایی که میرن کنسرت یه خواننده طرفداراشن و به جای نقد کردن سلیقه شون رو با خواننده تنظیم می کنن به طوری که هرچی خواننده شون بخونه خوبه و هر کاری بکنه عالیه و کاری که اون نکرده بد حساب میشه! بقیه هم فقط میخوان چند ساعت خوش باشن و لذت ببرن و بخاطر همین کنسرت رو انتخاب می کنن. این دسته دوم هم اصلا دقت نمی کنن اون چیزی که بهشون تحویل داده میشه چیه! و یک دسته کوچک هم هستن که واقعا موسیقی رو دوست دارن و بهش اهمیت میدن که خب تعدادشون کمه و می بینیم که اکثرشون بعد یکی دو تا کنسرت دیگه قید کنسرتا رو می زنن! خود من خیلی علاقه دارم که موسیقی زنده بشنوم و بیشتر از اون دوست دارم بشینم کنار آدمای همسلیقه ی خودم و موزیک گوش کنم ولی خب دیگه در شرایط فعلی نمی شه! مخصوصا با این گرونی بلیطا! کنسرتایی برگزار می شن حتی ارزش یک دهم اون هزینه ای که ادم واسه ش میده رو ندارن!

یه چیز دیگه هم که تازگیا مد شده اینه که همه قبل کنسرت تو تبلیغاشون می زنن کنسرتی متفاوت اما فوق فوقش لباس خواننده عوض می شه و تغییر دیگه ای در کار نیست!

www.rezakm.blogsky.com