در مورد هر دو قطعه باید توضیح بدم که اولا چون اینترو برای شهاب اکبری تعریف نشده هستش یکی از ضعفای عمده کار بود چون مخاطب یهو با شعر فاخر روبرو میشه... حالا اگه شعر نو بود یه حرفی... تنها مورد مشابه که مورد پسند من قرار گرفت دلم تنهاس ایشون بود که فقط بخاطر اورتور میانی و مابقی موزیک بود... یعنی عملا تا به اینجا شعر خونی ساده است... اورتور کو به کو هم قطعا به پیشنهاد خود چاوشی انجام گرفته...
به سولوی ویولن انتهایی نگار هم توجه کن... خیلی وقته منسوخ شده... با این وضع هنوزم معتقدم ملودی نگار بهتر از سیزده هستش... واقعا توی سیزده بجز صدای چاوشی که با شعر استاد شهریار تلفیق شده هیچ چیز به چشم نمیاد و این رو خودت هم باید قبول کنی که بسیار ناشیانه انجام شده و هرکسی میتونسیت این کار رو تنظیم کنه و این اصلا در حد تراکی نیست که ازش انتظار میرفت. به اورتور پایانیش هم نگاه کن که واقعا بچگانه بود... همچنین به ویولن قبل از ترجیع بند آخر
در مورد ستمگر و قراضه چین باید بگم نسخه هاوسششون بهتر بود صحیح... اما انتشارش توسط چاوشی یک خیانت بزرگ بود به شعر حزن آلود شهریار و همینطور خود چاوشی... اگر فقط یکبار زندگینامه استاد شهریار رو بخونی و غم شعرش رو درک کنی میفهمی چرا تو آلبوم قرار نداد و گفت که دیگه هاوس کار نمیکنم چون خیانت در حق شعر هستش(البته به نظر من فقط به شعر فاخر)... صدای حزن آلود محسن چاوشی حالا باید تو مهمونی ها پلی میشد و مسخره تلقی میشد!!! در مورد بریک بیت هم توصیه میکنم دقت عمل بیشتری به خرج بدی و البته توصیه میکنم معیار انتخابت آرمین ون بوررن نباشه!!!
در مورد آهنگسازی هم باید بگم همین ویژگی چاوشی فقط توی ایران یک پیژگی محسوب میشه و موسیقی بین الملل عدم پیوستگی رو یک ضعف میدونه...
در مورد تنظیم هم منظورم همین بود واقعا عدم هماهنگی توی ترک سوم موج میزنه و تنظیم ارتباطی به شعر و مخصوصا بعد از ترجیع بند نداره...
در کل کوشان حداد که تفکر بین المللی داره در مورد اشعار کلاسیک عملکرد خوبی نداشت و پیشنهاد میکنم این کارو تکرار نکنه چون مفهوم شعر هیچ ارتباطی با تنظیم نداره... واسوخت فاخر و هاوس!!!
محسن چاوشی هم گاهی تو آهنگسازیش این رو رعایت نمیکنه... اورتور های پایانی قطار و کو به کو رو مقایسه کن... مفاهیم شعر رو عالی بیان میکنن اما بدون توجه به فضاسازی سنتی و یا نوستالژیکی که یک ایرانی براساس شعر با توجه با حنجره و تحریرهای ایرانی محسن چاوشی انجام میده... و این تحریرها هستند که محسن رو برخلاف انتظار بعضی ها که فکر میکردن غربی قراره باشه پاپیولار کرد...
در مورد جمله آخرت هم باید بگم اصلا ربطی نداره... مقایسه یک آلبوم با آلبوم دیگه مقایسه امکانات گوشی موبایل نیست که بگیم فلان قابلیتاشو مقایسه کن... مقایسه موفقیت مولف تو بیان مفاهیم اشعار ملاک هستش... ممنون از تایپ کردنت...
در مورد هر دو قطعه باید توضیح بدم که اولا چون اینترو برای شهاب اکبری تعریف نشده هستش یکی از ضعفای عمده کار بود چون مخاطب یهو با شعر فاخر روبرو میشه... حالا اگه شعر نو بود یه حرفی... تنها مورد مشابه که مورد پسند من قرار گرفت دلم تنهاس ایشون بود که فقط بخاطر اورتور میانی و مابقی موزیک بود... یعنی عملا تا به اینجا شعر خونی ساده است... اورتور کو به کو هم قطعا به پیشنهاد خود چاوشی انجام گرفته...
به سولوی ویولن انتهایی نگار هم توجه کن... خیلی وقته منسوخ شده... با این وضع هنوزم معتقدم ملودی نگار بهتر از سیزده هستش... واقعا توی سیزده بجز صدای چاوشی که با شعر استاد شهریار تلفیق شده هیچ چیز به چشم نمیاد و این رو خودت هم باید قبول کنی که بسیار ناشیانه انجام شده و هرکسی میتونسیت این کار رو تنظیم کنه و این اصلا در حد تراکی نیست که ازش انتظار میرفت. به اورتور پایانیش هم نگاه کن که واقعا بچگانه بود... همچنین به ویولن قبل از ترجیع بند آخر
در مورد ستمگر و قراضه چین باید بگم نسخه هاوسششون بهتر بود صحیح... اما انتشارش توسط چاوشی یک خیانت بزرگ بود به شعر حزن آلود شهریار و همینطور خود چاوشی... اگر فقط یکبار زندگینامه استاد شهریار رو بخونی و غم شعرش رو درک کنی میفهمی چرا تو آلبوم قرار نداد و گفت که دیگه هاوس کار نمیکنم چون خیانت در حق شعر هستش(البته به نظر من فقط به شعر فاخر)... صدای حزن آلود محسن چاوشی حالا باید تو مهمونی ها پلی میشد و مسخره تلقی میشد!!! در مورد بریک بیت هم توصیه میکنم دقت عمل بیشتری به خرج بدی و البته توصیه میکنم معیار انتخابت آرمین ون بوررن نباشه!!!
در مورد آهنگسازی هم باید بگم همین ویژگی چاوشی فقط توی ایران یک پیژگی محسوب میشه و موسیقی بین الملل عدم پیوستگی رو یک ضعف میدونه...
در مورد تنظیم هم منظورم همین بود واقعا عدم هماهنگی توی ترک سوم موج میزنه و تنظیم ارتباطی به شعر و مخصوصا بعد از ترجیع بند نداره...
در کل کوشان حداد که تفکر بین المللی داره در مورد اشعار کلاسیک عملکرد خوبی نداشت و پیشنهاد میکنم این کارو تکرار نکنه چون مفهوم شعر هیچ ارتباطی با تنظیم نداره... واسوخت فاخر و هاوس!!!
محسن چاوشی هم گاهی تو آهنگسازیش این رو رعایت نمیکنه... اورتور های پایانی قطار و کو به کو رو مقایسه کن... مفاهیم شعر رو عالی بیان میکنن اما بدون توجه به فضاسازی سنتی و یا نوستالژیکی که یک ایرانی براساس شعر با توجه با حنجره و تحریرهای ایرانی محسن چاوشی انجام میده... و این تحریرها هستند که محسن رو برخلاف انتظار بعضی ها که فکر میکردن غربی قراره باشه پاپیولار کرد...
در مورد جمله آخرت هم باید بگم اصلا ربطی نداره... مقایسه یک آلبوم با آلبوم دیگه مقایسه امکانات گوشی موبایل نیست که بگیم فلان قابلیتاشو مقایسه کن... مقایسه موفقیت مولف تو بیان مفاهیم اشعار ملاک هستش... ممنون از تایپ کردنت...