این نامه رو " لی لا " فقط به خونه
فقط می خوام که حالم و به دونه

کلاغا اطراف من و گرفتن
از دور مزرعه هنوز نه رفتن

" لی لا " دارن نقل و نبات می پاشن
تا عشق و خون دو باره هم صدا شن

" لی لا " چه قد دلم برات تنگ شده
نیستی به بینی که سرت جنگ شده

نیستی ولی همیشه هم صدایی
" لی لا "ی من دریای من کجایی ؟

این نامه رو تنها باید به خونه
به بخش اگه پاره و غرق خونه

این نامه ی آخرمه عزیزم
تولد دخترمه عزیزم

براش یه هدیه کوچیک خریدم
دلم می خواست الآن اون و می دیدم

" لی لا " به دخترم بگو که باباش
رفتش که اون راحت به خوابه چشماش

رفتش که اون یه وقت دلش نه لرزه
نه پرّه از خاب خوشش یه لحظه

" لی لا " ، " لی لا " . .

اگه یه روز این نامه رو به خونه
دلم می خواد از ته دل به دونه

الآن دیگه به آرزوم رسیدم
باور نمی کنی ، خدا رو دیدم !

یاحا کاشانی