اين خاطره جالب از مرحوم بديع زاده حقيقت تلخي را ميگويد. خيلي مواقع شده است از يك هنرمند مثلا خواننده كاري خوب و شاخص منتشر ميشود ولي هيچ همكار و خواننده اي نمي آيد حرفي و كلامي از آن بگويد و جايي حرفهايش را بزند و نكته اي بگويد و كار را بستايد مثلا. شكر خدا اغلب هم كه سايت دارند- و اغلب غير فعال و بي حال!- و رسانه شخصي دارند.اگر كار بگيرد حسودي ميكنند و پشت سر او و در جمع همكارانش از او بد ميگويد و خلاصه عوض اينكه هنرمند در خلوت و براي كار خودش به فكر تعالي و ارتقاي درونياتش باشد و آن را در آثارش جلوه گر كند به درو اين باطل ها مي افتد.البته همه اينگونه نيستند و اين هم جاي هزار شكر دارد.
اين خاطره جالب از مرحوم بديع زاده حقيقت تلخي را ميگويد. خيلي مواقع شده است از يك هنرمند مثلا خواننده كاري خوب و شاخص منتشر ميشود ولي هيچ همكار و خواننده اي نمي آيد حرفي و كلامي از آن بگويد و جايي حرفهايش را بزند و نكته اي بگويد و كار را بستايد مثلا. شكر خدا اغلب هم كه سايت دارند- و اغلب غير فعال و بي حال!- و رسانه شخصي دارند.اگر كار بگيرد حسودي ميكنند و پشت سر او و در جمع همكارانش از او بد ميگويد و خلاصه عوض اينكه هنرمند در خلوت و براي كار خودش به فكر تعالي و ارتقاي درونياتش باشد و آن را در آثارش جلوه گر كند به درو اين باطل ها مي افتد.البته همه اينگونه نيستند و اين هم جاي هزار شكر دارد.