من ، بی تو چیزی نیستم جز پرده ی بی آفتاب جز ، رختخواب کهنه و لیوان آب و قرص خواب
من ، بی تو چیزی نیستم جز خونه بی پنجره جز ، آدمی که از مرگ غربتش طولانی تره
من ، بی تو چیزی نیستم جز چنتا ابر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جز آه جز گرد و غبار
من ، بی تو چیزی نیستم جز چنتا ابر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جز آه جز گرد و غبار
یادم بده کاری کنم ، دوری بهم عادت کنی ، که زیر چتر گریهام احساس امنیت کنی
یادم بده کاری کنم ، بی وقفه با من سر کنی ، من شعر بنویسم برات تو شعرمو از بر کنی
کا شکی به گوشت می رسید ، دارم چه رنجی می برم ، تا غرورم نشکنه ، من ازتو دل نازک ترم
من بی تو چیزی نیستم ، من بی تو اصلا نیستم ، شاید کسی که عمریه دنبالشی من نیستم
من ، بی تو چیزی نیستم جز چنتا ابر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جز آه جز گرد و غبار
من ، بی تو چیزی نیستم جز پرده ی بی آفتاب جز ، رختخواب کهنه و لیوان آب و قرص خواب
من ، بی تو چیزی نیستم جز خونه بی پنجره جز ، آدمی که از مرگ غربتش طولانی تره
من ، بی تو چیزی نیستم جز چنتا ابر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جز آه جز گرد و غبار
من ، بی تو چیزی نیستم جز چنتا ابر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جز آه جز گرد و غبار
یادم بده کاری کنم ، دوری بهم عادت کنی ، که زیر چتر گریهام احساس امنیت کنی
یادم بده کاری کنم ، بی وقفه با من سر کنی ، من شعر بنویسم برات تو شعرمو از بر کنی
کا شکی به گوشت می رسید ، دارم چه رنجی می برم ، تا غرورم نشکنه ، من ازتو دل نازک ترم
من بی تو چیزی نیستم ، من بی تو اصلا نیستم ، شاید کسی که عمریه دنبالشی من نیستم
من ، بی تو چیزی نیستم جز چنتا ابر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جز آه جز گرد و غبار