برنامه یاد بعضی نفرات
 
hmd
شنبه 29 آذر 1393 - 00:18

از زبان مرتضي پاشايي و تقديم به روح مهربانش:
تموم سازها كوكن،
چراغ صحنه هم روشن....
صداي كف زدن ها و سكوت خاطرات من,
از اين پس جاي اين نت ها
براتون نور مي خونم...
شما نزديك هم باشين،
منم از دور مي خونم...
اگر چه توي چشماتون،
حالا كنسرت بارونه....
ولي لبخند من بازم،
يه شعر تازه مي خونه......
يه وقتايي تو اين دنيا،
برا خوندن هوا كم بود....
منم حق داشتم آخه،
زمين گاهي جهنم بود...
حالا خيلي هواخوبه،
تموم كوچه ها بازن....
درخت و باد پاييزي،
برام آهنگ مي سازن....
چه اجراي قشنگي شد،
كي بازم قهوه مي نوشه؟
حالا پايان برنامه ست،
چراغ صحنه خاموشه......
روحت شاد اى پادشاه صبوری

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما