سلام جناب ایمان. راستش در مورد ماجرای قطعه شب سرمه کمی دلم گرفته. باور کنید یا نه، منِ جوان که با شدت و علاقه دنبال موسیقی خوب و وزین و حرفه ای هستم وقتی شاهکاری مثل سلام آخر رو می شنوم، وقتی تصویرِ طلوعِ سحرگاهِ رفتن در ذهنم شکل می گیره، زمانی که خداحافظی با داغِ بر دل نشسته رو لمس می کنم محاله که در کنار اجرای بی نظیرخواننده، از عظمت اندیشه و احساسی که در وجود شاعری مثل اهورا ایمان جریان داره یا لطافت و هنر موسیقی علی رضا کهن دیری یادی نکنم. منی که دنبال سطح بالاتری از لذت موسیقی و کلامش هستم بدون شک به لزوم وجود کلام نافذ و موسیقی لطیف و اجرای دلنشین برای خلق "سلام آخرها" آگاهم. دلگیرم از اینکه می توانستم احساسات ناب جدیدی رو با شب سرمه تجربه کنم اما نشد. راستش دوست داشتم شما این قطعه رو جدا از هرگونه مسائلی که ممکن بود وجود داشته باشه، به منِ طرفدار تقدیم می کردید. اما مصلحت شما جور دیگری است و قطعا برایش قائل احترامم.
سلام جناب ایمان. راستش در مورد ماجرای قطعه شب سرمه کمی دلم گرفته. باور کنید یا نه، منِ جوان که با شدت و علاقه دنبال موسیقی خوب و وزین و حرفه ای هستم وقتی شاهکاری مثل سلام آخر رو می شنوم، وقتی تصویرِ طلوعِ سحرگاهِ رفتن در ذهنم شکل می گیره، زمانی که خداحافظی با داغِ بر دل نشسته رو لمس می کنم محاله که در کنار اجرای بی نظیرخواننده، از عظمت اندیشه و احساسی که در وجود شاعری مثل اهورا ایمان جریان داره یا لطافت و هنر موسیقی علی رضا کهن دیری یادی نکنم. منی که دنبال سطح بالاتری از لذت موسیقی و کلامش هستم بدون شک به لزوم وجود کلام نافذ و موسیقی لطیف و اجرای دلنشین برای خلق "سلام آخرها" آگاهم. دلگیرم از اینکه می توانستم احساسات ناب جدیدی رو با شب سرمه تجربه کنم اما نشد. راستش دوست داشتم شما این قطعه رو جدا از هرگونه مسائلی که ممکن بود وجود داشته باشه، به منِ طرفدار تقدیم می کردید. اما مصلحت شما جور دیگری است و قطعا برایش قائل احترامم.