تورو خدا اونایی که میگن شادمهر هیت نیس لابد سنشون پایینه من سال 77 کلاس چهارم بودم بابام تو ماشین یه کاست خریده بود یه روز صبح که میخواست منو برسونه مدرسه کاست و انداخت پخش شروع شد مسافر خسته من بار سفر رو بسته بود....گذشت من رفتم ولی با اینکه سنم کم بود خدا شاهده تو مدرسه فکرم پیش کاست موند برگشتم منتظر شدم بابام برگرده ظهر که برگشت یواشکی کلید ماشینو برداشتم جیم شدم رفتم تو ماشین کل کاستو گوش کردم طوری که متوجه گذر وقت نشده بودم و مامانم نگرانم شده بود که کجام درسته بعدش یه کشیده از بابام خوردم ولی میرزید چون عاشق یه صدایی شده بودم که تو رویاهام باهاش سیر میکردم هنوزم که هنوزه اون کاست تو کمدم دارم من هنوزم بعضی اوقات که دلم میگیره با مسافر شادمهر اروم میشم البته نه اینکه آثار دیگه ای گوش ندم نه ولی شادمهر یه طرف یقیه هنرمندا یه طرف
تورو خدا اونایی که میگن شادمهر هیت نیس لابد سنشون پایینه من سال 77 کلاس چهارم بودم بابام تو ماشین یه کاست خریده بود یه روز صبح که میخواست منو برسونه مدرسه کاست و انداخت پخش شروع شد مسافر خسته من بار سفر رو بسته بود....گذشت من رفتم ولی با اینکه سنم کم بود خدا شاهده تو مدرسه فکرم پیش کاست موند برگشتم منتظر شدم بابام برگرده ظهر که برگشت یواشکی کلید ماشینو برداشتم جیم شدم رفتم تو ماشین کل کاستو گوش کردم طوری که متوجه گذر وقت نشده بودم و مامانم نگرانم شده بود که کجام درسته بعدش یه کشیده از بابام خوردم ولی میرزید چون عاشق یه صدایی شده بودم که تو رویاهام باهاش سیر میکردم هنوزم که هنوزه اون کاست تو کمدم دارم من هنوزم بعضی اوقات که دلم میگیره با مسافر شادمهر اروم میشم البته نه اینکه آثار دیگه ای گوش ندم نه ولی شادمهر یه طرف یقیه هنرمندا یه طرف