خاطره بازی :
تو می ترسیدی کسی ما رو کنار هم ببینه
تو می تونستی و نخواستی همه ی دردم همینه
همه ی حرف من اینه که چرا از چشم تو افتاد
اون که بی اشاره تو دل به جاده ها نمی داد
بی تو بد بینم به جاده به کسی که توی راهه
بی تو شیرینی لبخند رو لبای من گناهه
از خیالشم می ترسم که ببینمت کنار
یه کسی که تا دلش خواست
سر رو شونه هات بذاره
♫♫♫
حالا باقی مونده های منو احساسم همینه
دلِ دلتنگم غروبو پای پنجره بشینیم
دل خوشیم یه ابر تیرس که هوای منو داره
آخه از سیاه ترین ابر بهترین بارون می باره
بی تو تکلیف من اینه مشقای خاطره بازی
باقی عمری که باید با بد و خوبش بسازی
بی تو بد بینم به جاده به کسی که توی راهه
بی تو شیرینی لبخند رو لبای من گناهه
از خیالشم می ترسم که ببینمت کنار
یه کسی که تا دلش خواست
سر رو شونه هات بذاره
خاطره بازی :
تو می ترسیدی کسی ما رو کنار هم ببینه
تو می تونستی و نخواستی همه ی دردم همینه
همه ی حرف من اینه که چرا از چشم تو افتاد
اون که بی اشاره تو دل به جاده ها نمی داد
بی تو بد بینم به جاده به کسی که توی راهه
بی تو شیرینی لبخند رو لبای من گناهه
از خیالشم می ترسم که ببینمت کنار
یه کسی که تا دلش خواست
سر رو شونه هات بذاره
♫♫♫
حالا باقی مونده های منو احساسم همینه
دلِ دلتنگم غروبو پای پنجره بشینیم
دل خوشیم یه ابر تیرس که هوای منو داره
آخه از سیاه ترین ابر بهترین بارون می باره
بی تو تکلیف من اینه مشقای خاطره بازی
باقی عمری که باید با بد و خوبش بسازی
بی تو بد بینم به جاده به کسی که توی راهه
بی تو شیرینی لبخند رو لبای من گناهه
از خیالشم می ترسم که ببینمت کنار
یه کسی که تا دلش خواست
سر رو شونه هات بذاره