جناب آقای ایمان! امیدوارم گذری نگاهی به این صفحه بندازی تا در کنار تعریف و تمجیدهای دیوانه وار این دشمنان دوست نمات، حرف دوست دشمن نمایی مثل من رو هم بشنوی. اولا شخصیت حقیقی شما به شدت قابل احترامه و این حرفها توهین به کاراکتر حقیقی شما نیست بلکه واکنشیه به خدشه وارد شدن به شخصیت حقوقیتون اون هم به دست خودتون! شما یه روزی یه جایی به این نتیجه رسیدی که باید راهتو عوض کنی. خب حالا سوال من اینه که راهتو از چی عوض کردی و چرا؟ من به شخصه اولش خیلی خوشحال شدم که رفتی سمت خوانندگی. چرا؟ چون فکر این بود که راهتو جدا کردی تا حرف خودتو بزنی و راه خودتو بری. اینکه یه خواننده یه آهنگ شاد بخونه که دل دل شکسته ها رو به دست بیاره بعد یه آهنگ شاد بخونه برای اونایی که میخوان برقصن یه آهنگ بخونه برای اونایی که اعصاب ندارن بعدم یه آهنگ معنوی بذاره کنارش که مسیر معمول مارکت موسیقی ایرانه!!! خب اگه شما میخوای راه اینا رو بری اصلا برای چی راهتو جدا کردی؟ تو هم که داری کار بقیه رو میکنی. یعنی چی؟ یعنی قصه ما شده قصه نمایشنامه کرگدن اوژن یونسکو. شما هم به کرگدن شدن تن دادی برادر؟!!! یا راهتو جدا کردی تا بیشتر به چشم بیای چون ترانه نویس کمتر از خواننده تو چشم دیگرانه؟! خب شما که جایگاه خوبی تو ترانه داشتی؟ راهتو جدا کردی که بشی بازیچه سلیقه مخاطب؟!! پس حرف خودت چی؟ فکر خودت چی؟!