این چندماه، اخبار را دنبال می کردم و به عنوان یک علاقمند موسیقی همیشه برخوردهای جناب آقای علی رهبری، سراسر جاه طلبانه و هیاهوگرانه به نظرم می آمد. این همه هوی و های و جرح و تعدیل و برخوردهای کلامی و حتی اهانت به نوازندگانی که دوره ای توسط شخص ایشان نابغه و استعداد جهانی معرفی می شدند و فرداروز، از ارکستر اخراج می شدند به این بهانه که تکنیکی در حد ارکستر نداشتند! این همه کدورت و برخورد، واقعاً به چه دلیلی؟ این بود انجام ماجرا؟ عاقبت آن همه هیاهو این است؟ متأسفم. جناب آقای رهبری گرامی، این نامه و این شرح مصیبت که نوشته اید، پیامد بدیهی آن برخوردهای قهرآمیز و تهدیدآمیز و چکشی جنابعالی ست. نیک می دانیم که مسئله ی ارکسترسمفونیک تهران، تنها مسئله ی بودجه و ريال نیست. ریشه ی این تنگنا که از آن به فریاد رسیده اید، رفتارهای جنابعالی ست که اجازه فرمایید علیرغم احترامی که برای رزومه تان، که دائم در مقدمه ی هر پیامتان یادآور و مفتخرش هستید قائلم، به هیچ عنوان حرفه ای و برازنده ی یک "مدیر هنری" نیست.
این چندماه، اخبار را دنبال می کردم و به عنوان یک علاقمند موسیقی همیشه برخوردهای جناب آقای علی رهبری، سراسر جاه طلبانه و هیاهوگرانه به نظرم می آمد. این همه هوی و های و جرح و تعدیل و برخوردهای کلامی و حتی اهانت به نوازندگانی که دوره ای توسط شخص ایشان نابغه و استعداد جهانی معرفی می شدند و فرداروز، از ارکستر اخراج می شدند به این بهانه که تکنیکی در حد ارکستر نداشتند! این همه کدورت و برخورد، واقعاً به چه دلیلی؟ این بود انجام ماجرا؟ عاقبت آن همه هیاهو این است؟ متأسفم. جناب آقای رهبری گرامی، این نامه و این شرح مصیبت که نوشته اید، پیامد بدیهی آن برخوردهای قهرآمیز و تهدیدآمیز و چکشی جنابعالی ست. نیک می دانیم که مسئله ی ارکسترسمفونیک تهران، تنها مسئله ی بودجه و ريال نیست. ریشه ی این تنگنا که از آن به فریاد رسیده اید، رفتارهای جنابعالی ست که اجازه فرمایید علیرغم احترامی که برای رزومه تان، که دائم در مقدمه ی هر پیامتان یادآور و مفتخرش هستید قائلم، به هیچ عنوان حرفه ای و برازنده ی یک "مدیر هنری" نیست.